مطالب مفید روانشناسی

مطالب مفید روانشناسی

۱۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۷ ثبت شده است

10 روش طبیعی درمان افسردگی

درÙا٠اÙسردگÙ,اÙسردگ٠ÙصÙÙ,بÙÙار اÙسردÙâ

به ماه‌های سرد سال رسیده‌ایم، به زمانی که تعداد زیادی از افراد دچار بی‌حوصلگی و افسردگی فصلی می‌شوند و دیگر خودشان را نمی‌شناسند.


مطب روانشناس‌ها و روانپزشک‌ها پر می‌شود از بیماران بی‌حالی که از زندگی‌شان شکایت دارند و علاقه‌ای به انجام دادن کارهایشان ندارند. به جای آنکه ابتدا دست به کار نوشتن قرص‌های متعدد شوید، این 10 کاری که می‌توان برای درمان افسردگی انجام داد، بخوانید. چه بسا بتوانید بدون درمان دارویی به بیماران خود کمک کنید.


1. برنامه ثابت بچینید: زمانی که فردی به شما مراجعه می‌کند و از غم و ناراحتی می‌نالد، پیش از آنکه دست به نوشتن نسخه بزنید، حواستان باشد که او نیاز به برنامه‌ای ثابت برای زندگی‌اش دارد. دکتر ایان کوک که روان‌پزشکی در موسسه تحقیقاتی افسردگی در دانشگاه یو‌سی‌ال‌ای است درباره این موقعیت می‌گوید:« ابتدا برنامه‌اش را از نظر می‌گذرانم چون بعضی‌وقت‌ها فقط کافیست برنامه‌ای ثابت برای زندگی افراد بچینی و از افسردگی نجاتشان دهی.» در این مواقع موثرترین عنصر زمان است که باید بدون فکر و خیال بگذرد. به همین خاطر برنامه‌ای که بتواند به صورت مقطعی به زندگی بیمار نظم دارد و کاری کند که روزهایش یکی پس از دیگری سپری شوند، در مدت زمانی مشخص به او کمک می‌کند تا دوباره روی پا شود.


2. تعیین هدف: وقتی که بیمار افسرده‌ای به شما مراجعه می‌کند، بیشترین تصوری که دارد؛ ناتوانی در رسیدن به خواسته‌ها و اهدافش است. حسی که باعث می‌شود احساس بد بیشتری داشته باشد. برای گذر از این موقعیت به او کمک کنید تا هدف‌های کوتاه‌مدت و روزانه‌ای برای خود تعیین کند و خودش را با آنها بشناسد. دکتر کوک می‌گوید:« ما از مراجعان می‌خواهیم تا در آغاز قدم‌های خیلی کوچکی بردارند. هدف‌های کوچکی که مطمئن هستند در آنها به موفقیت می‌رسند. مثلا به آنها می‌گوییم تا ظرف‌های کثیف خانه‌شان را به صورت روزانه بشویند.» همانطور که به او کمک می‌کنیم هدف‌های کوچکی داشته باشد، او را به سمت هدف‌های مهم‌تر و بزرگ‌تر سوق می‌دهیم.


3. ورزش کردن: اجازه بدهید اندورفین کار خودش را انجام دهد. ممکن است سود بلندمدتی نیز عاید بیمار شما شود. دکتر کوک می‌گوید:« هیچ‌وقت فراموش نکنید که ورزش روزانه مغز را تقویت می‌کند، تا نگاهی مثبت‌اندیش به اتفاق‌ها و وقایع داشته باشد.» اما در آن لحظه مراقب باشید که بیماران شما ممکن است به صورتی دیوانه‌وار به ورزش بپردازند و فکر می‌کنند باید تبدیل به قهرمان دوی ماراتن شوند. به آنها یادآوری کنید که همان ساعت‌های کوتاه پیاده‌روی در طول هفته برای آنها مفید است.


4. سالم بخورید: یکی از دلایل ثابتی که باعث می‌شود تا افراد نسبت به بیماری خود آگاه شوند، غذاخوردن عصبی و اضافه‌وزن ناشی از آن است. شما می‌دانید که هیچ رژیم غذایی معجزه‌آسایی برای درمان افسردگی وجود ندارد، اما بیمار شما چنین علمی ندارد. خوب است اگر او را تشویق کنید تا مراقب غذا خوردنش باشد و جلوی غذاخوردن عصبی را بگیرد. یادتان باشد که طبق تازه‌ترین تحقیقات، شواهدی وجود دارد که غذاهای با امگا 3 فراوان، شبیه به ماهی سالمون (ماهی آزاد) یا تون، و غذاهایی با اسید فولیک، شبیه به اسفناج یا آووکادو، به کاهش افسردگی کمک می‌کنند.


5. خواب کافی: خواب کم یکی از چرخه‌های معیوب در افسردگی است، و سئوالی که شما باید در همان ابتدا از بیمار بپرسید. کم شدن فرصت خواب باعث می‌شود تا بیمار دچار افسردگی بیشتری شود. از بیمار بخواهید تا داستان یک روز زندگی‌اش را برای شما تعریف کند. در همان مرحله اول به او پیشنهاد بدهید تا تغییری در سبک‌زندگی روزمره‌اش ایجاد کند. در ساعت معینی به رختخواب برود و در ساعت معینی از رختخواب بیرون بیاید. از او بخواهید در طول روز چرت نزند. به او بگویید؛ تمام عواملی که ذهنش را مغشوش می‌کنند، از رختخوابش بیرون بیاورد. نه کامپیوتر آنجا باشد، نه تلویزیون و نه تلفن همراه.


6. مسئولیت‌گریزی: زمانی که یک بیمار به شما مراجعه می‌کند، ممکن است به سادگی برای شما توضیح دهد؛ می‌خواهم مسئولیت‌هایم را در خانه و در محیط‌کار کم کنم. این تصمیم معمولا از سوی خانواده و دوستان و آشنایان فرد تقویت می‌شود که ما پزشکان اسمش را دوستی خاله خرسه می‌گذاریم. مراقبت باشید که آنها دست به چنین کاری نزنند. باقی ماندن در فعالیت‌های ثابت و مسئولیت‌های روزانه می‌تواند شبیه به طبیعی‌ترین درمان افسردگی عمل کند. این فعالیت‌های ثابت به افراد کمک می‌کند تا احساس خوشایندی از به انجام رساندن کارهایشان داشته باشند.


7. مقابله با افکار منفی: بخش مهمی از مقابله با افسردگی در مغز اتفاق می‌افتد و مبارزه جانانه‌ای که میان افکار منفی با ذهن در جریان است. بهتر است راهی پیدا کنید تا به چرخه اصلی ذهن بیمار نزدیک شوید، و آن چرخ‌دنده‌ها را دستکاری کنید. با اضافه کردن منطق به تفکر بیمار می‌توانید از راه درمان طبیعی وارد شوید. به او کمک کنید تا تمرین ذهن مثبت را انجام دهد. مغز او نیاز دارد تا هرچه سریع‌تر راه نجاتی برای خودش پیدا کند. شما نیز به او کمک کنید.


8. بیماران بی‌نسخه: یکی از خطرهایی که بیماران شما را تهدید می‌کند و کمتر به آن توجه می‌شود، استفاده از داروها بدون تجویز پزشک است. بهتر است از همان ابتدا وضعیت خود و بیمارتان را مشخص کنید، و به صورتی صریح از او در این باره بپرسید. دکتر کوک می‌گوید:« از او بپرسید چه غذاهایی می‌خورد و چه داروهایی مصرف می‌کند و جلوی دردسرهای آینده‌تان را بگیرید.»


9. کارهای تازه: مغز شما به عنوان پزشک باید سرشار از ایده‌های تازه برای گذران زمان باشد. کسی که به سراغ شما می‌آید، گاهی اوقات انگیزه‌ای برای رفتن به موزه ندارد، انگیزه‌ای برای رفتن به سینما ندارد و هیچ گزینه‌ای به ذهنش نمی‌رسد تا فعالیت‌ تازه‌ای انجام دهد. وظیفه شماست که راهکارهای تازه‌ای به او نشان دهید و برای مثال به او پیشنهاد کنید تا کتابش را بردارد و به پارک برود و روی نیمکت پارک شروع به خواندن کتاب کند. به او پیشنهاد بدهید کلاس زبان برود. اگر بیمار شما نسبت به این کار واکنش منفی نشان داد، به صورتی صادقانه با او برخورد کنید و دلیل اصلی را به او بگویید. دکتر کوک می‌گوید:« وقتی که ما خودمان را مجبور می‌کنیم تا کارهای متفاوت انجام دهیم، در مغز ما فعل و انفعالات شیمیایی اتفاق می‌افتد. وقتی وضعیت همیشگی را تغییر می‌دهی، سطح دوپامین موجود در مغز تغییر می‌کند که منجر به احساس لذت و آموزش توامان می‌شود.»


10. شاد باشید: فراموش نکنید کسی که به سراغ شما می‌آید از افسردگی رنج می‌برد و شاد بودن را فراموش کرده است. به نظر او هیچ‌چیز در دنیا ارزش خوش‌آمدن ندارد. به او کمک کنید تا احساس سرزندگی‌اش را با استفاده از فعالیت‌های مفرح به دست آورد. در این موقعیت مجبور نیستید از کارهای خوشایندی که به خودتان احساس خوبی می‌دهد، استفاده کنید. همین اندازه که به او بگویید به کارهایی بپردازد که پیش از این می‌پرداخته و از آنها لذت می‌برده است، کفایت می‌کند.


منبع: بیتوته


موافقین ۰ مخالفین ۰

بگویید چگونه می خندید تا شخصیت تان را به شما بگوییم!!

تست روانشناسی خنده


در این مقاله و بر اساس نظرات چند روان شناس معروف، مدل های مختلف خندیدن و چیزی را که در خصوص شخصیت افراد بیان می شود برای تان جمع آوری کرده ایم. باید توجه کنید که این موارد ممکن است روی همه افراد صدق نکند


رابطه روان شناسانه رایج ترین مدل های خندیدن افراد و ویژگی های شخصیتی آن ها

میلیون ها دلیل برای خندیدن وجود دارد مثلا وقتی یک لطیفه دست اول و باحال می شنویم یا یک فیلم کمدی نگاه می کنیم، بدون اختیار می خندیم و لحظات خوبی برای خودمان و دیگران رقم می زنیم. چیزی که بیشتر افراد نمی دانند، این است که مدل خندیدن هر فرد می تواند به آدم های اطراف اش چیزهایی را درباره او و شخصیت اش بگوید. فرقی نمی کند که مدل خندیدن شما با صدای بلند مانند بمباران باشد یا مدل آرام مثل یک موش! همه این مدل های خنده، پیام هایی دارند که شما درباره شخصیت تان به دیگران می فرستید و برعکس می توانید درباره شخصیت دیگران با توجه به مدل خنده هایشان اطلاعاتی کسب کنید. 

  

با صدای خیلی بلند خندیدن

این افراد معمولا اعتماد به نفس بالایی دارند و صدای خندیدن آن ها در مکان های سر بسته تا حدودی آزار دهنده می شود. افرادی که با صدای بلند می خندند، اهمیتی نمی دهند که توجه ها به آن ها جلب شده است و همین مورد، نقطه ضعف آن هاست. بالاخره رعایت آداب اجتماعی در هر جامعه ای از اهمیت قابل توجهی برخوردار است و این افراد برای خودشان دردسرساز می شوند.

  

خنده بدون صدا

افرادی که بدون صدا می خندند، افرادی فروتن و درون گرا هستند و نمی خواهند هیچ توجهی را به خود جلب کنند. به همین دلیل است که در زمان خندیدن هم به دنبال این هستند که کمترین صداها را از خود تولید کنند. این افراد کمتر حاشیه ساز می شوند و به همین دلیل، تلاش هایشان هم کمتر دیده می شود.


انواع خندیدن


خندیدن همراه با خرناس

خنده با خرناس دارای صدایی است که فرد برای سرکوب خنده اش تولید می کند. کسی که موقع خنده خرناس می کشد، نشان می دهد که فرد فروتنی است و به نوعی درون گراست که سعی می کند بلند نخندد. درون گراها کمتر به رفت و آمد با دیگران علاقه مند هستند و همین موضوع باعث می شود کمتر در جمع حاضر شوند.

  

خندیدن به حالت پوزخند

افرادی که همیشه به جای خندیدن، پوزخند می زنند معمولا افراد شوخ طبعی هستند که در همه چیز به جنبه طنز آن توجه می کنند. آن ها ذهن خلاقی دارند و بهترین افراد برای شروع یک شراکت اقتصادی هستند. چنین افرادی به جای خندیدن به همه چیز، پوزخند کوچکی می زنند که ممکن است برای اطرافیان ناراحت کننده باشد اما دست خودشان نیست. باید توجه داشت منظور از این نوع خنده، افرادی که هر از چندگاهی پوزخند می زنند، نیست.

  

ریز ریز خندیدن

این نوع خندیدن به نوعی سرکوب خنده به شکل مودبانه است. افرادی که ریز ریز می خندند، ترجیح می دهند که برای حل مشکلات شان به امید کمک کردن دیگران صبر کنند. این افراد معمولا خودشان در دل مشکل نمی روند و ترجیح می دهند که کنار بایستند و دیگران مشکلات شان را حل کنند. همکاری اقتصادی، مشارکت و انجام پروژه های دانشگاهی با چنین افرادی توصیه نمی شود.

  

قاه قاه خندیدن

قاه قاه خندیدن مدل خاصی از خنده است و نشان می دهد که صاحب چنین مدل خنده ای، انسان بی نظیری به عنوان منبع تولید شادی در جمع های خانوادگی و دوستانه است. چنین افرادی اعتماد به نفس بالایی دارند. در خور ذکر است که این مدل خندیدن، مسری است و می تواند باعث ادامه خنده در خود فرد و دیگران شود. معمولا چنین افرادی، مهربان و دلسوز هم هستند.


منبع : بیتوته

موافقین ۰ مخالفین ۰

هیپنوتیزم دقیقا با آدم چه کار می کند؟

وقتی کلمه هیپنوتیزم را می‌شنوید، احتمالا تصویر یک فرد اسرارآمیز که مقابل چشمان فردی یک ساعت جیبی را به طرفین تکان می‌دهد در ذهن شما ظاهر می‌شود...  همه ما حس کنجکاوی شدیدی نسبت به هیپنوتیزم داریم  و بسیاری از ما از ته دلمان خواسته‌ایم که آن را امتحان کنیم یا در موردش مطالبی بخوانیم تا سر از کار این اسم عجیب و غریب درآوریم.اما اصلا هیپنوتیزم چیست؟ واقعا اثرات درمانی دارد؟ چقدر خطرناک است؟ پاسخ تمام این سؤالات را در زیر بخوانید.

هیپنوتیزم یعنی خواب؟

هیپنوتیزم یک وضعیت روان شناختی و فیزیولوژیک خاص است که در این حالت وضعیت هوشیاری فرد تغییر پیدا می‌کند و با هوشیاری معمولی متفاوت است. بیشتر شبیه خواب است اما با خواب فرق می‌کند زیرا فرد هوشیار است ولی هوشیاری او فقط در یک حیطه متمرکز شده است. ویژگی عمده این وضعیت کاهش پاسخ‌دهی فرد به محرک‌های بیرونی و افزایش تلقین‌پذیری اوست. هیپنوتیزم‌کننده از همین وضعیت تلقین پذیری استفاده می‌کند و یکسری القائاتی را به فرد می‌دهد و این کاملا دست هیپنوتیزور است که هوشیاری فرد را به چه سمتی هدایت کند. علت تلقین پذیری بیش از حد فرد در این حالت به این دلیل است که محرک‌های پیرامونی کمترین تاثیر را روی او دارند و سطح تمرکز نیز بسیار بالا می‌رود.


هیپنوتیزم دقیقا با آدم چه کار می کند؟


این روش درمان نیست

خیلی‌ها این سؤال برایشان به‌وجود می‌آید که آیا هیپنوتیزم می‌تواند به تنهایی یک روش درمانی باشد یا خیر؟ جواب این سؤال بستگی به این دارد  که تعریف شما از درمان چه باشد. اگر تعریف ما از درمان این باشد که یکسری علائم به طور موقت از بین بروند مثل اینکه فرد دچار پرخوری عصبی یا یکسری اضطراب‌ باشد، بله هیپنوتیزم می‌تواند در این موارد کمک‌کننده باشد. اما اگر درمان را به این شکل تعریف کنیم که یک تغییر ساختاری و بنیادی در فرد به وجود بیاید که این علائم برگشت نداشته و دائمی باشند، در این مورد باید گفت، هیپنوتیزم نمی‌تواند کاری کند و نیاز به روان‌درمانی وجود دارد.اما در حیطه پزشکی کمک زیادی می‌توان از هیپنوتیزم گرفت، مثل کاهش درد در دندانپزشکی یا حتی کاهش درد هنگام زایمان یا تسکین درد بعد از عمل‌های جراحی.

خواب مصنوعی عوارض دارد؟

به علت اینکه بسیاری از مردم ما تفکر نادرستی درباره ماهیت هیپنوتیزم دارند، به اشتباه این باور را دارند که انجام هیپنوتیزم روی آنها تاثیر بسیار وحشتناکی گذاشته یا خواهد گذاشت، در صورتی که هیپنوتیزم به این اندازه اثر گذار نیست، نه در جهت بهبود، نه در جهت بدتر شدن. اساسا کارایی هیپنوتیزم بسیار ساده است اما به دلیل ابهامی که در این روند وجود داشت، خیلی‌ها که دانش علمی در این مورد نداشتند مسئله را به صورت اغراق آمیزی مطرح کردند.

 وقتی فرد در حالت خواب هیپنوتیزمی است، اتفاق خاصی در او رخ نمی‌دهد، فقط فرد در حالتی است که تلقین‌پذیری بالایی دارد، در این وضعیت بستگی دارد که به فرد چه  القائاتی شود که حالش بهتر شود یا بدتر. اینکه بعضی‌ها بعد از خارج شدن از حالت هیپنوتیزم احساس می‌کنند بدتر شده‌اند، می‌تواند به این دلیل باشد که انتظارات خارق‌العاده‌ای از هیپنوتیزم دارند و وقتی می‌بینند که حالتشان مطابق با خواسته‌هایشان نبوده احساس بدی می‌کنند.

 
این بچه شدن واقعی نیست

در یک حالت آرامش عادی که در اثر ریلکسیشن نیز به وجود می‌آید و فرد کاملا روی خاطرات گذشته اش متمرکز می‌شود، ممکن است خیلی چیزها به یاد بیایند. در حالت هیپنوتیزم هم همین است، فرد کاملا توسط هیپنوتیزور روی گذشته‌اش متمرکز می‌شود و در نتیجه یکسری از خاطراتی که ممکن است تا آن زمان فراموش کرده را به دلیل تمرکز بیش از اندازه روی آنها به خاطر بیاورد.

البته قبلا بر این باور بودند که فرد در حالت هیپنوتیزم به ناخودآگاه خود می‌رود ولی در واقعیت اینطور نیست، فرد هوشیار است ولی یک هوشیاری متمرکز شده که تحت تسلط هیپنوتیزور است.پس بازگشت به دوران کودکی به آن شکل که بسیاری فکر می‌کنند که فرد واقعا به دوران کودکی خود برمی‌گردد، نیست بلکه به خاطر تلقینات هیپنوتیزور، فرد قسمتی از کودکی خود را به یاد می‌آورد که کاملا طبیعی است که ما دوران کودکی‌مان را به یاد آوریم. حتی با القائاتی هیپنوتیزور که مثلا می‌گوید «تو الان یک کودکی»، فرد با حالت و تن صدای بچگانه سخن می‌گوید. اما اینکه بعد از پایان یافتن هیپنوتیزم فرد همچنان در دوران کودکی خود سیر کند و مانند یک کودک رفتار کند، امکان‌پذیر نیست.


هیپنوتیزم دقیقا با آدم چه کار می کند؟


ما در یک شرایط خاصی هم که روی کودکی‌مان متمرکز شویم، ممکن است که خاطراتی را به یاد آوریم و حتی حس کودکانه به ما دست بدهد و غرق در لذت و شادی یا غم و اندوه شویم. این به علت سطح تمرکز فوق‌العاده بالاست که ما چیزهایی را که به صورت معمول به یاد نمی‌آوریم در آن حالت به یادمان می‌آید. حتی در فرایند روان درمانی هم وقتی روی گذشته فرد متمرکز می‌شویم ناگهان چیزهایی را به خاطر می‌آورد که تا آن لحظه به یاد نمی‌آورد. این به دلیل میزان توجهی است که فرد در مورد آن موضوع مورد نظر به کار می‌گیرد.

 شما هم می‌توانید هیپنوتیزم شوید؟

برای هیپنوتیزم شدن 3 شرط اساسی وجود دارد:

  1. باید خواهان و راغب به هیپنوتیزم شدن باشید.
  2. باید به اینکه هیپنوتیزم روی شما قابل انجام است باور داشته باشید.
  3. باید توانایی آرام بودن و تمدد اعصاب را داشته باشید.


گفته شده درصد کمی از افراد را نمی توان هیپنوتیزم کرد و عده‌ای را نیز به راحتی می‌توان هیپنوتیزم کرد ولی اکثریت مردم در طیف وسط قرار دارند و این سطح تلقین‌پذیری افراد است که شدت و ضعف این موضوع  را مشخص می کند. به طور کلی افرادی که خیلی خیالباف هستند از سطح تلقین پذیری بالایی برخوردارند.

 زخم های گذشته را می‌توان با هیپنوتیزم خوب کرد؟

بخشی از تعریف روان‌درمانی یعنی به یادآوردن مطالب سرکوب شده که فرد آن مطالب را از حالت ناهوشیار و نیمه هوشیار خود بیرون بیاورد و طی فرایند روانکاوی بسیاری از آن خاطرات بیرون بیایند و احساسات همراه آن خاطرات و هیجانات مربوط با آنها هم زنده شوند و این خاطرات سرکوب شده با بخش هوشیار فرد ادغام شود.


در روان‌درمانی فرد در حالت هوشیاری به سر می‌برد و توسط تداعی آزاد و تعبیر و تفسیر رؤیا مطالب سرکوب‌شده به یاد خودآگاه فرد می‌آیند، اما در حالت هیپنوتیزم وقتی آن مطالب سرکوب شده به‌یاد می‌آیند، طبیعتا با بخش کاملا هوشیار مغز فرد نمی‌تواند ادغام شود زیرا فرد تا حدودی در حالت خواب است و فقط با یک‌بار به یاد آوردن خاطرات فراموش شده، درمان صورت نمی‌گیرد. یعنی بینش پیدا کردن به مطالب سرکوب شده لزوما درمان نیست. فرد ممکن است بینش پیدا کند ولی هیچ تغییر شخصیتی در او اتفاق نیفتد.

اگر این بینشی که فرد پیدا می‌کند با همکاری یک متخصص مجرب نباشد، مثل باز کردن یک زخم است بدون رسیدگی و مراقبت از آن، زیرا یکسری مطالب هستند که اساسا فرد گنجایش پذیرش و یادآوری آنها را ندارد و به همین دلیل است که فراموش شده‌اند و باز کردن و رها کردن آنها می‌تواند عواقب بدی داشته باشد. افراد باید بارها این خاطرات را به یاد آورند و احساس‌های مختلف، اعم از خشم یا سوگواری یا حس انتقام و... همراه آن خاطرات را بیرون ریخته و تخلیه کنند و کم‌کم زیر نظر یک متخصص مجرب، این احساس ها با هوشیاری آمیخته شوند و تغییرات شخصیتی و ساختاری به وجود آید. اما یکسری از عادت‌های غلط را می‌توان از طریق هیپنوتیزم با القا کردن تلقینات انزجارکننده برای مدتی از بین برد ولی چون تغییر الگوهای رفتاری و تصحیح آنها صورت نگرفته ممکن است که مجددا بازگردند.


هیپنوتیزم دقیقا با آدم چه کار می کند؟


با یک ساعت جیبی می‌توان هیپنوتیزم شد؟

وقتی فرد تصمیم می‌گیرد که نزد یک هیپنوتیزور برود، از قبل خود را آماده این جریان کرده و این ذهنیت را به خود داده که هیپنوتیزم خواهد شد، با تمرکز روی یک محرک بیرونی خاص(ساعت)، محرک‌های بیرونی دیگر اثر کمتری می‌توانند روی او بگذارند. در هیپنوتیزم این اتفاق می‌افتد که با خیره شدن به یک ساعت و با تلقینات هیپنوتیزور فرد به هیچ محرک دیگری پاسخ نمی‌دهد و فقط روی ساعت متمرکز می شود و بعد از آن القائات انجام می‌شوند. وقتی فرد کلمه خواب را در آن حالت تمرکز بالا و تلقین‌پذیری بالا به کرات می‌شنود، چون در کلمه خواب یک حالت آرامیدگی وجود دارد خودش در آن حالت قرار می‌گیرد.


منبع : برترینها

موافقین ۰ مخالفین ۰

فوائد مدیتیشن در زندگی روزمره

سلامت نیوز: متخصصان تاکنون در مطالعات متعددی به بررسی و درک فوائد مدیتیشن برای سلامتی پرداخته‌اند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا، درحالیکه تاثیرات مدیتیشن روی افراد متفاوت است اما در مجموع در بسیاری از مطالعات بر تاثیر مثبت آن روی سلامت روان و جسم انسان تاکید شده‌ است.

سایت مدیکال دیلی در این مقاله به برخی از مهم‌ترین فوائد مدیتیشن روی سلامت جسم و روح اشاره کرده‌است:

 

خواب

افرادی که بی‌خوابی و احساس خستگی ناشی از آن را تجربه کرده باشند می‌توانند از راهکار موثری بهره بگیرند که شامل مصرف قرص‌های خواب‌آور نمی‌شود. به گفته پزشکان مدیتیشنِ ذهن آگاهی یکی از تکنیک‌هایی است که واکنش‌های آرام‌سازی را به دنبال دارد. این روش واکنش‌های استرس‌زا در بدن را مورد هدف قرار می‌دهد که در رفع اختلال‌های خواب فاکتور کلیدی به حساب می آید.

 

درد

کارشناسان تاکید دارند که مدیتیشن در کنار درمان‌های دارویی مرسوم تاثیر مثبت دارد و می‌تواند جایگزینی برای روش‌های درمانی باشد که از مشتقات تریاک در آن استفاده می‌شود. برخلاف خطر اعتیاد ناشی از مصرف مشتقات تریاک، این روش درمانی می‌تواند با حداقل عوارض جانبی تاثیر آرام‌بخش داشته باشد.

 

اختلالات خلق و خو

مطالعات نشان می‌دهد که مدیتیشنِ ذهن آگاهی می‌تواند همانند رفتار درمانی شناختی یا داروهای افسردگی در افرادی که تجربه ابتلا به افسردگی یا اضطراب را داشته‌اند، اثربخش باشد. در حقیقت، عوامل تداخلی منطبق با ذهن آگاهی می‌تواند جایگزینی مفید برای داروهای افسردگی باشد که البته در موارد جدی تشخیص آن با روانپزشک متخصص خواهد بود.

 

هوش هیجانی

در یک مطالعه جدید مشخص شد که مدیتیشن در ارتقای هوش هیجانی و کاهش استرس‌های دریافتی در محیط کار موثر است.

 

منبع : سلامت نیوز


موافقین ۰ مخالفین ۰

درمان افسردگی

افسردگی مشکل رایج دنیای امروز است که مربوط به سن و دسته خواصی از افراد نیست و بدتر اینکه بدون علائم آغاز می شود که درمان آن باید جدی گرفته شود.

افسردگی

افسردگی که "افسردگی بالینی" یا "اختلال افسردگی" نیز نامیده می شود یک دوره غم و اندوه است که شامل از دست دادن علاقه به چیزهایی می شود که پیش از این باعث خوشحالی یا لذت می شدند. این احساسات معمولا به همراه یک سری علائم و نشانه های روانی و فیزیکی هستند. ممکن است بیش از دو هفته افسرده باشید، یا بیشتر اوقات احساس ناراحتی کنید و علاقه ، لذت خود را در فعالیت های معمول از دست داده باشید ، یا همچنین علائم و نشانه هایی را حداقل در سه گروه زیر تجربه کرده اید.افسردگی

مهم است به یاد داشته باشید همه ما برخی از این نشانه ها را از زمانی به زمان دیگر تجربه می کنیم ، ممکن است ضرورتا به این معنا نباشد که شما افسرده هستید. به همان اندازه، کسانی که افسردگی را تجربه می کنند ، همه این علائم را نخواهند داشت.

رفتار یک فرد مبتلا به افسردگی

رفتاری که افراد افسرده دارند (در رده های سنی مختلف) شامل:

 

    بیرون نمی روند

    در کارهای مدرسه و محل کار مشارکت ندارند

    از خانواده و دوستان نزدیک خود کناره گیری می کنند

    داروهای مسکن مصرف می کنند

    فعالیت های لذت بخش همیشگی را انجام نمی دهند

    نمی توانند تمرکز کنند

    احساسات یک فرد مبتلا به افسردگی

    آسیب پذیر هستند

    نا امیدی در انها موج می زند

    عدم اعتماد به نفس واضح دارند

    غمگین و نارحت هستند

 

دلایل گوشه گیری و افسردگی

فکر می کنند شکست خورده اند ، اشتباه کرده اند ، هیچ اتفاق خوبی برایشان نمی افتد با خود می گویند بی ارزش هستم ، زندگی ارزش زندگی کردن ندارد ، مردم بدون من بهتر خواهند بود

از لحاظ فیزیکی همیشه خسته و مریض اند ، سردرد و ماهیچه درد ، بهم خوردن دل وروده ، مشکلات خواب ، از دست دادن یا تغییر اشتها ،کاهش وزن یا افزایش آن را دارند

اگر فکر می کنید شما یا فردی که می شناسید ممکن است دچار افسردگی باشد ، لیست را سریع، ساده و محرمانه آماده کنید تا بینش بیشتری پیدا کنید .

این چک لیست تشخیص را ارائه نمی دهد - چون باید متخصص بهداشت را ببینید - اما می تواند به هدایت و درک بهتراز احساس شما کمک کند .

 

تمام نشانه و علائم اصلی افسردگی

از نشانه های افسردگی می توان به علائم زیر نیز اشاره کرد:

 

تغییرات اشتها

مبتلایان به افسردگی در قالب مکانیسم مقابله، به کم خوری یا پرخوری روی می آورند. این تغییر اشتها می تواند منجر به کاهش یا افزایش وزن شدید شود.

 

اختلال در خواب

از علائم افسردگی باید به مشکلات خواب و بی خوابی اشاره کرد که در افراد مبتلا به افسردگی شایع است اما برخی از این افراد نیز بیش از حد معمول می خوابند.

 

کمبود اعتمادبه نفس

مبتلایان به افسردگی مدام در فکر کاستی ها و ناکامی هایشان هستند و احساس گناه و درماندگی شدید می کنند. افکاری مانند «من یه بازنده ام.» یا «دنیا جای خیلی ترسناکیه.» بر ذهن این افراد چیره می شود.

 

ناامیدی

افسردگی موجب می شود فرد احساس کند دیگر هیچ اتفاق خوشایندی در راه نیست. معمولا به دنبال این نگرش منفی، افکار خودکشی گرایانه بروز می کنند که باید بسیار جدی گرفته شوند.

 

درد در قفسه سینه

افسردگی می تواند خطر ابتلا به بیماری های قلبی را افزایش دهد. همچنین در افرادی که در گذشته تجربه حمله قلبی داشته اند احتمال ابتلا به افسردگی بیشتر است.

 

تغییرات حرکتی

برخی مبتلایان به افسردگی به لحاظ قوای جسمی تحلیل می روند یا دچار بی قراری حرکتی می شوند، مثلا ممکن است صبح خیلی زود بیدار شوند و ساعت ها در اتاق قدم بزنند.

 

خستگی و بی حالی

اگر احساس خستگی زیادی می کنید به گونه ای که قادر به انجام کارهای روزمره ی خود نیستید، حتی وقتی که خواب و استراحت کافی داشته اید، می تواند از نشانه های افسردگی باشد.

 

احساس درد در عضلات و مفاصل

زندگی کردن با دردهای مداوم احتمال ابتلا به افسردگی را افزایش می دهد ؛ همچنین افسردگی نیز می تواند باعث ایجاد درد در بدن شود. احتمال ابتلا به دردهای مکرر در افرادی که افسردگی دارند سه برابر بیشتر از افراد معمولی است.

 

افسردگی زنان

عدم تمرکز

برخی مبتلایان به افسردگی حاد قادر به تمرکز نیستند. گاهی این افراد در روزنامه خواندن یا دنبال کردن ماجراهای سریال های تلویزیونی نیز دچار مشکل می شوند و تصمیم گیری ها، حتی تصمیمات پیش پا افتاده، برای شان دشوار می شود.

 

انواع افسردگی و آنچه باید در موردش بدانید

اختلال اصلی افسردگی

در یک سال، بیش از 16 میلیون آمریکایی ( اکثر آن ها زنان ) این نوع افسردگی را تجربه می کنند که به افسردگی بالینی مشهور است. تحت معیارهای تشخیصی که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا منتشر شد ، افراد باید حداقل پنج بیماری را برای دو هفته یا بیشتر تشخیص دهند که مبتلا به اختلال افسردگی شدید هستند. این نشانه ها می توانند شامل احساس ناراحتی، پوچی، بی ارزشی، ناامیدی و احساس گناه، از دست دادن انرژی، اشتها و یا علاقه به فعالیت های لذت بخش باشند ؛ تغییرات در عادات خواب و فکر مرگ و خودکشی. اغلب موارد ، بسیار قابل درمان هستند.

 

اختلال افسردگی اصلی دو نوع فرعی دارد که شامل:

" افسردگی غیرمعمول " و " افسردگی سودا " است

افرادی مبتلا به به نوع اول دوست دارند فقط غذا بخورند و بخوابند و به گفته ی دکتر نوبل آن ها واکنش احساسی دارند و بسیار نگران هستند.

افرادی که در گروه دوم هستند دچار مشکل خواب می شوند و به گناه فکر می کنند. بزرگسالان جوان مبتلا به افسردگی غیرمعمول هستند و نوع سودا اغلب در سالمندان دیده می شود.

 

آدم افسرده

دلایل افسردگی حاد

افسردگی شدید (حاد)

داشتن علائم افسردگی در بیشتر زمان روز به مدت حداقل دو هفته که با کار، خواب و خوراک، درس و لذت شما از زندگی تداخل پیدا می کند

 

افسردگی مزمن

داشتن علائم افسردگی که بیش از دو سال طول بکشد نشان از داشتن افسردگی مداوم دارد.

 

اختلال افسردگی پایدار

افرادی که مبتلا به اختلال افسردگی مزمن هستند در بیشتر روزها حالت افسردگی دارند و حداقل دو نشانه افسردگی طی دو سال یا بیشتر طول می کشد. دکتر نوبل توضیح می دهد:" در کودکان و نوجوانان، به نام افسرده خویی می شناسند اگر علائم زودرنجی یا افسردگی برای یک سال یا بیشتر دوام بیاورد ."

برای تشخیص این نوع افسردگی، افراد باید دو مورد از موارد زیر را داشته باشند:مشکلات خواب ( کم خوابی یا پرخوابی )؛ انرژی کم یا خستگی؛ عزت نفس پایین؛ تمرکز ضعیف و یا دشواری تصمیم گیری؛ و احساس ناامیدی.

 

اختلال افسردگی قبل از قاعدگی

10 ٪ زنان در سن بارداری اختلال را تجربه می کنند . این شکل شدید می تواند منجر به افسردگی، ناراحتی، اضطراب، یا زود رنجی، و همچنین دیگر علائم شدید در هفته قبل از قاعدگی شود.

دوروسی ، استادیار روان پزشکی و علوم رفتاری در دانشکده پزشکی فینبرگ دانشگاه در شیکاگو، می گوید :" این می تواند واقعا ناراحت کننده باشد ، از کار انداختن، و تداخل در زندگی روزانه یک زن. "

 

افسردگی در دوران قائدگی

دانشمندان بر این باورند این زنان ممکن است حساسیت غیر عادی نسبت به تغییرات هورمونی در طول چرخه قاعدگی داشته باشند. دکتر سیت می گوید استفاده از داروهای ضد افسردگی بویژه بازدارنده های انتخابی بازجذب سروتونین، در دو هفته قبل از دوره شان و در طول ماه می تواند بسیار موثر باشد. انواع خاصی از جلوگیری بارداری نیز ممکن است کمک کند. محققان دانشگاه کالیفرنیا سن دیگو در حال بررسی استفاده از روش درمانی سبک برای بهبود کیفیت خواب و خلق وخودر زنان هستند.

 

افسردگی پرینتال

زنانِ دچار این افسردگی، دوران کاملی از افسردگی حاد را در دوران بارداری و پس از زایمان تجربه می کنند.

 

افسردگی دو قطبی

نوسانات گسترده در حالت و انرژی، از شادی به ناامیدی، نشانه افسردگی قطبی هستند که اختلال دوقطبی و یا بیمار افسرده نامیده می شوند. برای تشخیص این نوع افسردگی، فرد باید حداقل یک دور از جنون را تجربه کرده باشد. دو قطبی معمولا در بزرگسالان نشان داده می شوند. در حالی که زنان و مردان مبتلا برابر تشخیص داده می شوند، مطالعات به تفاوت های جنسیتی ممکن اشاره می کنند:به نظر می رسد مردان بیشتر رفتار شیدا یی دارند. دو قطبی ها معمولا بدون درمان شدن بدتر می شوند اما می توانند با متعادل کننده و داروهای تجویز شده ، داروهای ضدروان پریشی، و صحبت درمان شوند

 

اختلال حواس درهم گسیخته

جیغ کشیدن و عصبانیت می تواند ویژگی های اختلال روحی ، باشد که نوعی افسردگی در کودکانی که با تنظیم احساسات خود مبارزه می کنند ، تشخیص داده می شود. علایم دیگر شامل حالت عصبانی در اغلب روزها تقریبا هر روز و دچار مشکلات در مدرسه، خانه و یا با همسالان خود می شوند.

دکتر نوبل می گوید:" اینها کودکانی هستند که دارای طغیان های عاطفی قوی هستند ، " آن ها قادر نیستند احساسات خود را مهار کنند، بنابراین آن ها " بر روی احساسات خود عمل می کنند.

در حال حاضر، این افسردگی با دارو، روان درمانی، و آموزش والد در مورد نحوه مقابله موثر با رفتار تند کودکان درمان می شود.

 

افسردگی پس از زایمان

تولد کودک باعث شادی عظیمی می شود اما گاهی اوقات می تواند منجر به افسردگی پس از زایمان شود، نوعی که در چهار زن و یک نفر در هشت مرد اثر می گذارد. در زنان، افسردگی پس از زایمان ممکن است با تغییر در هورمون ها، خستگی و عوامل دیگر ایجاد شود. در مردان، محیطی است که با تغییر نقش ها و تغییر سبک زندگی که همراه با والدین است، ایجاد می شود.

افسردگی روحی هر زمانی در سال اول پس از تولد کودک شروع می شود، هر چند که به زودی پس از وضع حمل ظاهر می شود. احساسات شدید اندوه، اضطراب و خستگی شدید می توانند با زندگی روزمره تداخل پیدا کنند.

 

افسردگی یا اختلال عاطفی فصلی

حتما چیزهایی در مورد افسردگی فصلی شنیده اید ،اختلال عاطفی فصلی نوعی افسردگی است که معمولا در پاییز یا زمستان رخ می دهد. به همراه تغییر در حالت روحی ، مبتلایان به این بیماری ، انرژی کم دارند. آن ها ممکن است پرخوری، خواب آلوگی ، میل به مصرف کربوهیدرات، افزایش وزن، یا کناره گیری از تعامل اجتماعی داشته باشند.

زنان و بزرگسالان جوان در معرض خطر بیشتر این بیماری هستند. . این بیماری پس از دو سال تکرار، علایم فصلی ، تشخیص داده می شود. در حالی که علت دقیق مشخص نیست، تحقیقات نشان می دهند ممکن است مربوط به عدم تعادل سروتونین در مغز باشد. با زیاد بودن مقدار هورمون خواب و میزان ناکافی ویتامین د نیز ممکن است ایجاد شود. درمان این بیماری ساده و گاهی اوقات با دارو است.

 

افسردگی و روان پریشی

افسردگی که منجربه اختلال خلق و خوی ناشی از مواد استفاده یا سو استفاده از مواد مخدر می تواند حالت شما را تغییر دهد. علایم، مانند افسردگی، اضطراب و از دست دادن علاقه در فعالیت های لذت بخش ، به طور معمول پس از مصرف یا سو استفاده مواد ظاهر می شوند.

موادی که می توانند به این نوع افسردگی منجر شوند شامل الکل، شبه افیونی و بنزو دیازپین ( که روی سیستم عصبی مرکزی عمل می کنند ).

برای تشخیص فرد مبتلا، پزشکان باید علل بالقوه افسردگی را از بین ببرند افسردگی باید به اندازه کافی شدید باشد تا با فعالیت های روزانه تداخل داشته باشد.

افسردگی همراه با روان پریشی

افراد مبتلا به افسردگی روانی ، افسردگی شدیدی را همراه با جنون دارند که به صورت از دست دادن لمس با واقعیت تعریف می شود. نشانه های روان پریشی معمولا شامل توهمات ( دیدن و یا شنیدن چیزهایی هستند که واقعا وجود ندارند ) و هذیان ( باورهای غلط درباره چیزهایی که اتفاق می افتد )

یکی از بیماران دکتر نوبل دو سال بعد از شروع درمان، اعتراف کرد که یک سال که هر چیزی را که پدرش می پخت را نمی خورد زیرا فکر می کرد او را مسموم می کند. روشن بود؛ او به سادگی از افسردگی روانی رنج می برد که به طور کامل درمان نشده بود.

پزشکان معمولا داروهای ضد افسردگی و داروهای ضدروان پریشی را برای درمان افسردگی روانی تجویز می کنند.

 

افسردگی در سنین بالا

افسردگی ناشی از بیماری

مقابله با یک بیماری مزمن مزمن، مانند بیماری های قلبی، سرطان، سفت شدگی بافتها، و HIV / AIDS ممکن است ناامید کننده باشد.

در حال حاضر شواهدی وجود دارند که التهاب مرتبط با بیماری ممکن است در افسردگی نیز نقش داشته باشد . دکتر نوبل توضیح می دهد التهاب سبب آزاد شدن مواد شیمیایی ویژه ای توسط سیستم ایمنی می شود که به مغز وارد و منجر به تغییرات مغزی می شود که می تواند افسردگی را در برخی افراد به طور خاص تشدید یا تشدید کند. او می گوید داروی ضد افسردگی ممکن است به طولانی کردن زندگی خود کمک کرده و توانایی خود برای عملکرد را بهبود بخشد درمان می تواند به بسیاری از بیماران کمک کند که با بیماری های روانی و جسمی کنار بیایند.

 

دانشمندان معتقدند عوامل متعددی در ابتلا به افسردگی نقش دارند.

ضربه ی روحی و احساسی

ضربه ی روحی در سنین پایین می تواند منجر به تغییرات درازمدت در نوع واکنش مغز نسبت به ترس و استرس شود. به دلیل این تغییرات مغزی، احتمال بروز افسردگی در افرادی که سابقه ی ترومای دوران کودکی دارند، بیشتر است.

 

ژنتیک

در برخی موارد، اختلالات خُلقی و افکار خودکشی گرایانه ممکن است زمینه ی ژنتیکی داشته باشند، اما ژنتیک فقط یکی از عوامل افزایش دهنده ی خطر ابتلا به افسردگی است. 100درصدِ ژن های دوقلوهای همسان با یکدیگر تشابه دارند، در حالی که فقط 30درصد احتمال می رود هر دو نفرشان به افسردگی مبتلا شوند. علائم افسردگی در افرادی که زمینه ی ژنتیکی دارند، معمولا در سنین پایین تر ظاهر می شود. ناگفته نماند که علاوه بر عامل ژنتیک، عوامل دیگری نیز مانند شرایط و اتفاقات زندگی در ابتلای این افراد به افسردگی مؤثر هستند.

 

علت افسردگی عاطفی و طلاق عاطفی

شرایط زندگی

وضعیت تأهل، موقعیت مالی و مکان زندگی از جمله عوامل تأثیرگذار در بروز افسردگی هستند. اما این فرضیه نیز همواره مطرح است که شاید بتوان برعکس، افسردگی را عامل بروز شرایط نامساعد زندگی دانست. مثلا شیوع افسردگی در افراد بی خانمان بیشتر است، اما در برخی موارد نیز احتمال می رود که خودِ افسردگی عامل آوارگی این افراد بوده باشد.

ساختار مغز

 

مطالعه ی تصاویر مغزی حاکی از کاهش فعالیت لوب پیشانی مغز در مبتلایان به افسردگی است. همچنین گفته می شود الگوهای مغزی این افراد هنگام خواب متفاوت است. افسردگی در طرز پاسخگویی غده ی هیپوفیز و هیپوتالاموس نسبت به تحریکات هورمونی نیز تغییر ایجاد می کند.

 

سایر شرایط پزشکی

احتمال ابتلا به افسردگی در افرادی که سابقه ی ابتلا به اختلالات خواب، درد مزمن، اضطراب یا اختلال کم توجهی -بیش فعالی (ADHD) دارند، بیشتر است.

 

رابطه افسردگی و مصرف مواد مخدر

9 روش درمان افسردگی بدون دارو و هیچ هزینه ای

 

1. برنامه روتین داشته باشید

لان کوک، روانپزشک و مدیر برنامه تحقیق و درمان افسردگی در UCLA می گوید :اگر افسرده هستید ، به یک برنامه روتین نیاز دارید.

افسردگی می تواند ساختار زندگی را از بین ببرد. . تنظیم یک برنامه روزانه آرام می تواند در بازگشت به مسیر کمک کند.

 

2.اهداف را مشخص کنید

زمانی که افسرده هستید ممکن است احساس کنید نمی توانید چیزی را به دست آورید. این باعث می شود در مورد خودتان احساس بدتری داشته باشید. برای عقب راندن، اهداف روزمره برای خودتان تعیین کنید.

کوک می گوید:" از کم شروع کنید. هدف خود را به چیزی تبدیل کنید که بتوانید در آن موفق شوید، مانند شستن ظروف یک روز در میان

همان طور که هنگام شروع احساس بهتر ی می کنید می توانید اهداف روزمره را به چالش بکشید.

 

3.ورزش

به طور موقت ترشح هورمون اندورفین واحساس خوب را افزایش می دهد. هم چنین ممکن است فواید بلند مدت برای افراد مبتلا به افسردگی داشته باشد. کوک می گوید ورزش منظم مغز را تشویق می کند تا به روش مثبت تغییر شکل دهید.

چقدر به ورزش نیاز دارید ؟ نیازی نیست برای کسب منفعت در دوی ماراتن شرکت کنید. چند بار پیاده روی در هفته می تواند کمک کند.

 

4. غذای سالم بخورید

هیچ رژیم جادویی وجود ندارد که افسردگی را رفع کند. ایده خوبی است که ببینید چه چیزی می خورید. اگر افسردگی باعث پرخوری شما می شود، کنترل اشتها کمک می کند احساس بهتری داشته باشید.

با اینکه هیچ چیز قطعی نیست، کوک می گوید غذاهایی با اسیدهای چرب امگا 3 ( مثل قزل آلا و tuna ) و اسید فولیک ( مانند اسفناج و آووکادو ) می تواند به تسکین افسردگی کمک کند.

 

5.به اندازه کافی خوابیدن

افسردگی می تواند آن را دشوار کند تا با چشم بسته به اندازه کافی بخوابید ، خواب بسیار کم می تواند افسردگی را بدتر کند.

چه کار می توانید بکنید ؟ با ایجاد تغییراتی در سبک زندگی ، شروع کنید. به رختخواب بروید و هر روز همان زمان بیدار شوید سعی کنید چرت نزنید. همه عوامل حواس پرتی را از اتاق خواب بردارید، نه کامپیوتر و نه تلویزیون. به مرور زمان می توانید خواب خود را بهبود بخشید.

 

6.مسئولیت برعهده بگیرید

زمانی که افسرده هستید، ممکن است بخواهید از زندگی کناربکشید و مسئولیت های خود را در خانه و سر کار رها کنید. این طور نیست. مشارکت داشتن و داشتن مسئولیت های روزانه می تواند کمک کند تا سبک زندگی خود را حفظ کنید ، می تواند به مقابله با افسردگی کمک کند. آن ها به شما کمک می کنند و حس موفقیت به افراد می دهند.

 

7.افکار منفی را به چالش بکشید

در مبارزه با افسردگی، بسیاری از کارها در حال تغییر ذهنی هستند. زمانی که افسرده هستید، به بدترین نتیجه ممکن دست پیدا می کنید.

دفعه بعد که در مورد خودتان احساس بدی دارید، از روش منطقی به عنوان درمان طبیعی افسردگی استفاده کنید.

ممکن است احساس کنید کسی شما را دوست ندارد ، اما آیا شواهدی وجود دارد ؟ ممکن است احساس کنید فرد بی ارزشی روی سیاره زمین هستید، اما آیا این واقعا محتمل است ؟

تمرین کنید، به مرور زمان می توانید افکار منفی را قبل از اینکه از کنترل خارج شوند، عقب بزنید.

قبل استفاده از مکمل ها به پزشک مراجعه کنید ". این شامل روغن ماهی، اسید فولیک و SAMe است. اما قبل از اینکه مطمئن شویم تحقیقات بیشتری باید انجام شود. قبل از شروع هر گونه مکمل به پزشک مراجعه کنید ، به خصوص اگر در حال حاضر دارو مصرف می کنید.

 

8.کار جدید انجام دهید.

زمانی که افسرده هستید، وضعیت بد است. خود را مجبور کنید تا کاری متفاوت انجام دهید. به موزه بروید. کتاب مورد استفاده را بردارید و روی نیمکت پارک بخوانید. کلاس زبان بروید.

کوک می گوید:" وقتی خود را برای انجام کاری متفاوت به چالش می کشیم، تغییرات شیمیایی در مغز وجود دارد. امتحان کردن چیزی جدید سطح دوپامین [ شیمیایی مغز ] را تغییر می دهد که با لذت، و یادگیری مرتبط است ."

 

9.سعی کنید سرگرمی داشته باشید

اگر افسرده هستید، وقت خود را صرف چیزهایی کنید که از آن لذت می برید. اگر دیگر هیچ چیز جالب به نظر نمی رسد ? کوک می گوید :" این فقط نشانه افسردگی است. " به هر حال باید سعی کنید.

افسردگی بیماری مخربی است که معمولا به درمان جواب می دهد، فقط کافی است با مراجعه به مراکز درمانی نسبت به پیگیری بیماری خود کوشا باشید.

 

روش های درمان دارویی و طب مدرن افسردگی

داروهای ضدافسردگی، تثبیت کننده های خُلقی و داروهای آنتی سایکوتیک (ضد روان پریشی)

 

درمان تحریک مغزی

درمان الکتروشوک (ECT) و تحریک مغناطیسی جمجمه ای تکرارشونده (RTMS)

 

نور درمانی

در این روش، فرد با استفاده از یک جعبه ی نور در معرض طیف کامل نور قرار می گیرد تا میزان ترشح هورمون ملاتونین تنظیم شود.

 

ورزش

درمان های جایگزین:طب سوزنی، مراقبه و تغذیه درمانی

درمان افسردگی با طب سنتی

درمان افسردگی ناشی از شدت سودا:‏

 

    سرکه انگبین2 لیوان

    عسل2 لیوان

    عرق نعنا1 لیوان

 

مقداری سرکه انگور طبیعی از این ترکیب یک سوم لیوان ریخته الباقی را آب اضافه کنید و یکساعت بعدشام میل کند(40 الی 120 شب)‏

 

روغن کنجد یا زیتون را هر شب روی ملاج سرمالیده شود(40 الی‏ 120 شب)‏

 

 شبی یک لیوان عرق بهارنارنج با یک قاشق مرباخوری فرنجمشک را با کمی عسل میل شود(120 شب)‏

 

ارده با شیره انگور هفته ای 4 الی 5 وعده صبحانه

 

شبی یک قاشق مرباخوری اسپند با یک استکان آب قورت داده شود(40 شب)‏

 

خوردن انجیر شبی 7 عدد،زیتون 7 عدد صبحها،مویز روزی 21 عدد

 

بادام درختی 14 عدد دانه دانه مثل آدامس جویده شود.‏

کاهش سردیها مخصوصا سودازاها

 

حجامت عام 1 الی 3 مرحله با تشخیص طبیب هر ماه یکمرحله

 

استشمام عطرگرم مثل یاس،نرگس،محمدی،مریم،مشک و…‏ ‏(شبها جلو بینی مالیده شود)(40 الی 120 شب)‏

 

روغن مالی ملاج سرهرشب با روغن سیاه دانه (40 الی 120 شب)‏

 

تمام راههای درمان پیشنهادی را باتوجه به مزاج خود انجام دهید.

 

درمان افسردگی دوران بارداری و بعد از آن

مطالعه علمی اخیرا نشان داده است که آسان ترین درمان برای علاج افسردگی و اندوهی که مادر ممکن است در حین بارداری و پس از زایمان به آن مبتلا شود، انجام تمرین های ورزشی سبک است. مطالعات علمی تأکید می کند که ورزش و تحرک به درمان افسردگی دوران بارداری کمک شایانی می کند؛ این در حالی است که قرآن کریم، 14 قرن پیش در سوره مبارکه مریم(س) به این امر توصیه کرده و حضرت مریم را به انجام آن دستور داده است.

 

تحقیقات علمی بر اهمیت فعالیت و ورزش جهت درمان افسردگی در دوران بارداری و پس از زایمان تأکید می کند، این در حالی است که 14 قرن پیش، قرآن کریم به آن اشاره کرده است؛ وقتی خداوند عزوجل به حضرت مریم(س) می فرماید که تنه درخت خرما را تکان دهد و ناراحت و غمگین نباشد:آیات 24 تا 26 سوره مبارکه مریم:

 

«فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا»( پس از زیر [پای] او [فرشته] وی را ندا داد که غم مدار پروردگارت زیر [پای] تو چشمه آبی پدید آورده است)، « وَهُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا» (و تنه درخت‏ خرما را به طرف خود [بگیر و] بتکان بر تو خرمای تازه می ریزد) « فَکُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا....» (و بخور و بنوش و دیده روشن دار).

 

در این آیات خداوند به صراحت به حضرت مریم(س) توصیه می کند که ناراحت و اندوهگین نباشد، سپس امر می کند که با جنب و جوش درخت را تکان دهد.

 

درمان افسردگی بدون دارو

زعفران

زعفران گیاهی با شاخ و برگ گران غذای بیش تر مردم خاورمیانه است. تحقیقی در ژورنال داروشناسی قومی نشان داده که زعفران سطح سروتونین را در مغز افزایش می دهد.  تحقیق کوچکی که بر روی 38 نفر طی شش هفته انجام شد نشان داد که زعفران اثر فلوکستین را در کاهش علائم افسردگی دارد و اغلب کسانی که از زعفران استفاده کرده بودند عوارض جانبی کم تری نسبت به مصرف فلوکستین که شامل عرق کردن و ناتوانی های جنسی را گزارش کرده اند.

 

نور درمانی

در روزهای کوتاه و تاریک زمستان برخی از افراد دچار اختلال تاثیرات فصلی می شوند. یکی از راه های کاهش علائم این اختلال نوردرمانی است که در آن فرد نزدیک جعبه ای از نور می نشیند که نور بیرون را تقلید می کند. این درمان معمولا با جلسه های 15 دقیقه ای شروع می شود و روزانه این میزان تا سقف دو ساعت افزایش می یابد. زمان این جلسات به شدت افسردگی و نیز شدت نوری دارد که توسط پزشک مربوطه تعیین می شود. گرچه نوردرمانی، درمان قطعی این افسردگی نیست اما اثرات  کاهش علائم آن را می توان در دو روز حس کرد.

 

روغن ماهی

این مکمل که شامل امگا3 است در اسید چرب ماهی هایی چون قزل آلا، تن ماهی و شاه ماهی یافت می شود.

 

طب سوزنی

تحقیقات زیادی مبنی بر اینکه طب سوزنی آلترناتیو درمانی قطعی برای افسردگی است وجود ندارد و تعدادی از تحقیقات این روش را پیشنهاد می کنند. یکی از دانشگاه های کوچک آریزونا بر روی 33 زن مبتلا به افسردگی تحقیقی انجام داد و دریافت که 67 درصد زنانی که در طب سورنی شرکت کرده اند رو به بهبودی هستند که در مقایسه با گروه کنترل که تنها 27 درصد رو به بهبودی رفته اند رقم قابل ملاحظه ایست.

 

مدیتیشن

تحقیقات امیدبخشی نشان می دهد که مدیتیشن در جلوگیری از بازگشت افسردگی نقش ایفا می-کند. تحقیقات بر روی تمرکز حواس درمانی متمرکز شده که مدیتیشن سنتی را با درمان شناختی رفتاری ترکیب می کند. تحقیقی نشان داده بازگشت افسردگی برای افرادی که از مدیتشین استفاده می کنند با کسانی که از داروهای ضدافسردگی استفاده می کنند(حدودا 30 درصد) برابر است و نسبت به کسانی که داروهای بی اثر استفاده می کنند(حدود 70 درصد) کم تر است. 

 

یوگا

وضعیت های طرح شده در یوگا استرس و علائم افسردگی را کاهش می دهد. تحقیقات نشان می دهد که هم در افرادی که دچار آشفتگی و افسردگی های حاد هستند، یوگا استرس، خشم، افسردگی را کاهش داده و انرژی، خواب آرام و شادابی را به آنها برگردانده است

منبع : نمناک


موافقین ۰ مخالفین ۰

مراقب ورود خرافات در هیپنوتیزم باشیم

یک متخصص روانشناسی : مراقب ورود خرافات در هیپنوتیزم باشیم

سلامت نیوز:متخصص روانشناسی دانشگاه علوم پزشکی کردستان، گفت: هیپنوتیزم تبدیل به یک علم شده است و باید مراقب باشیم وارد خرافات نشویم.

 

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا،دکتر فایق یوسفی اظهار کرد: هیپنوتیزم تاریخچه پر رمز و رازی دارد و این موضوع به قرن ۱۷ بازمی‌گردد.

 

وی با اشاره به اینکه هیپنوتیزم در آن دوران طرفداران زیادی پیدا کرد و بیماران نیز به این وسیله درمان می‌شدند، تصریح کرد: به مرور زمان فهمیدند که هیپنوتیزم مغناطیس نیست فقط با ایجاد تمرکز و تلقین اتفاق می‌افتد و دانشمندان متعددی به این نتیجه رسیدند که هیپنوتیزم تمرکز عالی فکر است که با ایجاد تمرکز و القا می‌توان فرد را به این حالت برد.

 

این متخصص روانشناسی، بیان کرد: هیپنوتیزم تمرکز عالی فکر است و متخصصان روانشناسی بالینی در این زمینه، با ایجاد تمرکز و القا می‌توانند فرد را هیپنوتیزم کنند.

 

وی، با اشاره به اینکه هیپنوتیزم باید فقط توسط متخصصان روانشناسی و روانپزشکی که در این راستا آموزش دیده‌اند انجام شود، افزود: فردی که هیپنوتیزم می‌کند، باید آسیب‌شناسی و بیماری‌های روانپزشکی را بشناسد؛ انجام هیپنوتیزم برای یک سری از اختلال‌های روانپزشکی، مضر است.

 

وی ذکر کرد: هیپنوتیزم بحثی کاملا پزشکی و روانشناسی است و نباید دیگران برای سرگرمی و تفنن از آن استفاده کنند و باید نسبت به افراد غیرکارشناس در این زمینه، پیگرد قانونی انجام شود؛ چراکه به جان و روان افراد آسیب می‌رسانند.

 

این متخصص روانشناسی در دانشگاه علوم پزشکی کردستان، با بیان اینکه هیپنوتیزم یک تکنیک است که همراه با سایر تکنیک‌های روانشناسی دیگر بر روی اختلالات روانپزشکی کاربرد دارد، گفت: از هیپنوتیزم می‌توان برای درمان سایر بیماری‌ها و کسانی که از ارتفاع، آسانسور، رعد و برق و حیوانات و... می‌ترسند، استفاده کرد.

 

یوسفی افزود: هیپنوتیزم برای افرادی که در زندگی روزمره‌شان دچار استرس، افسردگی و عدم اعتماد به‌نفس هستند و همچنین کاهش درد بیماران، سرطان در کودکان و بزرگسالان تا حد زیادی می‌تواند مفید باشد.

 

وی، گفت: فردی برای لکنت زبان به بیمارستان مراجعه کرد و دلیلش را نمی‌دانست که چطور دچار شده، از طریق هیپنوتیزم فهمیدیم این فرد در دوران ابتدایی به دلیل درس نخواندن، توسط پدرش به شدت تنبیه شده و به مرور زمان به لکنت زبان مبتلا شده، در واقع هیپنوتیزم دلیل بیماری را معلوم و روش درمان را آسان می‌کند.

 

یوسفی با اشاره به اینکه تاثیر هیپنوتیزم بر روی کاهش درد دندان، بدون تزریق در دندانپزشکی نیز کاربرد دارد، افزود: استفاده از هیپنوتیزم برای افرادی که به ماده بی‌حسی قبل از درمان دندان آلرژی و یا از ترزیق وحشت دارند، می‌توان با القا و تلقین خلسه فرد را بی‌حس کرد و بدون درد، مرحله درمان دندان را شروع کنند.

 

وی با بیان اینکه زایمان‌های بدون درد یا با درد اندک از طریق هیپنوتیزم امکان پذیر است، بیان کرد: مادران باردار از اوایل بارداری می‌توانند به متخصص روانپزشکی و روانشناسی دوره دیده در هیپنوتیزم مراجعه کرده و چند بار در این دوران هیپنوتیزم می‌شوند و در زمان زایمان، پزشک متخصص در اتاق عمل فرد را هیپنوتیزم می‌کند و بدون درد و راحت زایمان می‌کند.

 

این روانشناس گفت: هیپنوتیزم تمرکز عالی فکر است و یک خواب نیست، فرد در هیپنوتیزم هوشیاری را دارد و روی نقطه خاصی تمرکز می‌کند، در هیپنوتیزم، "القا" حرف اول را می‌زند و تلقین کردن بسیار تاثیرگذار است.

 

یوسفی با اشاره به اینکه یکی از ویژگی‌های افسردگی، شخصیتی منفی است، افزود: فردی که همیشه بدبین، ناخشنود و راضی نیست، عامل خطر است و دچار افسردگی می‌شود، بنابراین در مکانیزم القا ایمان راسخ باید داشته باشیم.

 

وی در ادامه عنوان کرد: افکار منفی موجب شده که فرد دچار بی انگیزگی شود و هیچ‌کاری نتواند انجام دهد، در این حالت فرد به افسردگی مبتلا شده است.

 

این روانشناس، ذکر کرد: باورهای غلط در مورد هیپنوتیزم وجود دارد که شامل هیپنوتیزم خواب نیست، اگر فرد هیپنوتیزم شود دیگر بیدار نمی‌شود، و در این حالت مسائل خصوصی را بیان می‌کند، در حالت هیپنوتیزم می‌توان علیرغم میل خود هر کاری را انجام داد.

 

یوسفی تاکید کرد: فرد در موقع هیپنوتیزم آگاه بوده و تا حد زیادی بعد از هیپنوتیزم می‌داند که چه چیزی را گفته و به این صورت است که فرد اگر بخواهد می‌تواند حرف شخصی خود را بگوید یا از آن صرف نظر کند.

 

وی بیان کرد: هنرمندان به دلیل اینکه تخیل بالایی دارند خیلی زود هیپنوتیزم می‌شوند، مانند نویسندگان و نقاشان که مدام در حال تخیل کردن هستند.

 

یوسفی با بیان اینکه هیپنوتیزم برای تعدادی از بیماری‌ها ممنوع است، افزود: هیپنوتیزم برای افرادی که بیماری پارانویا، اسکیزوفرنی و بیماری قلبی و عروقی دارند، مضر است؛ چراکه اگر فردی که هیپنوتیزم می‌کند روانپزشک یا متخصص روانشناسی نباشد، نمی‌تواند درست تلقین کند و فرد را در معرض خطر سکته قلبی قرار دهد.

 

اهداف آموزش خود هیپنوتیزم

 

این روانشناس گفت: هدف از آموزش خود هیپنوتیزم این است که فرد درمانگر خود باشد، افزایش اعتماد به نفس، احساس توانایی در کنترل مشکلات، کنترل استرس و افزایش خود توانایی در زمینه‌های مختلف است.

 

یوسفی افزود: تکنیک‌های القای هیپنوتیزم شامل روش تن آرامی، تثبیت چشم، سبکی دست و روش سنگینی دست است که فرد هیپنوتیزم‌گر به فرد دیگر القا می‌کند.

 

وی خاطرنشان کرد: وقتی فرد به خلسه عمیق، هیپنوتیزم برده می‌شود، در این حالت فرد احساس سنگین و سبکی عضلات بدن را دارد و تنفس عمیق و تمرکز روی تنفس، شمارش اعداد، تجسم تن آرامی، تجسم پله، ساعت شنی، نقطه سیاه و تجسم موزیک به فرد القا می‌شود.

 

منبع : سلامت نیوز


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

14 نشانه که هوش هیجانی بالایی دارید

آیا نمی‌دانید دارای هوش هیجانی‌ هستید یا خیر؟ در ادامه به ۱۴ مورد که نشان می‌دهند دارای EQ بالایی هستید، اشاره می‌کنیم.


۱. در مورد آدم‌هایی که نمی‌شناسید، کنجکاو هستید.

آیا عاشق ملاقات آدم‌های جدید هستید، و پس از این‌که تازه با کسی آشنا شدید به طور طبیعی تمایل دارید، کلی سوال آنها بپرسید. اگر این‌طور است، درجه‌ی خاصی از همدلی، به عنوان یکی از اجزای مهم تشکیل‌دهنده‌ی هوش هیجانی، درون‌تان وجود دارد. آدم‌هایی که همدلی بالایی دارند (HEPs) – کسانی که پذیرای نیازها و احساسات دیگران هستند، و در رفتارهای‌شان به این نیازها توجه می‌کنند – معمولا چیز بسیار مهمی درون‌شان وجود دارد: آنها در مورد غریبه‌ها بسیار کنجکاو هستند و با آغوش باز از دانستن اطلاعات بیش‌تر در مورد آنها استقبال می‌کنند.


کنجکاوی در مورد دیگران راهی برای پرورش همدلی نیز است. رومن کریزناریچ، مولف کتاب در دست چاپِ همدلی: کتاب راهنما برای تحول، در وب‌گاه گریترگود می‌نویسد: ” کنجکاوی همدلی‌مان را افزایش می‌دهد؛ وقتی با آدم‌‌های خارج از چرخه‌ی معمول اجتماعی‌مان صحبت می‌کنیم، با نحوه‌ی زندگی و جهان‌بینی‌های بسیار متفاوتی نسبت به خودمان، مواجه می‌شویم.”



۲. رهبر شایسته‌ای هستید

به اعتقاد گلمن، معمولا همه‌ی رهبرانِ استثنایی یک ویژگی مشترک دارند. علاوه بر نیازهای سنتی کسب موفقیت – استعداد، بلندهمتی و اخلاق کاری قوی – آنها دارای درجه‌ی بالایی از هوش هیجانی هستند. وی در تحقیق خود، با مقایسه‌ی افراد معمولی با کسانی که جزء بهترین رهبران ارشد بودند، دریافت نزدیک به ۹۰ درصد تفاوت‌هایی که در شناخت‌نامه‌های این دو گروه وجود دارند ارتباطی به توانایی ادراکی‌شان ندارد، بلکه مربوط به هوش هیجانی‌شان هستند.


گلمن در مجله‌ی کسب‌وکار هاروارد می‌نویسد: "هر قدر جایگاه فردی یک مجری مشهور بالاتر باشد، به دلیل اثربخشی بالای‌اش، قابلیت‌های هوش هیجانی بالاتری در وی بروز می‌کند.”


۳. نقاط قوت و ضعف‌تان را می‌شناسید

بزرگ‌ترین نشانه‌ی خودآگاهی این است که در مورد شناخت خودتان صداقت داشته باشید – بدانید در چه موضوعاتی مهارت دارید، چه جاهایی نیاز به تلاش بیش‌تر دارید، و همه‌ی این‌ها را در خودتان بپذیرید. یک فرد باهوش هیجانی می‌داند چگونه نقاط قوت و ضعف‌اش را بشناسد، و می‌تواند در ذهن‌اش تحلیل ‌کند چگونه در این چارچوب موثرترین کارکردش را ارائه دهد. این آگاهی باعث ایجاد اعتماد به نفس قوی می‌شود که از نظر گلمن یکی از عوامل مهم هوش هیجانی است.


وی می‌گوید: "اگر بدانید واقعا در چه موضوعاتی تاثیرگذاری بیش‌تری دارید، پس می‌توانید در آن موضوعات با اعتماد به نفس کامل کار کنید”.



۴. به خوبی به همه چیز توجه می‌کنید

آیا با هر صدایی، نوشته‌ای و فکر گذرایی تمرکزتان را از دست می‌دهید؟ در این صورت، این مسئله می‌تواند شما را از عمل کردن در بالاترین سطح هوش هیجانی باز دارد. ولی به گفته‌ی گلمن، توانایی مقاومت در برابر عوامل حواس‌پرتی و تمرکز بر آن‌چه در حال انجامش هستید بزرگ‌ترین راز هوش هیجانی است. بدون حضور درونی و اجتماعی، پرورش خودآگاهی و ایجاد روابط قوی کار دشواری است.


گلمن می‌گوید: "اگر فردی در دوران کودکی بتواند بر کار یا درس‌اش تمرکز کامل داشته باشد و خواندن یک نوشته‌ی غیر مهم یا انجام یک بازیِ ویدئویی را به بعد از اتمام کار اصلی‌اش موکول کند… می‌تواند با قدرت پیش‌بینی کند در بزرگ‌سالی به موفقیت مالی می‌رسد؛ این عامل از داشتن IQ بالا یا ثروت خانوادگی، بسیار مهم‌تر است. این توانایی را می‌توانیم به کودکان‌مان آموزش دهیم”.



۵. دقیقا می‌دانید از چه چیزی ناراحت هستید

همه‌ی ما در طول روز برخی تغییرات هیجانی را تجربه می‌کنیم، و معمولا هم نمی‌دانیم این موج عصبانیت یا اندوه از کجا آمده است. ولی مهم‌ترین جنبه‌ی خودآگاهی، تواناییِ شناساییِ دلایل هیجانات و ناراحتی‌های‌مان است.


با خودآگاهی می‌توانید به جای این‌که هیجانات را اشتباهی بشناسید یا نادیده بگیرید، آنها را در لحظه‌ی بروز شناسایی کنید. آدم‌های باهوش هیجانی در لحظه‌ی بروز هیجانات اندکی درنگ می‌کنند، احساسات‌شان را درک می‌کنند و تاثیر هیجانات را بر آنها ارزیابی می‌کنند.



۶. با اغلب آدم‌ها کنار می‌آیید

گلمن می‌گوید: "داشتن روابط موثر و راضی‌کننده نشانه‌ی داشتن هوش هیجانی است”.



۷. عمیقا تمایل دارید فرد بااخلاق و خوبی باشید

یک جنبه از هوش هیجانی "هویت اخلاقی”مان است که نشان می‌دهد به چه میزان تمایل داریم خودمان را به عنوان یک آدم اخلاقی و مهربان ببینیم. اگر شما هم تمایل دارید این بخش از وجودتان را پرورش دهید (صرف‌نظر از این‌که نحوه‌ی رفتارتان در شرایط مشابهِ گذشته گونه بود)، حتما دارای EQ بالایی هستید.



۸. با حوصله و شکیبایی به دیگران کمک می‌کنید

اگر عادت کنید با حوصله به دیگران توجه کنید، خواه این‌که به آرامی تغییر مسیر دهید و به دوستی سلام کنید یا به یک خانم سالمند در مترو کمک کنید، نشان می‌دهید دارای هوش هیجانی‌ هستید. بسیاری از ما در اغلب اوقات به خودمان و کارهای‌مان تمرکز می‌کنیم. و دلیل این مسئله هم آن است که آن‌قدر در شرایط استرس‌زا و با مشغله‌ی زیاد دور خودمان می‌چرخیم و دنبال انجام کارهای‌مان هستیم که به راحتی هیچ زمانی برای توجه (چه رسد به کمک) به دیگران نداریم.


گلمن در برنامه‌ی تدتاک با موضوع مهربانی این‌گونه عنوان کرد: "در همه‌ی انسان‌ها طیفی وجود دارد که از حالت کامل خودغرقی (self-absorption) به سوی توجه و همدلی و مهربانی پیش می‌رود. حقیقت این است که اگر تمرکزمان به خودمان باشد، اگر غرق در خویشتن شویم – که اغلب در طول روز این‌گونه هستیم – واقعا دیگر نمی‌توانیم به دیگران توجه کنیم”.


آگاهی بیش‌تر از دنیای اطراف‌مان، برخلاف غرق شدن در دنیای کوچک درون‌مان، و پرورش بذر مهربانی – از اجزاء مهم EQ هستند.



۹. در خواندن حالات چهره‌ی آدم‌ها ماهر هستید

توانایی حس کردن احساسات دیگران از نشانه‌های مهم EQ بالا است.


۱۰. پس از سقوط، به سرعت کمر راست می‌کنید

این‌که چگونه با اشتباهات و موانع کنار می‌آیید، تا حدودی زیادی می‌تواند شخصیت‌تان را نشان دهد. افراد باهوش هیجانی بالا می‌دانند اگر قرار باشد فقط یک کار در زندگی‌مان انجام دهیم، این است که به راه درستی که می‌رویم ادامه دهیم. وقتی یک فرد باهوش هیجانی شکست یا مانعی را تجربه می‌کند، می‌تواند به سرعت خود را بازیابد. این مسئله تا حدودی به دلیل توانایی‌شان در تجربه‌ی آگاهانه‌ی هیجاناتِ منفی است؛ به شکلی که به این هیجانات اجازه‌ی تسلط بر رفتارهای‌شان را نمی‌دهند، و این کار قدرت انعطاف‌پذیری‌شان را بالاتر می‌برد.


باربارا فردریکسن، مولف مثبت‌گرا در مصاحبه‌اش با مجله‌ی اکسپریِنس لایف گفت: "افراد انعطاف‌پذیر هیجانات منفی‌شان را پنهان نمی‌کنند، بلکه اجازه می‌دهند در کنار احساسات دیگرشان قرار بگیرد. با این کار، به صورت هم‌زمان احساس می‌کنند ‘در مورد این موضوع ناراحت هستم’، و به این موضوع نیز فکر می‌کنند ‘ولی از آن موضوع راضی هستم'”.


۱۱. ویژگی‌های افراد را به درستی حدس می‌زنید

همیشه قادر بوده‌اید از همان ابتدای آشنایی، متوجهِ نوع شخصیت فرد مقابل‌تان شوید – و کم‌تر پیش می‌آید حدس‌تان اشتباه باشد.


۱۲. به صدای درونی‌تان اعتماد می‌کنید

به گفته‌ی گلمن، فرد باهوش هیجانی با اطمینان بر بینش و بصیرت‌اش تکیه می‌کند. اگر بتوانید به خودتان و هیجانات‌تان اعتماد کنید، دیگر دلیلی ندارد صدای درونی‌تان (یا آن حالتی که در دل‌تان احساس می‌کنید) را که راه را به شما نشان می‌دهد نادیده بگیرید.


۱۳. همیشه به خودتان انگیزه می‌دهید

آیا در کودکی، حتی اگر قرار نبود به شما جایزه‌ای بدهند، باز هم بلندهمتی و سخت‌کوشی می‌کردید؟ اگر در همان آغاز همیشه به خودتان انگیزه می‌دادید – و توجه و انرژی‌تان را فقط معطوف پیگیری اهداف‌تان می‌کردید – احتمالا EQ بالایی دارید.


۱۴. می‌دانید در چه مواقعی جواب منفی بدهید

طبق گفته‌ی گلمن، خودتنظیمی، به عنوان یکی از ۵ جزء هوش هیجانی، به معنی توانایی در منظم کردنِ خودتان و اجتناب از عادات ناسالم است. آدم‌های با هوش هیجانی معمولا برای تحمل استرس (محرک عادات بد در خیلی از آدم‌ها) و کنترل آرزوهای‌شان آمادگی کامل دارند.


منبع : عصر ایران



موافقین ۰ مخالفین ۰

دلیل افزایش تعداد مراجعان به روان‌درمانی و مشاوره

سلامت نیوز: دبیر علمی دومین همایش سالیانه‌ی انجمن علمی روان‌درمانی ایران بر لزوم انطباق فرهنگی متون روان‌درمانی با نیازها و ظرفیت جامعه‌ی ایرانی تاکید کرد.

 

به گزارش سلامت نیوز به نقل از انجمن روان درمانی ایران، دکتر بهروز دولتشاهی، روان‌شناس، با بیان این که «نیاز به خدمات بهداشت روان و به ویژه روان‌درمانی، به شکلی حرفه‌ای و قابل‌اتکا، نیازی است که روز به روز بیشتر شناخته می‌شود»، توضیح داد: «افزایش تعداد مراجعان به روان‌درمانی و مشاوره، از یک سو ممکن است بازتاب فشار و تنشی باشد که بر تک‌تک اعضای جامعه وارد می‌شود، و از سوی دیگر به دلیل اعتمادی است که به تدریج روان‌درمانگران نزد مراجعان ونیازمندان به خدمات روان‌درمانی کسب کرده اند و توسط مردم به رسمیت شناخته می‌شوند

 

این عضو هیات علمی دانشگاه، تصریح کرد: «با این حال، وارداتی بودن بخش اعظم دانش و تکنیک‌های روان‌درمانی قابل‌انکار نیست. موضوعی که به دلیل درهم‌تنیدگی پیچیده‌ی مسایل فرهنگی با روان بشر، نمی‌توان نسبت به آن بی‌اعتنا بود

 

دبیر علمی همایش انجمن روان‌درمانی ایران در ادامه تاکید کرد: «این سخن به آن معنا نیست که منابع ترجمه‌شده از نویسندگان کشورهای دیگررا نادیده بگیریم. بلکه توجه به ملاحظات فرهنگی در روان‌درمانی به معنای بازخوانی این متون و اندیشیدن و انجام پژوهش روی آنها در چارچوب زمینه های فرهنگی اجتماعی و با استفاده از ظرفیت فرهنگی غنی ایرانی است

 

دکتر دولتشاهی، رسالت این همایش را که «روان‌درمانی در پرتو فرهنگ و جامعه» عنوان دارد، «ایجاد فضایی علمی و سازنده برای بحث از چنین موضوعاتی» اعلام کرد.

منبع : سلامت نیوز

 

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

زودتر از ساعت 6 صبح بیدار شوید، تا افسردگی نگیرید

سلامت نیوز: مطالعات جدید نشان داده است افرادی که پیش از ساعت 6 صبح از خواب بیدار می شوند، در مقایسه با کسانی که پس از اینساعت بر می‌خیزند، سالم تر و شادتر هستند و احساس خوشبختی بیشتری دارند.

 

به گزارش سلامت نیوز به نقل از پانا، سال‌ها پیش جبران خلیل جبران، شاعر و نویسنده مشهور لبنانی، در تایید مزایای زود بیدار شدن و استفاده بیشتر از روز برای انجام دادن کارها گفته است: «دنیا ثروتی برای کسی است که زود از خواب بیدار می‌شود.» همچنین ضرب‌المثل دیگری به زبان آلمانی وجود دارد که می گوید: «هرکس می خواهد روباه را به دام بیندازد، باید همزمان با جوجه‌ها بیدار شود.»درباره سحرخیزی نقل قول‌ها، ضرب المثل‌های مشهوری وجود دارد که بر ضرورت و ارتباط آن با سلامت تاکید می‌کند.

 

در مطالعه‌ای که در مجله «تحقیقات روانپزشکی» منتشر شده، آمده است افرادی که شب‌ها زود می‌خوابند و پیش از ساعت 6 صبح از خواب بیدار می‌شوند، 25 درصد کمتر از دیگران، در معرض ابتلا به افسردگی هستند.

 

روزنامه انگلیسی «دیلی میل» به نقل از بیلی بوش، پزشک و روانشناس استرالیایی، آورده است: بیدارشدن از خواب بسیار آسان‌تر از آن است که به نظر می‌رسد. شما می‌توانید ساعت بیولوژیک بدنتان را دوباره تنظیم کنید؛ بدن شما این کار را دوست دارد و از آن استقبال می‌کند زیرا بار دیگر به ریتم اولیه و طبیعی‌تر خود باز می‌گردد.

 

وی افزود: سحرخیزی به شما در انجام بدون عجله فعالیت‌ها و کارهای اساسی روزانه کمک می‌کند. برای رسیدن به بیشترین نتیجه از سحرخیزی، زمان خاصی برای شرکت در فعالیت‌های جمعی و پرنشاط اختصاص دهید.

 

بوش در پایان خاطرنشان کرد: افرادی که دیر از خواب بیدار می‌شوند، اغلب به تنهایی زندگی می‌کنند و سیگار می‌کشند و ارتباط آنان با دوستان یا شریک زندگی شان محدود است.

 

مارنی لیشمان، متخصص و یکی از پژوهشگران این پروژه، در مصاحبه با روزنامه انگلیسی «سان»، گفت: سحرخیزی، خلق و خوی انسان را در طول روز تغییر می‌دهد و دیر به رختخواب رفتن موجب خستگی مفرط و افسردگی و اضطراب در طول روز می‌شود.

 

وی افزود: توصیه می‌شود که افراد 30 دقیقه زودتر از زمان معین برای رفتن به محل کار یا انجام کارهای روزانه از خواب بیدار شوند و این زمان را به انجام کارهای لذت‌بخش و مفید مانند ورزش، مدیتیشن، لذت بردن از یک فنجان چای یا قهوه و... اختصاص دهند.

 

همچنین، طبق پژوهشی که به صورت مشترک توسط دانشگاه «ونگر» کالیفرنیا و دانشگاه «ساری» انگلیس انجام شده است، افرادی که به خواب شب تمایل بیشتری دارند، به سختی و دیرتر به بیماری‌های مختلف مبتلا می‌شوند و در صورت بیماری زودتر از دیگران بهبود می‌یابند.

 

از سوی دیگر تحقیقاتی که سال‌ها پیش در آلمان انجام شد، نشان داد که افرادی که زودتر از خواب بیدار می‌شوند، بیش از دیگران به موفقیت‌های شغلی دست می یابند زیرا کسانی که می‌توانند صبح‌ها زود از خواب بیدار شوند، در مقایسه با دیگران هدفمند و مسئولیت‌پذیر هستند.

 

 

منبع : سلامت نیوز


موافقین ۰ مخالفین ۰

هیپنوتیزم مفید برای کاهش اضطراب

سلامت نیوز:یک متخصص روانشناسی کودک و نوجوان، اظهار کرد: هیپنوتیزم تمرکز عالی فکر است و متخصصین روانپزشکی و روانشناسی بالینی دوره دیده در این زمینه، با ایجاد تمرکز و القا می‌توانند فرد را هیپنوتیزم کنند.

دکتر فایق یوسفی در گفت‌وگو با ایسنا، گفت: هپنوتیزم تاریخچه پر رمز و رازی دارد و این موضوع به قرن ۱۷ بازمی‌گردد.

وی با اشاره به اینکه هیپنوتیزم در آن دوران طرفداران زیادی پیدا کرد و بیماران نیز به این وسیله درمان می‌شدند، افزود: به مرور زمان فهمیدند که هپنوتیزم مغناطیس نیست فقط با ایجاد تمرکز و تلقین کردن اتفاق می‌افتد و دانشمندان متعددی به این نتیجه رسیدند که "هیپنوتیزم" تمرکز عالی فکر است که با ایجاد تمرکز و القا می‌توان فرد را به این حالت برد.

این متخصص روانشناسی کودک و نوجوان در دانشگاه علوم پزشکی کردستان، با اشاره به اینکه هیپنوتیزم باید فقط در اختیار متخصصین روانشناسی و روانپزشکی بالینی که دوره دیده در هیپنوتیزم هستند انجام شود، افزود: فردی که هیپنوتیزم می‌کند، باید با آسیب شناسی آشنا باشد و بیماری‌های روانپزشکی را بشناسد؛ چراکه انجام هیپنوتیزم برای یک سری از اختلال‌های روانپزشکی، مضر است.

یوسفی با بیان اینکه به طور کلی هیپنوتیزم در درمان بیمارهای روانپزشکی شدید مانند پارانویا و اسکیزوفرنی ممنوع است، افزود: هیپنوتیزم برای کسانی که بیماری قلبی و عروقی دارند، مضر است؛ چون اگر فردی که هیپنوتیزم می‌کند روانپزشک یا متخصص روانشناسی نباشد، نمی‌تواند درست تلقین کند و فرد را در معرض خطر سکته قلبی قرار دهد.

وی عنوان کرد: هیپنوتیزم بحثی کاملا پزشکی و روانشناسی است و نباید دیگران برای سرگرمی و تفنن از آن استفاده کنند و باید نسبت به افراد غیرکارشناس که این کار را انجام می‌دهند، پیگرد قانونی انجام شود؛ چراکه به جان و روان افراد آسیب می‌رسانند.

این متخصص روانشناسی کودک و نوجوان در دانشگاه علوم پزشکی کردستان، با بیان اینکه هیپنوتیزم یک تکنیک است که همراه با سایر تکنیک‌های روانشناسی دیگر بر روی اختلالات روانپزشکی کاربرد دارد، گفت: از هیپنوتیزم می‌توان برای درمان سایر بیماری‌ها و کسانی که از ارتفاع، آسانسور، رعد و برق و حیوانات و... و. می‌ترسند، استفاده کرد.

یوسفی افزود: هیپنوتیزم برای افرادی که در زندگی روزمره‌شان دچار استرس و افسردگی هستند و همچنین کاهش درد بیماران، سرطان در کودکان و بزرگسالان تا حد زیادی مفید است.

این متخصص روانشناسی کودک و نوجوان در دانشگاه علوم پزشکی کردستان، افزود: فردی برای لکنت زبان به بیمارستان مراجعه کرد و دلیلش را نمی‌دانست که چطور دچار شده است، به وسیله هیپنوتیزم فهمیدیم که این فرد در دوران ابتدایی به دلیل درس نخواندن، توسط پدرش به شدت تنبیه شده و به مرور زمان به لکنت زبان مبتلا شده است. در واقع هیپنوتیزم دلیل بیماری را معلوم و روش درمان را آسان می‌کند.

یوسفی با اشاره به اینکه تاثیر هیپنوتیزم بر روی کاهش درد دندان، بدون تزریق در دندانپزشکی نیز کاربرد دارد، افزود: استفاده از هیپنوتیزم برای افرادی که به ماده بی‌حسی قبل از درمان دندان آلرژی و یا از ترزیق وحشت دارند، می‌توان با القا و تلقین دندان فرد را بی‌حس کرد و بدون درد، مرحله درمان دندان را شروع کنند.

وی با بیان اینکه زایمان‌های بدون درد یا با درد اندک از طریق هیپنوتیزم امکان پذیر است، خاطرنشان کرد: مادران باردار از اوایل بارداری می‌توانند به متخصص روانپزشکی و روانشناسی دوره دیده در هیپنوتیزم مراجعه کرده و چند بار در این دوران هیپنوتیزم می‌شوند و در زمان زایمان، پزشک متخصص در اتاق عمل فرد را هیپنوتیزم می‌کند و بدون درد و راحت زایمان می‌کند.

 

منبع : سلامت نیوز


موافقین ۰ مخالفین ۰