مطالب مفید روانشناسی

مطالب مفید روانشناسی

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مشاوره ازدواج» ثبت شده است

نکته هایی که قبل از ازدواج واجب است بدانید

در رابطه زناشویی هر یک از طرفین برای خود هویت و شخصیت مستقل دارند و زمانی که دو نفر تصمیم به زندگی مشترک می گیرند، باید بتوانند همراه با حفظ فردیت خود قسمتی از زندگی خود را به اشتراک بگذارند. این اشتراک صددرصد نیست با دریافت مشاوره ازدواج می توانید این میزان اشتراک را بیشتر بشناسید. در زندگی مشترک،افراد نیازمند یک حریم شخصی و خصوصی هستند، چرا که وجود این فضای شخصی، به اندازه در کنار یکدیگر بودن به همزیستی رابطه زناشویی کمک می کند.

ازدواج

متاسفانه دید منفی در جامعه نسبت به کسانی که طلاق می گیرند باعث می شود تا از آنها به عنوان ناسازگار و ضعیف یاد شود اما باید بدانیم لزوما این افراد مشکل دار نیستند، چرا که گاهی به دلیل انتخاب های غلط، اتفاق های پیش بینی نشده و غیرقابل کنترل در زندگی آنها پیش می آید که آنان را به این مرحله سوق می دهد.

کم پیدا می شوند آدم هایی که برای طلاق ازدواج کنند. البته گاه ردپای چنین آدم های عجیبی را در صفحه حوادث و دادگاه های خانواده می بینیم که ازدواج را وسیله ای برای خالی کردن جیب دیگران و سوءاستفاده های مالی و موقعیتی قرار می دهند اما اغلب آدم ها ازدواج نمی کنند که جیب خالی کنند و بعد جدا شوند. یعنی ازدواج نمی کنند که وقتی آن هدف اصلی محقق شد دست طرف مقابل را در پوست گردو بگذارند و دنبال شکار دیگری بگردند.

بیشتر آدم ها وقتی می خواهند ازدواج کنند دوست دارند در کنار یک دیگری به نام همسر به آرامش برسند، بچه دار شوند و خانواده ای داشته باشند اما حتی اگر هر دو طرف ازدواج یعنی دختر و پسر هدف دیگری جز این نداشته باشند باز می بینیم که برخی از آنها در ادامه به چالش های بزرگ و گره های بازنشدنی می رسند و گاه چاره ای جز جدا شدن نمی یابند اما چرا اینگونه است؟

چرا آدم هایی که به دنبال سوء استفاده در رابطه ازدواج نمی گردند، گاه چاره ای جز جدایی در پیش رو نمی بینند؟ واقعیت این است که یکی از مهم ترین تصمیم های زندگی آدم ها یعنی آغاز رابطه زوجیت زیر سایه «باورهای شناختی غیرمنطقی» قرار دارد. تردیدی در این نیست که همه ما در همه تصمیم های ریز و درشت زندگی مان زیر سایه باورهای مان قرار داریم و از پنجره و ایوان باورهای مان به مسائل و موضوعاتی که در زندگی مان پیش می آید، نگاه می کنیم، این اتفاق خواه ناخواه در ازدواج هم می افتد. از همین رو به هر میزان که مداخله باورهای شناختی غیرمنطقی بیشتر می شود احتمال اینکه ازدواج یک زوج به شکست منجر شود بیشتر می شود.

کتاب «ازدواج و باورهای رایج» نوشته دکتر نرگس چیمه، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی در نقد برخی از باورهایی است که در فرهنگ عمومی و بدنه جامعه نسبت به ازدواج وجود دارد اما این باورها پایه های منطقی و علمی ندارد.

یکی از مهمترین مباحث این کتاب تشریح و اشاره به باورهای شناختی غیرمنطقی در ازدواج است. یعنی سوءتفاهم ها و سوءبرداشت های ذهنی که فرد در مواجهه با ازدواج در ذهن خود انباشته دارد و همان سوءتفاهم ها را با خود به متن رابطه زوجیت می کشاند یا اینکه آن سوءبرداشت ها، آنقدر پیرنگ قدرتمندی در ذهن فرد دارد که اجازه ازدواج را به او نمی دهد. مثلا فرد ممکن است کاملا کمال گرایانه با خود بیندیشد که فقط یک نفر در دنیا وجود دارد که او را می تواند خوشبخت کند، این فرد هم مطمئنا خواستگار اول نیست.

یعنی آنقدر باید خواستگار قلابی بیاید و بیاید تا بالاخره آن یک نفر خواستگار اصیل، خود را نشن دهد و دُم به تله بدهد یا مثلا کسی با خود بیندیشد که همه مردها خیانتکارند، بنابراین به هیچ مردی نمی شود تکیه و اعتماد کرد. پس چرا باید ازدواج کنیم؟

آنچه در ادامه می آید اشاره ای به این باورهای شناختی غیرمنطقی است که مثل چتری تیره بر بالای سر آدم هایی که می خواهند ازدواج کنند باز می شود.

ازدواج

1- با کسی ازدواج کنیم که ویژگی های شخصیتی متفاوتی داشته باشد

از پیامدهای منفی این عقیده این است که افراد تشویق می شوند به دنبال همسری متفاوت از خودشان باشند تا کسی که با آنها مشابهت دارد. این به نوعی تشویق بی مسئولیتی است. به این ترتیب که آدم شلخته ای با فردی منظم و آراسته ازدواج می کند به این امید که طرف مقابل به هم ریختگی های او را جمع خواهد کرد. این امر می تواند انصراف از تغییر خاصی هم باشد یعنی به جای اینکه خودم را تغییر دهم با کسی که نقطه مقابل ویژگی های من را دارد، ازدواج می کنم. به این ترتیب می توانم نقاط ضعف خود را جبران کنم. زندگی با فردی که به طور معناداری متفاوت است، تنها منجر به بروز تعارض، نارضایتی و ناخشنودی در زندگی زناشویی می شود.د راین زمینه مشاوره قبل از ازدواج مهم است.

2- تا زمانی که فرد ایده آل خود را نیافته ایم نباید راضی شویم

چنین تمایل کمال گرایانه ای باعث کاهش توانایی فرد در یافتن راه حل هاست و منجر به نتایج معکوسی می شود چرا که ما در دنیای پر از احتمالات زندگی می کنیم و آرزوی حقیقت و امنیت مطلق باعث انتظارات اغراق آمیزی می شود که سودی نخواهد داشت و در نهایت باعث ایجاد تردید و تنش در زندگی می شود. افرادی که اینگونه فکر می کنند تنها می توانند روابط کوتاه مدتی را با دیگران برقرار سازند و به جای اینکه به شناخت طرف مقابل بپردازند با ناپختگی به ارزیابی افراد و روابط خود روی می آورند.

3- وجود احساس کفایت و شایستگی همسری قبل از تصمیم به ازدواج

این باور غلط باعث می شود تا افراد مدتی طولانی مجرد باقی بمانند چرا که بسیاری از آنها هیچ وقت این احساس کفایت کامل را به عنوان یک زن یا شوهر نخواهند داشت. در مقابل این باور غلط می توان گفت که یک فرد به عنوان یک همسر باید احساس کفایت کند اما اکثر افراد درباره شایستگی خود احساس تردید و اضطراب دارند. این استرس نباید باعث کناره گیری آنها از ازدواج شود چرا که هیچ کس کامل نیست.

4- در دنیا برای هر کس تنها یک فرد مناسب برای ازدواج وجود دارد

این باور غیرمنطقی پیامدهای منفی بی شماری را برای فرد به همراه می آورد. چنین باورهایی باعث می شوند فرد در فرآیند انتخاب همسر به شکلی منفعلانه عمل کند. به عنوان مثال برخی معتقدند نیمه گمشده آنها بالاخره خواهد آمد، بنابراین دیگر تلاشی برای برقراری ارتباط و نزدیکی با دیگران و شناخت آنها نمی کنند. در مقابل این باور غیرمنطقی می توان گفت افراد متعددی وجود دارند که یک فرد می تواند برای ازدواج موفق از میان آنها دست به انتخاب بزند.

5- یک فرد با هر کسی می تواند خوشحال باشد به این شرط که آنها برای رابطه شان سخت تلاش کنند

با تلاش کافی هر چیزی ممکن است و در نهایت فرد تصمیم به ازدواج ناپخته می گیرد. پیامدهای منفی متعددی برای چنین عقیده ای وجود دارد که عبارتند از اتخاذ دیدگاهی سهل انگارانه و تفریطی در همسرگزینی. تعدادی از زوجین که به چنین دیدگاهی معتقدند ماه ها و سال ها به سختی تلاش می کنند بدون اینکه به موفقیتی در زندگی برسند.

6- زوج ها قبل ازدواج باید ثابت کنند ارتباط خوبی در زندگی مشترک شان خواهند داشت

این قبیل زوج ها کسانی اند که بعد از آشنایی با یکدیگر، دوره نامزدی طولانی خود را صرف تلاش غیرضروری می کنند تا ثابت کنند که ازدواج خوبی خواهند داشت. به این معنی که موقعیت هایی را خلق می کنند تا نقاط قوت رابطه خود را مورد آزمایش قرار دهند. به عنوان مثال با دیگری قرار می گذارند تا ببینند که آیا نامزدشان واکنش حسادت آمیز نشان خواهد داد یا اینکه چگونه خشم خود را کنترل خواهد کرد. در این شرایط طرف مقابل هم خسته از این امتحان ها به رابطه خاتمه می دهد.

ازدواج

7- یک زوج موفق باید همیشه با هم باشند

در رابطه زناشویی هر یک از طرفین برای خود هویت و شخصیت مستقل و جداگانه ای دارند و زمانی که دو نفر تصمیم به زندگی مشترک می گیرند، باید بتوانند همراه با حفظ فردیت خود، قسمتی از زندگی خود را به اشتراک بگذارند. این اشتراک صددرصد نیست و با توجه به نیاز افراد برای استقلال لازم است برخی از فعالیت های فردی مثل شغل یا برخی علایق حفظ شود. در زندگی مشترک، افراد نیازمند یک حریم شخصی و خصوصی هستند چرا که وجود این فضای شخصی، به اندازه در کنار یکدیگر بودن به همزیستی رابطه زناشویی کمک می کند.

8- اینکه عاشق کسی باشی برای ازدواج با او کفایت می کند

عاشق شدن آسان است اما ازدواجی که بیشتر بر پایه احساس بنا شده باشد تا عقل، خطرناک است. دوستی ها و آشنایی هایی که بر پایه احساس و کنش ناگهانی اند، اغلب منجر به ازدواج های ناپخته می شوند چرا که افراد به شناخت درستی از یکدیگر نرسیده اند. با وجود اینکه عشق عاملی موثر در شروع زندگی زناشویی است اما موفقیت ازدواج و پایداری آن به عوامل مهم دیگری بستگی دارد که برخی از آنها عبارتند از شباهت و نزدیکی در ارزش ها، گذشته مشترک، سن ازدواج، آمادگی برای ازدواج و انتظارات و خواسته های منطقی.

9- تا زیر یک سقف زندگی نکنی، نمی توانی همسرت را بشناسی

قبل از ازدواج، شناسایی ویژگی ها مرحله مهمی است که می تواند از طریق روش های مختلف مانند رفت و آمدهای خانوادگی و مشاوره ها صورت گیرد. اگرچه کسب شناخت از طرف مقابل هیچ گاه صددرصد نیست اما به فرد کمک می کند تا از روی آگاهی و طبق معیارهای صحیح اقدام به تصمیم گیری کند. اعتقاد به این باور باعث می شود که افراد احساس کنند هر چقدر هم که قبل از ازدواج تلاش کنند قادر به شناسایی طرف مقابل نیستند بنابراین عده ای در تصمیم گیری دچار تردید و دو دلی می شوند و عده ای دیگر، برعکس، از تلاش برای آشنایی قبل از ازدواج پرهیز می کنند.

10- اگر زوجی با هم دعوا کنند یعنی همدیگر را دوست ندارند!

انسان در هر رابطه ای از جمله مادر و فرزندی، خواهر و برادری و زن و شوهری دچار تعارض می شود و به مشکل برمی خورد و هیچ رابطه ای بدون تعارض نیست اما این دلیل نمی شود که آنان همدیگر را دوست ندارند.

به علاوه تحقیقات نشان می دهد که زوج هایی که می آموزند چگونه تعارض ها و اختلافات خود را به طور موثر و کارآمد حل و فصل کنند، بیشتر از زوج هایی که فاقد چنین مهارت هایی هستند می توانند به زندگی مشترک ادامه دهند.

11- ذکر مشکلات و کند و کاو گذشته می تواند مفید باشد

گرچه در بسیاری از موارد، مشکل می تواند هم متاثر از اتفاقات گذشته و هم تحت تاثیر رویدادهای زمان حال زندگی باشد اما زیر و رو کردن گذشته ها جز اینکه احساسات ناخوشایند قبلی را در رابطه با موضوع مشکل زا زنده کند، سود دیگری ندارد.

نکته مهم این است که فرد با مشکل فعلی روبرو شود و به دنبال پیدا کردن راه حلی برای آن باشد، به گونه ای که پس از حل مشکل به سطحی از خودآگاهی برسد که در آن به نقاط قوت و ضعف خود پی ببرد و در برطرف کردن آنها سعی کند و نقاط قوت خود را نیز ارتقا ببخشد.

12- تصمیم برای انتخاب همسر، آسان و بسته به شانس است

این عقیده باعث کاهش تلاش فرد در انتخاب همسر و در نهایت منجر به انتخاب نامناسب می شود. همچنین این باور، باعث کاهش مسئولیت پذیری افراد هنگام شکست و ناکامی می شود و در نهایت تلاشی برای بهبود رابطه و حل مشکلات آن نخواهند کرد.

13- زندگی مشترک باید سرشار از خوشی باشد و یک زوج باید تمام رضایت خاطر خود را در زندگی مشترک به دست آورند

زندگی زناشویی نیز مانند هر رابطه دیگری در معرض تعارض ها و ناکامی ها قرار دارد، بنابراین نباید انتظار داشت که همیشه همه چیز مطابق میل ما پیش برود اما اعتقاد به این باور که زندگی مشترک یعنی خوشی محض و همسر یعنی رضایت خاطر مداوم باعث می شود افراد با کوچکترین ناکامی دچار یأس شوند و به زندگی زناشویی خود آسیب بزنند.

14- ازدواج می کنم و در صورت بروز مشکل طلاق می گیرم

برخی افراد دیدگاه ساده انگارانه ای نسبت به طلاق دارند و این تصور را دارند که اگر بعد از ازدواج با مشکلی مواجه شوند به راحتی می توانند جدا شوند. این افراد آگاهی کمی از پیامدهای طلاق دارند و نمی دانند که جدایی، اثرات مخرب روانی، اجتماعی و جسمی به بار می آورد و این اثرات در برخی موارد مدت ها در افراد باقی می ماند. از طرفی افرادی که با این طرز تفکر ازدواج می کنند تعهد و پایبندی کمتری برای حفظ رابطه دارند و به محض مواجه شدن با مشکلات، طلاق را به عنوان اولین راه حل در نظر می گیرند.

15- طلاق یعنی شکست

اگرچه طلاق به عنوان پدیده ای مذموم شناخته شده است اما در برخی شرایط می تواند به عنوان آخرین راه حل مطرح شود. ماندن طولانی مدت در محیط پر از تنش و درگیری نه تنها به بهبود اوضاع کمک نمی کند بلکه دو طرف را فرسوده می کند و سلامت جسمی و روانی آنها را به خطر می اندازد. در این شرایط جدایی به عنوان یک راه حل می تواند به افراد کمک کند تا شروع جدیدی برای زندگی خود به وجود بیاورند.

ازدواج

16- کسانی که طلاق گرفته اند افراد مشکل دار و ضعیفی اند!

متاسفانه دید منفی در جامعه نسبت به کسانی که طلاق می گیرند باعث می شود تا از آنها به عنوان ناسازگار و ضعیف یاد شود اما باید بدانیم لزوما این افراد مشکل دار نیستند چرا که گاهی به دلیل انتخاب های غلط، اتفاق های پیش بینی نشده و غیرقابل کنترل در زندگی آنها پیش می آید که آنان را به این مرحله سوق می دهد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بهترین وقت ازدواج

از تنهایی وحشت داشت و خوب می دانست که آرزوی پدر و مادر پیرش را تنها او می تواند برآورده سازد. ازهم سن و سالانش تقریباً تنها او مانده بود. دیگر هیچ بهانه ای نداشت، زیرا دوران سربازی اش را به اتمام رسانده بود و با درآمدی که داشت می توانست به راحتی خرج یک زندگی را بدهد. یکی از مهمترین دلایلش این بود که دلش نمی خواست اختلاف سنی اش با بچه هایش زیاد باشد. دلش می خواست مستقل شود و از طرفی از دست حرف و حدیث مردم راحت شود. به تازگی شنیده بود که اداره به متأهلها خانه یا زمین می دهد...

اینها همگی بخشی از معیارهای ناپخته اما قدرتمندی است که در جامعه امروز اصل انتخاب آگاهانه و هوشمندانه را کمرنگ کرده است. به راستی آیا می توان با قوانین از پیش تعیین شده، وارد سرنوشت و روحیات و خلقیات انسان دیگری شد؟ مگر نه این است که انسان از روحی بزرگ و نامحدود به وجود آمده است، پس چگونه می توان قوانین این روح نامحدود را با قوانین محدود و شرعی شده قیاس کرد و بر مبنای آن مهمترین و جدی ترین تصمیم زندگی را گرفت.

 

وقت ازدواج, بهانه های اشتباه برای یک انتخاب

ازدواج موضوعی نیست که بتوان برای آن قانون و فرمول تعیین کرد و همه را وادار به رعایت این قانون کرد. بر این اساس، سن ازدواج را هم شرایط روحی و آمادگی و نیاز درونی هر فرد مشخص می کند. این که بخواهیم بدون در نظر گرفتن شرایط و آمادگی روحی و روانی، ازدواج کنیم به تبع آن باید شاهد هر گونه اتفاق و رویداد ناخوشایندی هم در زندگی مان باشیم.

 

بهانه های اشتباه برای یک انتخاب

اگر به آمار طلاق و عوامل جدایی ها توجه کنیم، می بینیم که اکثر این ازدواج های بی سرانجام با ظاهری ترین شباهت ها و یا تفاهم بر مبناهای سست و در بعضی موارد، توهمی شکل گرفته است که پس از مدت زمانی کوتاه سطح شکافته و زوجین به عمق حقیقت وجودی فرد مقابل پی خواهند برد و متأسفانه در اکثر مواقع این شناخت زمانی اتفاق می افتد که تقریباً کار از کار گذشته است.

همکلاس بودن، همکار بودن، هم رشته بودن، هم زبان و هم فرهنگ بودن، هم سطح و هم مذهب بودن، تنها رضایت داشتن خانواده ها و هزاران دلیل ریز و درشتی که همگی بر پایه ای از شرطی شدگی های ذهن بنا شده است، می تواند نمونه ای از معیارهایی باشد که تنها در سطح مانده است، اما آیا تا به حال از خود پرسیده ایم که هدف نهایی از ازدواج چیست و چرا انسانها ازدواج می کنند؟

قرآن می فرماید: که ما زن و مرد را مایه آرامش هم قرار داده ایم تا در کنار هم آرامش یابند، اما اصلاً چگونه می توان به آن آرامش دست یافت؟ این آرامش در کجای زندگی یافت می شود؟

در کنار موهبت های بی انتهای خداوند، ازدواج کردن هم یکی از این نعمتهای بی شماری است که به جرأت می توان گفت، از مهمترین و اساسی ترین و حتی سرنوشت سازترین انتخابهای انسان است.

ازدواج یعنی پیوند دو روح که در دو جسم زندگی می کنند. ژرف اندیشان، ازدواج را تجربه یگانگی و یکی شدن دو فرد دانسته اند، بهتر است بگوییم یکی شدن دو روح و زمانی این آرامش به معنای حقیقی خود می رسد، که این یگانگی با تمام وجود اتفاق افتاده باشد.

یگانگی اتفاق نمی افتد جز با انتخاب هوشیارانه و همذات پنداری. اما این هوشیاری چه زمانی رخ می دهد و چگونه می توان با درایت و تیزبینی تن به ازدواج داد؟ عده ای معتقدند تا زمانی که زیر یک سقف زندگی نکنیم، نخواهیم توانست طرف مقابل را بشناسیم و دیده شده که بسیاری از زوجها زودتر از احساس نیاز به ازدواج، ازدواج کرده اند. البته منظور از نیاز، چیزی فراسوی نیازهای مادی و جسمانی شرطی شده است.

ازدواج تکامل یافتن و تعالی یافتن است. حال اگر این انتخاب آگاهانه و هوشیارانه صورت گیرد، می توان تقریباً به همان آرامشی رسید که قرآن کریم از آن یاد کرده است

 

کی و چه وقت ازدواج کردن، موضوعی است که افراد زیادی از جمله روانشناسان بالینی تلاش کرده اند تا در این زمینه به یک جواب روشن و قاطع درباره سن ازدواج برسند. جوابی که برای همه کاربرد داشته باشد. چیزی شبیه یک فرمول یا معادله که بی قید و شرط برای همه یکسان باشد. حال در این میلان اصلاً فرقی نمی کند که کسی میل و نیاز به ازدواج را در خود احساس می کند و یا اینکه فردی دیگر اصلاً حس نمی کند، اما به محض اینکه سنش به فرمول معادله نزدیکتر شد، تحت فشار اطرافیان، مجبور است که تن به ازدواج بدهد و یا آنقدر ذهنش در دامهای شرطی شده گیر کرده است که در خیالات خود دچار خودفریبی می شود. اما در حقیقت ازدواج به سن و سال نیست، بلکه به حس و حال درونی است، به احساسی فرای احساسات زمینی.

 

ازدواج تکامل یافتن و تعالی یافتن است. حال اگر این انتخاب آگاهانه و هوشیارانه صورت گیرد، می توان تقریباً به همان آرامشی رسید که قرآن کریم از آن یاد کرده است. زمانی که روح، آمادگی لازم را برای ازدواج کردن مشاهده کرد و این نیاز درونی آشکار شد، دیگر به هیچ قیمتی بیرون راندنی نیست؛ حتی اگر با آن بجنگی و بخواهی از فکرش رهایی یابی، زیرا دیگر جزیی از خودت است...

چه کسی می تواند بگوید که دامنه و عمق تأثیر ازدواج و گستره دگرگونی و تغییری که می تواند در زندگی افراد ایجاد کند تا چه مرزهایی کشیده می شود؟ !پس بهتر است عمیقاً مراقب و هوشیار بود. زیرا به جز خودمان هیچ کس دیگری حاضر نیست تاوان سنگین بزرگترین و جدی ترین تصمیم زندگیمان را بدهد.

 

در چه سنی باید ازدواج کرد؟

برای ازدواج علاوه بر نیاز به رشد جسمی و جنسی ، رشد روانی و اجتماعی نیز مورد نیاز است. در اواخر دوره نوجوانی رشد جنسی تقریبا کامل می شود و فرد توانایی تولید مثل پیدا می کند. در اواخر سنین نوجوانی اغلب دختران به فکر ازدواج می افتند، در حالیکه پسران در این سنین خواهان ازدواج نیستند. گرچه ازدواج تنها راه مشروع و سالم تأمین نیازهای جسمی و روانی نوجوانان است، ولی برای یک ازدواج موفق، آمادگی زیستی، سلامت روانی، مادی و اجتماعی لازم است. به همین جهت، متخصصان سن مناسب ازدواج را برای دختران 18 تا 24 سال و برای پسران 24 تا 28 سال توصیه می کنند. معمولا اختلاف سن 2 تا 6 سال بین دختر و پسر برای ازدواج توصیه می شود. در صورت داشتن ازدواج زودهنگام، بهتر است داشتن فرزند تا پس از 20 سالگی به تعویق بیفتد. برای این منظور لازم است که زوجین با روش های صحیح تنظیم خانواده آشنا باشند.

 

معیارهای یک ازدواج موفق چیست؟

انتخاب همسر از مهمترین تصمیمات فرد در زندگی است، زیرا می تواند آینده فرد را رقم بزند. تشکیل خانواده سالم، متعادل و پایدار مانند هر امر مهم دیگری به تفکر منطقی و تلاش و کوشش نیازمند است. جوان می بایستی بر اساس معیارهای اصولی، منطقی همسر آینده خود را شناسایی و انتخاب نماید و آنگاه به انجام پیوند زناشویی اقدام کند. بصورت کلی اصالت خانوادگی به عنوان اساسی ترین معیار انتخاب همسر شناخته می شود. ایمان، اخلاق نیکو و روان سالم، و تناسب زوجین در ویژگیهای ظاهری، سنی، تحصیلی، فرهنگی، تربیتی و اعتقادی از موارد اساسی در انتخاب همسر است

 

منبع : بیوته

 

 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

پیش زمینه های موفقیت در ازدواج

بسیاری از جوانان نسل امروز برای تشکیل خانواده دچار تردید هستند. آنها نگران هستند که آیا با تشکیل خانواده می توانند خوشبخت شوند و یا اینکه ازدواج رهاوردی جز سختی و گرفتاری برای آنها نخواهد داشت.

شاید بتوان گفت یکی از دلایل به وجود آمدن این تصور در میان جوانان تغییر شرایط ازدواج و بالا رفتن آمار طلاق و کاهش آمار ازدواج باشد. اما باید خاطر نشان کرد با وجود مشکلاتی که پیش روی ازدواج جوانان است هنوز راهکارهایی طلایی ازدواج برای رسیدن به خوشبختی در زندگی مشترک وجود دارد.

 

خودتان را بشناسید
رضایت خانواده های دختر و پسر نقش مهمی را در عاقبت بخیری و بقای یک زندگی ایفاء می کند. در واقع ازدواج رابطه میان دو خانواده است نه رابطه یک زن و مرد. در واقع اگر خانواده ها به انجام وصلتی رضایت نداشته باشند به دلایلی مانند لجبازی، سنگ اندازی و .. می توانند باعث متلاشی شدن آن ازدواج گردند.
مهمترین فاکتور برای جوانی که قصد تشکیل زندگی خانوادگی رادارند این است که درک و شناخت دقیقی از خود داشته باشند. آنها باید بداند که از زندگی چه می خواهند و هدفشان از تشکیل خانواده چیست؟ فردی که با عدم خودشناسی برای ازدواج اقدام می کند قطعاً نمی تواند درک درست و شناخت صحیحی نیز از همسر آینده اش داشته باشد لذا همین عدم ناهماهنگی منجر به لجبازی، درگیری و کشمکش و متاسفانه طلاق خواهد شد.

 

هدف از ازدواج
خیلی ازجوانان تحت تاثیر فشارهای خانواده ،
بالارفتن سن ازدواج ، بیرون آمدن از مشکلات و سرو سامان گرفتن تصمیم می گیرند که ازدواج کنند؛ اما هیچ کدام از این موارد نمی تواند هدف مناسبی برای ازدواج باشد. همانگونه که در قرآن آمده است هدف از خلقت زن و مرد آن است که زن و مرد در کنار یکدیگر به آرامش برسند، پس هدف از ازدواج باید رفع نیازهای درونی دختر و پسر و رسیدن به کمال باشد تا ازدواج در مسیر خوشبختی قرار گیرد.

 

باورهای اشتباه اطرافیان
بعضی از خانواده ها با باورهای اشتباهی که برای خود نهادینه کرده اند زندگی فرزندان خود را به سمت نابودی هدایت می کنند. این گونه از والدین ازدواج را درمان مناسبی برای سر به هوایی، کنار گذاشتن رفیق بازی، سر و سامان گرفتن و درمان اعتیاد و
بیماری های روانی می دانند و در واقع  ازدواج را درمانگاهی فرض می کنند که می تواند مشکلات بزرگی را حل کند، در حالی که چنین نیست و مشاهده شده است که ازدواج نتوانسته هیچ کدام از این مشکلات را حل نماید و خود مشکلی به مشکلات قبل افزوده است.

 

هم کفوی رمز موفقیت
دختر و پس که تصمیم به ازدواج دارند باید به اصل هم کفو بودن اهمیت دهند، هماهنگی از نظر اقتصادی ، فرهنگی، مذهبی و تحصیلاتی می تواند نقش اساسی در خوشبختی زوجین داشته باشد. به عنوان مثال انتخاب همسری با تحصیلات عالیه برای فردی که دیپلمه است می تواند در آینده مشکل ساز شود، البته در این میان استثناهایی نیز وجود دارد که نمی تواند این موارد را برای دیگران نیز تجویز کرد زیرا هر زندگی شرایط خاص خود را دارد.

 

بلوغ فکری ، عاطفی و اقتصادی
مهمترین فاکتور برای جوانی که قصد تشکیل زندگی خانوادگی رادارند این است که درک و شناخت دقیقی از خود داشته باشند. آنها باید بداند که از زندگی چه می خواهند و هدفشان از تشکیل خانواده چیست؟ فردی که با عدم خودشناسی برای ازدواج اقدام می کند قطعاً نمی تواند درک درست و شناخت صحیحی نیز از همسر آینده اش داشته باشد.
برای ساختن یک زندگی ایده آل رسیدن دختر و پسر جوان به بلوغ فکری ، اقتصادی و عاطفی ضروری است. اگر دخترو پسر نسبت به برقراری ارتباط اجتماعی و ابراز احساسات آشنایی نداشته باشند در برقراری تعامل متقابل با همسرشان به مشکل برخورد خواهند کرد  و یا اگر پسر جوانی نمی تواند دارای درآمد مستقلی باشد و باکمک و حمایت های خانواده  زندگی خود را پیش می برد به طور قطع مورد مناسبی برای یک ازدواج موفق نیست.

 

رضایت خانواده ها
رضایت خانواده های دختر و پسر نقش مهمی را در عاقبت بخیری و بقای یک زندگی ایفاء می کند. در واقع ازدواج رابطه میان دو خانواده است نه رابطه یک زن و مرد. در واقع اگر خانواده ها به انجام وصلتی رضایت نداشته باشند به دلایلی مانند لجبازی، سنگ اندازی و .. می توانند باعث متلاشی شدن آن ازدواج گردند. پس عدم رضایت والدین می تواند زنگ خطری باشد زوج های جوان.

 

حرف پایانی
ازدواج سرنوشت ساز ترین مرحله زندگی هر انسانی است. امروزه با افزایش
آمار طلاق شاید بتوان نتیجه گرفت ازدواج ها بر پایه درست و منطقی ساخته نمی شوند که هر نسیم کوچکی می تواند آن را متلاشی سازد. در صورتی که اگر ازدواج بر پایه اصول اولیه ، مشورت گرفتن ، فکر و منطق ساخته شود هیچ توفانی نمی تواند آن را ویران سازد.

منبع : ابرتازه ها

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

لیست سوالات جنسی قبل ازدواج در خواستگاری

بیان سوالات جنسی قبل ازدواج خیلی مهم است شما باید بدانید که طرف مقابلتان چه تمایلاتی دارد و بهتر است در جلسه آخر خواستگاری آن ها را مطرح کنید.

 

سوالات جنسی که باید قبل از ازدواج پرسید

مسائل جنسی از خصوصی ترین مسائل فرد در زندگی است که بسیاری از زنان و مردان از بازگو کردن آن بشدت امتناع می ورزند و صحبت در این زمینه را بی حیایی و قباحت می دانند. بسیاری از ما صحبت درباره مسائل جنسی را به بعد از آشنایی و ازدواج موکول می کنیم و از مطرح کردن آن در جلسه خواستگاری شرم داریم اما باید بدانید دانستن یک سری نکات ازمسائل جنسی همسر آینده بخش مهم شناخت فرد مقابل است پس بهتر است طبق آنچه در این بخش از نمناک گفته شده است در جلسات خواستگاری و صحبتهای خصوصی دختر و پسر یک سری سوالات جنسی پرسیده شود

 

سوالات جنسی خواستگاری چیستند و چه زمانی باید مطرح کرد؟

زمان پرسیدن سوالات جنسی از خواستگار

 

هنگامی که دختر و پسر جوان از یکدیگر شناخت کافی به دست آوردند و رضایت خود را برای ازدواج اعلام نمودند باید درباره مسائل جنسی با رعایت حرمت خود و همسر آینده مان سوالاتی را مطرح کنیم که در واقع مطرح کردن این سوالات با جلسه نهایی خواستگاری تطابق می یابد. برای بسیاری از ما صحبت درباره مسائل جنسی با شریک زدگیمان قبل از ازدواج و در جلسه خواستگاری بسیار سخت است و جزو حرف های ممنوعه و تابوی اجتماعی است .

اگر چه قصد ازدواجمان قطعی است اما باید سوالات جنسی را صریحا نپرسید و با اشاره ای کوتاه طرف مقابلتان را متوجه کنید که تمایل دارید در این زمینه هم، صحبتی داشته باشید زیرا هنوز شما در معرض محک و سنجش از سوی فرد مقابلتان هستید و ممکن است با مطرح کردن این مسائل طرز فکر او نسبت به شما عوض شود و گمان کند که شما اهل ارتباطات نادرست هستید که براحتی توانستید این مسائل را مطرح کنید.

هنگام پرسش این سوالات باید به مسائلی مانند پذیرش یا عدم پذیرش، نحوه مواجه شدن با سوالات، چگونگی پاسخگویی به پرسش ها، علائم غیرکلامی قابل مشاهده هنگام پاسخگویی (شرم و حیا، سر به پایین انداختن، سرخ شدن، نگاه های تیز، خیره و...) توجه کنید زیرا واکنش فرد مقابل بسیار مهم است و شما را متوجه بسیاری از مواردی که نمی دانستید ، می کند.

 

سوالات جنسی را در کدام جلسه از خواستگاری بپرسیم؟

همه ما فکر می کنیم که زمان پرسیدن سوالات جنسی باید بعد از ازدواج باشد اما علم مشاوره می گوید بهترین زمان پرسیدن سوالات جنسی از همسر آینده جلسه نهایی خواستگاری است.درست است که عرف اجتماع ما صحبت درباره مسائل جنسی را در جلسه خواستگاری نهی می کند اما آیا بعد از ازدواج صحبت درباره این مسائل دیر نیست و اینکه اگر طرفین درباره مسائل جنسی بعد از ازدواج توافق نداشتند باید چه کنند؟

صحبت نکردن درباره مسائل جنسی به علت عرف جامعه و خجالت کشیدن در جلسه خواستگاری آسیبهای زیادی بر پیکر خانواده و بخصوص زن و شوهرهای جوان وارد می کند به طوری که در برخی از زندگی ها زوجین فرار را بر قرار ترجیح می دهند پس بهتر است درباره این مسائل در جلسه آخر خواستگاری صحبت کنیم و برای پیشگیری از مشکلات بعد از ازدواج با رعایت نکات اخلاقی و اجتماعی پرسش های را از طرف مقابلمان بپرسیم .

 

کدام سوالات جنسی را از خواستگار بپرسیم؟

برای مطرح کردن سوالت جنسی از طرف مقابلتان باید نکاتی را رعایت کنید . که این نکات عبارتند از :

   سوالات جنسی خود را محترمانه و با الفاظ غیرمحرک بپرسید.

   سوالاتی کلی را مطرح کنید که نگرش ها و جهتگیری های فرد را مشخص کند.

   از وارد شدن به جزئیات مسائل جنسی چپرهیز کنید.

   به رفتار فرد مقابل هنگام پاسخ به این مسائل توجه داشته باشید.

در صورتی که طرف مقابلتان به بازگو کردن جزئیات رفتار جنسی پرداخت، به داشتن وسواس جنسی یا برخی از ویژگی های نامطلوب اخلاقی در او شک کنید.

 

نمونه ای از سوالات جنسی در جلسه خواستگاری

1. آیا با مشکلات جنسی و انحرافات جنسی آشنا هستید؟

2. سلیقه و انتظارات جنسی شما چگونه است؟

3. با نیازهای جسمی، جنسی و روحی و روانی خود در دوران مجردی چه می کردید؟

4. دیدگاهتان درباره مسأله رابطه جنسی چیست؟

5. اطلاعاتتان در زمینه مسائل جنسی چگونه است؟

6. اطلاعات جنسی را از چه منبعی دریافت کرده اید؟

7. در رابطه جنسی نقش اصلی زن/ مرد چیست؟

8. آیا انتظارات زن و مرد از رابطه جنسی متفاوت است؟ چرا؟

9. در مورد جذابیت های جسمانی ـ جنسی همسر آینده تان چه نظری دارید؟

10. آیا روش های محبت کردن و عشق ورزیدن را بلدید؟

11. آیا از لحاظ جنسی، فردی سالم هستید؟

12. مسائل جنسی در زندگی زناشویی چه جایگاهی دارد؟

13. به رابطه جنسی در زندگی چه قدر بها می دهید؟

14. وجود فرزند در زندگی برای شما ضرورت دارد؟

15. زمان فرزنددار شدن چه وقت باشد؟

16. آیا بلافاصله بعد از ازدواج دوست دارید فرزنددار شوید، چرا؟

17. آیا حاضرید برای اطلاع از روش های جلوگیری از بارداری به متخصص مراجعه کنید؟

منبع : نمناک

 

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

روش های موثر برای جلوگیری از خیانت همسر

خیانت امری نکوهیده و ضد اخلاقی است و به هر دلیلی که انجام گرفته باشد، ناپسند و منفور است و نتیجه ای جز شرمندگی در بر ندارد. اثرات زیانبار خیانت دیر یا زود گریبان گیر فرد خواهد شد؛ بنابراین چنانچه مشکلی در روابط وجود دارد باید با دید باز به آنها نگریست و با اندیشه و تدبیر سعی در حل آنها کرد. در این بخش از رازهای زندگی مشترک در نمناک راهکارهایی برای جلوگیری از خیانت بیان شده است.

14 راه موثر برای جلوگیری از خیانت همسر 

با همسرتان توافق داشته باشید 

همسران عقاید بسیار متفاوتی درباره تمامی مسائل زندگی دارند و نظرات آنها نسبت به مقوله خیانت نیز با یکدیگر متفاوت است . ممکن است یکی از همسران بیرون رفتن با همکار جنس مخالف خود و صرف شام را با وی عادی بداند ولی برای طرف مقابل این قبیل رفتارها جزئی از خطوط قرمز باشند. پس بهتر است با همسرتان درباره درباره هر آنچه خیانت محسوب می شود ،صحبت شفاف واضحی داشته باشید و به توافق برسید

 

برایش ستاره باشید 

دلیل خیانت بسیاری از زوجین برآورده نشدن نیازهایشان توسط همسر است پس به همین دلیل برای رفع نیازشان متوسل به دنیای خارج از زندگی مشترک می شوند و بدین طریق این خلا را پر می کنند . توصیه می کنیم برای جلوگیری از خیانت همسر نقاط ضعف را مرتفع ساخته و در جهت رفع نیازها و خواسته های همسرتان برآیید .

  

به کارهای خود توجه ویژه داشته باشید 

با افزایش سن همه ما تغییر می کنیم بنابراین باید برای شناخت بهتر یکدیگر کارهایی که هم به رشد خود و هم همسرتان کمک می کند مانند کتاب خواندن با یکدیگر، شرکت در سمینارهای آموزشی یا یک برنامه آموزش روابط زناشویی آنلاین پیدا کنید تا رابطه خود را رو به پیشرفت و بهبودی قرار دهید.

 

حسادت ممنوع ، بهتر عمل کنید 

اگر همسر شما به کسی دیگر توجه می کند ، با عصبانیت شما این توجه عمق بیشتری پیدا می کند. تلاش کنید همسرتان را جذب استعداد و توانایی شما شود و دلایل زیادی برای دوست داشتن شما در شخصیتتان بیابد . شاید تهدید همسرتان در یک مقطع زمانی کوتاه مدت او را بترساند اما در طولانی مدت اثر ندارد و شما نمی توانید همسرتان را با استفاده از تهدید و ترس در کنار خود حفظ کنید.

 

باید همسر خود را درک کنید 

همسرتان حتما تفکرات مخفی و احساسات پنهان فراوانی دارد که هیچ کس از آنها باخبر نیست و کسی درباره آنها چیزی نمی داند.شما سعی کنید صداقت را با محبت و بدون هیچ قضاوتی تبلیغ و ترویج کنید و چیزهایی را سعی کنید بدانید که حتی مادر و نزدیک ترین دوستان او هم نمی دانند. از این اطلاعات برای نزدیک شدن به او استفاده کنید تا این نزدیکی و صمیمیت مانع خیانت او به شما شود.

 

حضور خود را اثبات کنید 

همه ما در زندگی به دنبال تامین نیازهای خود هستیم و اگر در زندگی زناشویی همسرمان نتواند نیازهای عاطفی، جسمانی و معنوی ما را به خوبی برآورده سازد ، به دنبال فرد دیگری برای رفع این نیازها می گردیم و دیگران پایه ای برای آغاز یک پیوند عاطفی می شوند بنابراین اگر در زندگی زناشویی تان شما کسی باشید که همسرتان به شما مراجعه می کند و آنقدر خوب باشید که کسی نتواند با شما برابری کند همسرتان به دلیل ویژگی های برتری که شما دارید ، نمی تواند کسی را جایگزین شما کند و به شما خیانت نمی کند.

 

به سراغ مشاوره های دوره ای بروید 

همه ما دچار نقاط کوری در برخورد با دیگران هستیم که این نقاط کور نشات گرفته از رفتار و روابط خانواده ما است . نقشه رابطه ایمن و سلامت روان ما اغلب به خوبی همان چیزی است که برای بار اول آن را دیده و تجربه کرده ایم. پس بهتر است مشاور خوب و توانا پیدا کرده و چندین جلسه نزد او برویم تا او در تدوین نقشه ای جامع تر از چگونگی حفظ رابطه با همسر خود و تقسیم شادمانه تر زندگی با یکدیگر کمک رسان باشد.

 

 

فرصت ها را محدود سازید 

خیانت و داشتن روابط نامشروع، گاهی به علت ایجاد یک فرصت به وجود می آید مثلا وقتی به تنهایی با یک همکارسفر می رویم یا بدون حضور همسر تا دیروقت در مهمانی ها هستیم یا زمان های تنهایی بسیاری را می گذرانیم و یا مشروبات الکلی و مواد مخدرمصرف می کنیم یا فعالیت ها و روابط اجتماعی فراوان داریم ، همه اینها می توانند فرصت مناسبی برای خیانت به همسر باشند

برای جلو گیری از خیانت در این مواقع تمام در طول روز با همسرتان در ارتباط باشید و کارها را با همسرتان انجام دهید و هنگام دور بودن همسرتان از شما به او پیامک عاشقانه ارسال کنید.

 

اصل تعهد را فراموش نکنید

برای اینکه به همسرمان خیانت نکنیم باید نسبت به همسرمان تعهد داشته باشیم ، صادق و وفادار بمانیم و دلایل تعهدمان نسبت به همسرمان را به خود گوشزد کنیم تا مغزمان بدون کنترل عمل نکند

دلایل تعهد و فواید تعهد نسبت به همسر عبارتند از:کسی که همه خصوصیاتتان را می شناسد؛ کسی که با او خاطره دارید ؛ کسی که تکیه گاه شماست؛ کسی که در زمان پیری و هنگامی که زیبایی، جوانی، سلامتی و توانایی های شما از بین رفت، با شما خواهد ماند و زندگی اش را با شما به اشتراک بگذارد؛ کسی که تا پیری همراه شماست.

 

برای ارتقا و بهبود روابط خود و جلوگیری از خیانت لازم است کارهای زیر را انجام دهید : 

    زندگیتان را هیجان انگیز کنید و با همسرتان لحظات شاد و هیجان انگیزی برای خود بسازید و با او سرگرمی های جدید را با هم امتحان کنید.

    با همسر خود راحت و صمیمی درباره مسائل جنسی، شادی ها و تمایلات خود صحبت نمایید.

    دریک کلاس ورزشی و هنری ثبت نام کنید.

    به یکدیگر برنامه های مهیج تلویزیونی ببینید.

    با هم به سفر و مکان های سیاحتی بروید و از رفتن به سفر لذت ببرید.

    تجربه هایی را که کمی برایتان دشوار است ، انتخاب کنید.

    در حوزه های جسمی و احساسی فعالیت های هیجان انگیز جدید را تجربه کنید.

    زندگی عاشقانه تان را تازه و جدید نگه دارید.

    به جای آنکه به سرزنش و تهدید بپردازید، تمرکز خود را روی قوی تر ساختن خود قرار دهید و همسرتان را به خود جذب کنید و برای ارتقا و بهبود روابط خود ثابت قدم باشید.

 

اول مشخص کنید آیا می خواهید زندگی زناشویی تان را نجات دهید. 

اگر در همسرتان بی وفایی دیدید نشان دهنده این است که برای مدت طولانی دچار مشکل در زندگی مشترک بوده اید هرچند آن را تشخیص نداده باشید و این را می رساند که یکی یا هر دوی شما نیازهای اساسی یکدیگر را برطرف نکرده اید. زندگی شما در لبه پرتگاه قرار دارد و ممکن است همسرتان به شما بی وفایی نماید پس ابتدا مشخص کنید که آیا می خواهید زندگی زناشویی تان را نجات دهید.

 

میدان را برای نفر سوم خالی نکنید 

با ظهور بی وفایی ، مسیری مستقل و سختگیرانه را در پیش بگیرید و برای همسر بی وفایتان روشن کنید که به هیچ عنوان این وضعیت را تحمل نمی کنید. با فهمیدن این مسئله داد و فریاد راه نیاندازید و به هیچ عنوان خانه را برای نفر سوم خالی نکنید

در اکثر مواقع زنان بعد از مدتی کشمکش و درگیری با همسر، به راحتی میدان را خالی می کنند و به نفر سوم این فرصت را می دهند که در دل همسرشان جا باز کند. بهتر است بمانید ، مشکلات را شناسایی و حل کنید و اگر لازم دیدید با همسرتان صحبت نکنید اما به نقش های زناشویی خود و امور فرزندان و رسیدگی کنید.

 

بدانید چه انتظاری داشته باشید

بی وفایی دردی غیرقابل تحمل را به افراد وارد می کند،اما اغلب آنها می تواند به طلاق منجر نشود و به رفع اختلاف بیانجامد. بنابراین خودتان را آماده کنید و به ازدواج تان فرصت بیشتری برای بهبود و دوام دهید

بعد از چند روز از وقوع این حادثه بر اعصاب خود مسلط شوید و در غیاب فرزندان مفصلا با همسرتان صحبت کنید و دلیل رفتارش را جویا شوید

اگر کاستی های زندگی زناشویی شناسایی و سپس اصلاح شود مشکلات تا حد زیادی برطرف می شود. اما در برخی موارد بدون اینکه کاستی در زندگی زناشویی باشد ، مرد در یک موقعیت وسوسه انگیز قرار گرفته و دچار لغزش می شود. شما باید به عنوان یک فرد در مرکز عاطفی خانواده تان با تلاش پایدار دوباره همسرتان را به خانواده بازگردانید

 

شروع به رفع نیازهای یکدیگر کنید 

حالا نوبت آن است که نیازهای عاطفی که دیگری همسرتان برطرف می ساخت ، خودتان برطرف کنید . زن و مرد برای بازسازی زندگیشان و آغاز فصل تازه ای از عشق باید با تلاش پایدار مهمترین نیازهای عاطفی یکدیگر را برطرف کنند . وقتی شروع به کار کردن در مورد این نیازها کنید، زندگی مشترک تان همان می شود که همیشه خواهانش بوده اید

اولین گام های اصلاح رابطه تخریب شده تان را از طریق ارتباط کلامی که در آن زوجین نگرش های خود را درباره مسائل کلی و مسائل مشترک به یکدیگر انتقال می دهند، برقرار کنید .

 

منبع : نمناک

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

نکات طلایی که قبل از ازدواج باید بدانید!

نکات طلایی که قبل از ازدواج باید بدانید!

اگر تا 23 سالگی برای ازدواج صبر کنید، احتمال اینکه طلاق بگیرید بسیار کمتر می‌شود

اتفاقا برخلاف داستان‌های قدیمی، رابطه‌ها به سادگی ایجاد نمی‌شوند و ساختن آن‌ها زمان می‌خواهد. بنابراین ما نکات بسیار خوبی را بر اساس پژوهش‌های انجام شده در حوزه علوم اجتماعی جمع‌آوری کرده‌ایم

23سالگی

اگر تا 23 سالگی برای ازدواج صبر کنید، احتمال اینکه طلاق بگیرید بسیار کمتر می‌شود. مطالعه انجام شده در سال 2014 در دانشگاه پنسیلوانیا نشان داد که آن دسته از آمریکایی‌هایی که از سن 18 سالگی زندگی با شریک زندگی‌شان را شروع می‌کنند، با احتمال 60 درصدی طلاق مواجه هستند. از سوی دیگر، افرادی که تا سن 23 سالگی برای شروع زندگی مشترک خود منتظر می‌مانند، با احتمال طلاق 30 درصدی مواجه خواهند شد

فاز عشق تنها یک سال باقی می‌ماند

بر اساس گفته گری لواندوفسکی، روانشناس دانشگاه مانموث، فاز ماه عسل که در آن عشق، احساسات و نگاه مثبت به شریک زندگی‌تان در بیشترین حد خود است، زیاد دوام نمی‌آورد

بالاخره به این نتیجه می‌رسید که شبیه نیستید!

به محض اینکه زندگی‌تان را آغاز می‌کنید، پی می‌برید که اولویت‌ها و آستانه‌ی تحمل مشابهی – مثلا نسبت به شدت شلختگی یا نظافت – ندارید

هیجان برای اخبار خوب

اگر هنگام شنیدن اخبار خوب از سوی شریک زندگی‌تان هیجان زده شوید، رابطه بهتری را تجربه خواهید کرد. نتایج چندین مطالعه نشان می‌دهد که زوج‌هایی که اخبار خوب زندگی یکدیگر را جشن می‌گیرند (برخلاف برخی که آن را نادیده گرفته و یا به سادگی از کنار آن رد می‌شوند) از کیفیت بهتری در رابطه‌شان برخوردار می‌شوند

شادترین ازدواج‌ ها بین دوستان نزدیک رخ می‌دهد

پژوهش انجام شده توسط دفتر ملی اقتصاد در سال 2014 نشان می‌دهد که دوستی می‌تواند رابطه عالی بین ازدواج و رضایت از زندگی را بیان کند

اختلاف سنی

هرچه سن دو طرف یک رابطه به هم نزدیک‌تر باشد، احتمال طلاق در بین آن‌ها کمتر می‌شود. مطالعه انجام شده در دانشگاه اِموری نشان می‌دهد که احتمال طلاق در زوج‌های با فاصله سنی 5 سال 18 درصد بیشتر از موارد دیگر است. این احتمال در زوج‌های با اختلاف سنی 10 سال 39 درصد بیشتر است

رنجش در زوج‌هایی که همکاری نمی‌کنند

بیش از 60 درصد آمریکایی‌ها می‌گویند که کمک کردن در انجام کارهاى‌ عادى‌ و روزمره‌ زندگی نقش مهمی در داشتن یک ازدواج موفق دارد. اگر هر شخص کاری را که در انجام آن تبحر دارد را انجام دهد، ازدواج شکل بهتری به خود می‌گیرد.

منبع : بیوته

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

اثرات ازدواج ناموفق و یک راه حل موثر

اثرات ازدواج ناموفق و یک راه حل موثر
ازدواج ناموفق موجب تخریب و صدمه زدن به برخی از احساسات هر دو طرف می شود ولی همانطور که می دانید هیچ عاملی نمی تواند شما را از داشتن یک زندگی خوب باز دارد پس باید راههای را طی کنید تا به آرامش برسید.

 

برای حل مشکل ازدواج ناموفق چه کنیم
یک
ازدواج ناموفق می تواند قلبتان را بشکند. آیا بهتر است یک رابطه سخت که ممکن است موجب به خطر انداختن سلامتی تان شود را ترک کنید یا برای اصلاح آن تلاش کنید؟
افراد متاهل معمولاً از افراد مجرد سالم تر هستند. این را تحقیقات نشان می دهد. اما آنهایی که در روابط پر از ناراحتی و مشکل هستند ممکن است از همه ناسالم تر باشند. در تحقیقی که در ژورنال سلامت و رفتار اجتماعی در امریکا به چاپ رسید، مشخص شده است که ازدواج هایی که پر از مشکل و انتقاد هستند، خطر بروز بیماری قلبی را بالا می برند.
محققان از اطلاعات 1198 زوج استفاده کردند و عوامل خطرزای شناخته شده برای
حملات قلبی و سکته و سابقه بیماری قلبی را با کیفیت روابط این زوج ها مقایسه کردند. اگر مجرد هستید و تصور می کنید یافته های این تحقیق به درد شما نمی خورد، احتمالاً اشتباه می کنید. بااینکه این تحقیق فقط روی زوج هایی که ازدواج کرده بودند بررسی کرده است اما تحقیقات جدید دیگر نشان می دهند که دوران نامزدی هم می تواند موجب بهبود سلامتی شود .

 

اثرات ازدواج ناموفق و راه حل شکست در ازدواج
گرچه تاثیرات هر دو وضعیت ممکن است بعد از ماه عسل و رفتن زیر یک سقف از بین برود. چیزی که همه تحقیقات نشان می دهد این است که روابط، در هر شکلی که باشد، برای اینکه بتواند سلامت شما را بهبود بخشد، باید رابطه ای موفق و شاد باشد.
این تحقیق که روی زوج های متاهل انجام گرفت مشخص کرد که کسانیکه در روابط استرس زا هستند (و با معیارهای کیفیت مربوط به نزدیکی، رضایت احساسی، میزان زمانی که در طرف با هم می گذرانند و اینکه چند وقت یکبار می توانند درمورد نگرانی های خود با هم حرف بزنند، مشخص می شود) بیشتر در معرض ابتلا به بیماری قلبی قرار دارند - مخصوصاً درمورد زنان و آنها که سن شان بالاتر است.
استرس نه تنها فشارخون را بالا می برد بلکه به اندازه کافی هورمون هایتان را بر هم می ریزد که ایمنی بدنتان کاهش یافته، دچار
افسردگی شده و چاقتان کند. پس چه باید کرد؟ آیا باید رابطه ای که باعث ناراحتی مان می شود را ترک کنیم یا برای درست کردن آن بیشتر تلاش کنیم؟

 

راه حل ازدواج ناموفق
بعضی روابط بیشتر از آن خراب هستند که بتوان درستشان کرد. اما آدمها معمولاً نمی دانند که چقدر می توانند بر سلامت طرف مقابلشان اثر بگذارند. کریستین پرولکس، مولف یک تحقیق بر روی روابط طولانی مدت که در ژورنال
روانشناسی خانواده به چاپ رسیده، دریافته است که کسانیکه در روابط و ازدواج های موفق هستند، با بالا رفتن سن بسیار بیشتر از افراد مجرد و طلاق گرفته یا بیوه ،احساس سلامتی می کنند.


او می گوید زوج ها باید بدانند که رفتارشان با طرف مقابل تا حد بسیار بالایی بر سلامت خودشان و آنها اثر دارد. اگر می خواهید کاری کنید که وقتی سنتان بالاتر رفت، سلامت باشید، باید به همان اندازه ای که در باشگاه ورزشی تلاش می کنید برای بهتر کردن رابطه تان بکوشید.


یکی از بهترین نکات در این زمینه این است که با همدیگر مهربان باشید، از دشمنی و اهانت کردن به همدیگر دوری کرده و از همه اینها مهمتر نقاط مثبت همسرتان را ببینید. بدجنس نباشید. این اصلاً کار خوبی نیست و ممکن است نه تنها به مرگ رابطه تان بلکه به خطر افتادن سلامتی هر دو شما منجر شود.

منبع : نمناک

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

ازدواج درمانگاه نیست

در سال‌های اخیر یکی از چهره‌های صاحب نام و نظر در موضوعات اجتماعی و از جمله ازدواج، حجت‌الاسلام و المسلمین مرادی بوده است.

وی که بیش از محافل عمومی در گعده‌های جوانی و محفل‌های خودمانی اجتماعی حضور می‌یابد، در سال‌های اخیر توانسته با نظرات متفاوت و به‌روز خود نظر بسیاری را به خود جلب کند. این روحانی از سویی در رسانه‌ها نیز به راحتی و بدون تشریفات حضور می‌یابد و تلاش می‌کند راهی برای شناساندن نظر واقعی دین به جوانان نشان دهد. آنچه در پی می‌آید، نگاهی گذرا به دیدگاه‌های حجت‌الاسلام مرادی در خصوص ازدواج و موضوعات مربوط به آن است.


چشم باز انتخاب کن!
یکی از پرسش‌های اساسی  ازدواج ، نوع نگاه‌ها به این پدیده است. در ابتدای امر باید این نکته مطرح شود که راه درست و قابل اطمینان برای رسیدن به یک ازدواج موفق و سالم چیست و چطور می‌شود به این راه دست یافت؟ انتخاب آگاهانه و دور از هیجانات، تنها راه درست و قابل اطمینان برای رسیدن به یک ازدواج موفق و زندگی عاشقانه است. اگر کسی به قصد رسیدن به ازدواج موفق و عاشقانه، از راه انتخاب آگاهانه و خردمندانه حرکت کند و خدای نکرده به هر علتی قبل یا بعد از ازدواج، متحمل رنجی شود، در پیشگاه خدا معذور و مغفور است ان شاءالله، وگرنه هم کامش تلخ شده و هم باید به خدای متعال بابت تلخ کامی‌هایش پاسخ دهد.

 
شناخت همسر زمان‌بر است
فرایند شناخت کامل همسر و هم زبانی و تفاهم با او پروسه‌ای طولانی دارد و مراحل تکمیلی آن در ایام پس از ازدواج بین ۶ ماه تا ۳ سال پس از ازدواج وتشکیل خانواده اتفاق می‌افتد. ازدواج با برخی افراد ریسک بسیار زیادی دارد و از آغاز آشنایی قابل پیش بینی است و صرف ابراز علاقه، چیزی را عوض نمی‌کند. این گونه ازدواج‌ها در تمام موارد به شکست اعم از طلاق و جدایی و سردی روابط و... منجر می‌شود. راهکار عاقلانه و مطمئن حذف انتخاب‌های نادرست است. بسیاری از طلاق‌ها قبل از انتخاب همسر قابل پیش بینی است یعنی ما می‌توانیم تشخیص دهیم این دختر و پسر اگر ازدواج کنند ازدواج موفقی ندارند. یکی از خردمندانه‌ترین راه‌ها این است که بچه‌های ما انتخاب همسر را یاد بگیرند. انتخاب درست همسر هم ملزوماتی دارد.


سبک زندگی مومنانه یا مهریه نجومی؟
سبک زندگی در تعریف ایرانی‌اش یعنی روش زندگی مومنانه. امروز نگاه و عمل جاهلانه در برخی از روش‌های زندگی ما نمود پیدا می‌کند. متأسفانه برخی از رفتارهای فردی و اجتماعی ما از روی جاهلیت است و شبیه به رفتارهای اهالی سرزمین‌های گذشته مثل قبیله قریش قبل از اسلام. درآن روزگار مردم به دارایی‌هایشان تفاخر می‌کردند، حالا نیز جنگ فخر فروشی وجود دارد. این یعنی زندگی جاهلانه. اینکه عروسی ما باشکوه‌تر باشد یا هدایایی که می‌دهیم بزرگ‌تر باشد یا مباهات به دارایی‌هایمان، همه نشان از جاهلیت ما دارد.

ازدواج درمانگاه نیست
به قصد اصلاح، درمان و یا هدایت با کسی ازدواج نکنید! و فراموش نکنید ازدواج درمانگاه نیست. چشمتان را خوب باز کنید ببینید آیا با همین خواستگارتان بدون هیچ تغییر و اصلاحی در رفتارش، عقایدش، وضع علمی و مالی‌اش می‌توانید زندگی کنید یا نه؟ و بر مبنای همین الان، کاملا واقع بینانه، تصمیم بگیرید.

 
ازدواج مددکاری نیست!
دخترم، پسرم! آیا یک دختر خوب و مومن و سربه راه، باید ازدواج کند تا قربانی شود؟! زخم روی زخم بخورد و صبوری کند؟! دخترم! تو ازدواج نمی‌کنی که قربانی شوی، زخم بخوری و منتظر زخم‌های بعدی باشی، نباید در مرحله انتخاب همسر و قبل از عقد! ترحم کنی، نباید تصمیمت این باشد که نقش پدر یا مادر را برای شوهر آینده‌ات ایفا کنی. ازدواج؛ مددکاری نیست! ازدواج؛ هدفش آرامش است؛ آرامش دو نفر! نه فدا شدن و نابودی تو برای آرامش دیگری
 
 
تفاهم کجای کار است؟
انتخاب همسر
به یک مجموعه‌ای از مهارت‌ها نیاز دارد به طور مثال فرد قبل از انتخاب همسر باید بدبین باشد. وقتی انتخاب همسر انجام شد. تعامل و تفاهم. بعداز عروسی باید کاملا خوش بینی حاکم باشد. خودخواهی برود، فداکاری جایگزین آن شود. زیرا توجه به مسائل خودم جایش قبل از ازدواج است. بچه‌ها قبل از انتخاب همسر کاملا ایثارگر هستند اما بعد از انتخاب همسر می‌پرسند پس خودم چی؟ برخی از ازدواج برداشت اشتباهی دارند مثلا پسرشان فردی شرور است می‌گویند زن می‌گیرد خوب می‌شود. ازدواج که برای خوب شدن پسر تو نیست. می‌رود ازدواج می‌کند اوضاع بد‌تر هم می‌شود. اصلا دختر مردم چه گناهی کرده است که باید تربیت بچه تو را تغییر دهد. او را باید برد پیش مشاور و روحانی مسجد.

 
دور کدام مرد‌ها را خط بکشیم؟

باید از آمارهای نگران کننده طلاق و نرخ رو به رشد آن و سایر مشکلات ازدواج نا‌امید نشویم و به جای انفعال، هر یک از ما با عزمی راسخ و همتی مضاعف به سوی تلاش و مجاهدت علمی و فرهنگی گام برداریم و به قدر وسع بکوشیم. اینکه خانواده‌ها پس انداز ۲۰ ساله‌شان را برای مخارج پسرانشان خرج می‌کنند، اشتباه است. دختر خانم‌ها باید گوشه ذهنشان این را به یاد بسپارند که هر پسری گزینه مناسب برای ازدواج نیست، حتی اگر عاشق سینه چاکتان باشد.

از سر ترحم، پُز دادن، حالگیری و یا رقابت و کِنف کردن دیگری با کسی ازدواج نکنید! متاسفانه زمینه بروز این جنس رفتارهای کودکانه در بین جوانان ما کم نیست و باید به این نکته توجه شود. نکته دیگر اینکه از سر عجز، فرار و یا با تئوری از این ستون تا اون ستون فرجی است ازدواج نکنید! دست آخر هم اینکه در امر ازدواج استخاره نکنید و به عقلتان رجوع کنید.

پیشنهاد کاربردی حجت الاسلام مرادی این است که هر کسی، در مواقع خاص و حساس زندگی خود مثلا قبل از تصمیم‌های مهم، خلوتی کند و یا با یک مشاور خردمند، انتخاب‌ها و آرزو‌هایش را بررسی و تحلیل کند. به ویژه با توجه به تاریخ تولید آن‌ها. شاید زمانی که آرزو کرده، یا تصمیم گرفته و یا انتخاب کرده، آن انتخاب، کودکانه و یا خشم گینانه و یا ناآگاهانه و... خلاصه تحت تاثیر هیجان بوده، ولی خودش می‌تواند از سر شعور و آگاهی تاریخ انقضای آن را تعیین کند چون بعضی از آرزو‌ها، هدف‌ها و انتخاب‌های تاریخ گذشته حتما خطرشان از مصرف شیر و شکلات تاریخ گذشته بیشتر است!

 
دختر و پسر در مراحل ابتدایی باید برای شناخت نکاتی را رعایت کنند. آن‌گونه که شهاب مرادی پیشنهاد می‌کند، هر دو طرف ازدواج باید هیجاناتشان را بشناسند که نمی‌شناسند. باید روش مدیریت هیجاناتشان را بلد باشند که بلد نیستند. بزرگ‌تر‌هایشان نیز بلد نیستند. جوان‌ها قبل و بعد از ازدواج باید مهارت‌های یک زندگی سالم را یاد بگیرند. البته بخشی از این موضوع مربوط به نظام آموزشی است اما بسیار پیش آمده دختری با پسری حرف می‌زند. احساس می‌کند رفتار پسر با او آمیخته با عفاف و حیا نیست. ناراحت می‌شود، می‌ترسد کسی آن‌ها را ببیند. همین حس و استرس سبب می‌شود ضربان قلبش تند بزند و یا خجالت بکشد که نکند دیگران از این نگاه و حرف من دچار برداشت اشتباه شوند. این تند زدن ضربان قلب به عشق تعبیر می‌شود.

 
منبع
بیوته :

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بهترین سن ازدواج چگونه محاسبه می شود؟

یکی از بحث‌های داغی که این روزها نقل بعضی از محافل شده و نسبت به آن اظهارنظرهای متفاوتی می‌شود، محدوده سنی ازدواج جوانان است. این سن برای دخترها 16 تا 18 سال و برای پسرها 19 تا 21 سال ذکر می‌شود...
در حالی که از دیدگاه
روان‌شناسی ، ازدواج کردن در سنین یاد شده قابل‌تامل است. برای بررسی این موضوع و نقد اینکه آیا نوجوانان در این سنین قادر به اداره یک زنگی مستقل هستند یا خیر نظرات دکتر سیدعلی احمدی ابهری، روان‌پزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران را جویا شده‌ایم که می‌خوانید.

 

سوال: آقای دکتر! آیا تنها با رسیدن به بلوغ جسمانی، می‌توان از عوامل دیگری که در شروع یک زندگی مشترک نقش دارند چشم‌پوشی کرد؟
از نظر ما سن ازدواج باید مبتنی بر سه اصل بلوغ جسمانی، بلوغ روانی و بلوغ اجتماعی باشد. منظور از بلوغ جسمانی دوران توانمندی فرد از نظر تولید مثل است که برای دختران از حدود سنین 12 تا 14 سالگی و در پسران از حدود 14 تا 16 سالگی شروع می‌شود. بلوغ روانی، عنوانی است که روان‌پزشکان از آن تحت عنوان رشد شخصیت نام می‌برند. از لحاظ حقوقی نیز بلوغ روانی با عنوان رشد شناخته می‌شود. اما اختلافی که ما با حقوقدانان در این زمینه داریم این است که حقوقدان‌ها به حداقل کفایت می‌کنند و معتقدند فقط کافی است فرد توان تشخیص مصالح خود را داشته باشد ولی عقیده روان‌پزشکان و اصولا مکاتب روان‌شناختی بر این است که فرد باید از لحاظ شخصیتی، توانمندی، پختگی و رشد به مرحله‌ای برسد که نه تنها نسبت به خود شناخت کافی پیدا کند و بتواند مصالح خود را تشخیص بدهد بلکه نسبت به فردی که در نظر دارد با او ازدواج کند نیز شناخت کافی به‌دست آورد.


سوال: و منظور از بلوغ اجتماعی چیست؟
بلوغ اجتماعی به معنی توانمندی لازم برای اداره امور خانواده،
همسر و فرزندان است. این امر، مستلزم برآورده‌شدن نیازهای اقتصادی، بهداشتی،‌ علمی، آموزشی و... برای گذراندن زندگی است تا فرد بتواند با آن، مسکن و حداقل نیازهای خانواده را تامین کند.

 

سوال: خصوصیاتی که ذکر کردید معمولا در چه سنی به‌دست می‌آید؟
بستگی به فرد دارد. یک فرد ممکن است در سن 20 سالگی زمینه‌های فوق را یکجا و کامل پیدا کند. در حالی که فردی دیگر در سنین بالاتر هم نتواند به آنها دست یابد. در مورد خانم‌ها هم به همین شکل است. یک دختر جوان ممکن است در سن 14 تا 15 سالگی به رشد کامل جسمانی رسیده باشد اما رشد روانی و شخصیتی او کامل نشده و توانایی ایجاد یک رابطه درست با همسر، فرزند، اطرافیان خود و از جمله خانواده جدیدی که با او پیوند می‌خورد یعنی خانواده شوهر را نداشته باشد. در این صورت تبعات آن نه تنها به فرد و خانواده بلکه به جامعه هم کشیده می‌شود. جامعه‌ای که نیازمند افراد فعال، آگاه، پخته و توانمند است. بنابراین ما فقط سن را ملاک اولیه و اصلی برای تشکیل خانواده یا ازدواج قرار نمی‌دهیم.

البته به این نکته هم باید اشاره کنم که خرده‌گیری و سخت‌گیری و اینکه افراد فکر کنند ابتدا باید همه امکانات را فراهم و تمام دوره‌های تحصیل را طی کنند، شغل پردرآمدی داشته باشند و بعد ازدواج کنند را تایید نمی‌کنیم. صحبت ما در مورد حداقل‌هاست. اگر فرد بتواند به توانمندی‌های شخصیتی، اجتماعی، اقتصادی و... برسد، می‌تواند ازدواج کند که این اتفاق می‌تواند در شروع دهه سوم زندگی باشد که بسیار هم مطلوب است. البته گاهی ممکن است افراد در همان زمان هم آمادگی لازم برای ازدواج را پیدا نکنند و انجام این کار مهم به سنین و سال‌های بعدی موکول شود.

 

سوال: آیا جوانان کشور ما این قابلیت را دارند که در سنین ذکر شده به این حد از بلوغ روانی و اجتماعی برسند؟
ممکن است برای تعداد کمی از افراد این اتفاق بیفتد اما طبیعتا این امر برای اکثریت افراد جامعه محقق نمی‌شود. البته این تعداد کم نیز وابسته به خانواده‌شان هستند. خانواده این افراد، معمولا خانواده‌ای تحصیلکرده و هوشمند هستند، خانواده‌هایی که ازدواج‌‌والدین بر پایه اصول و ازدواج و انتخاب‌شان برنامه‌ریزی شده است و مسیر رشد درستی را برای فرزندان‌شان فراهم کرده‌اند.

 

سوال: پس با توجه به گفته‌های شما، رسیدن به این حد از بلوغ در شهر و روستا و با توجه به سطح تحصیلات، فرهنگ و سایر شرایط محیطی در افراد متفاوت است؟
بله دقیقا. برای هر فرد، هر خانواده و هر اجتماع کوچک و بزرگ این مساله متفاوت است. اما به هر حال ما یک حداقل‌هایی را نیاز داریم. علت تاکید بر انجام
مشاوره قبل از ازدواج نیز همین است که ما ببینیم دو نفری که می‌خواهند ازدواج کنند به بلوغ روانی و اجتماعی رسیده‌اند یا خیر.

 

سوال: بهتر است تفاوت سنی زوجین چقدر باشد؟
ما اختلاف سنی 5 سال را مطلوب می‌دانیم. در این صورت می‌توانیم بگوییم که زمینه‌ها به عنوان قدم اول یعنی حداقل اختلاف سن شروع می‌شود. اگر مبنا را فقط سن در نظر بگیریم، می‌توانیم بگوییم حداقل سن ازدواج در دختران 18 سال و در پسران 5 سال بیشتر یعنی 23 سال است البته با حداقل توانمندی‌ها، مهارت‌ها، حرفه و تحصیلات.

 

اگر خانمی از همسرش بزرگ‌تر بود چطور؟
این مساله هم اگر به‌صورت موردی در جامعه وجود داشته باشد و همراه با مشاوره‌ های لازم،
شناخت فردی و شناخت نسبت به فرد مقابل باشد، مشکلی نیست و می‌توان آن را پذیرفت اما به عنوان یک قانون عام مورد تایید نیست.


سوال: همیشه بحث بر سر فاصله سنی زوجین است و کمتر در مورد
فاصله سنی والدین با فرزندانشان اظهارنظر می‌شود. نظر شما در این رابطه چیست؟
ازدواج کردن به مفهوم این نیست که بلافاصله زوجین بچه‌دار شوند. البته اگر زوج سن بالاتری داشته و پختگی و تجربه داشته باشند، چنانچه بلافاصله بعد از ازدواج بچه‌دار شوند، مشکل چندانی نخواهند داشت. اما جوانانی که با حداقل سنینی که صحبت کردیم ازدواج می‌کنند نباید برای بچه‌دار شدن عجله کنند. شروع زندگی به معنای افزایش تعداد افراد خانواده نیست. شروع زندگی مستلزم زمان‌هایی است که زندگی مشترک برای یک زوج بسیار جوان‌ معنادار شود و اصطلاحا جا بیفتد. بنابراین پاسخ به این سوال که یک دامنه وسیعی را شامل می‌شود، خیلی آسان نیست. اگر ازدواج در دهه سوم زندگی که مطلوب‌ترین زمان برای ازدواج است صورت بگیرد و در این سنین زوج صاحب فرزند شوند فاصله مناسبی بین آنها و فرزندان‌شان ایجاد می‌شود. به عنوان نمونه برای یک مرد 30 ساله و یک زن 25 ساله بچه‌دار شدن بسیار مناسب است. اما برای زوجی که در 23 سالگی و 18 سالگی هستند زود است و باید ابتدا تجربه کسب کنند و بعد صاحب فرزند شوند.

منبع : بیوته

 


موافقین ۰ مخالفین ۰