مطالب مفید روانشناسی

مطالب مفید روانشناسی

۱۳ مطلب در آذر ۱۳۹۸ ثبت شده است

مشاور ازدواج چه کمکی به شما می‌کند؟

 

 

مشاور ازدواج,زوج های جوان

 

مشاوره خانواده - این روزها کارشناس ها و روانشناس ها بسیاری توصیه می کنند که زوج های جوان قبل از آغاز زندگی مشترک حتماً مشاوره قبل از ازدواج معتمد مشورت کنند. این توصیه از آنجا جدی شده که رسانه ها در سال های گذشته آمار نگران کننده ای را در خصوص طلاق زوجین به خصوص در 5 سال اول زندگی مشترک منتشر کرده اند. به همین دلیل است که بحث نیاز جدی به مشاوره قبل از ازدواج برای زوج های جوان مطرح می شود.

 

متاسفانه در کشور ما زوج ها خیلی وقت ها اطلاع کافی از مشاوره هایی که مشاوران در اختیار آنها می گذارند ندارند، یا گاهی احساس می کنند چون به حد مطلوبی از استقلال مالی و خانوادگی رسیده اند، می توانند بدون مشورت با افراد دیگر بهترین انتخاب را داشته باشند.

 

عده ای هم در انتخاب مشاور اشتباه می کنند و با مشورت دوستانشان برخی ملاک های کلیشه ای را برای همسرشان در نظر می گیرند و زمانی که دختر یا پسری با این شرایط را پیدا می کنند احساس می کنند به آن زوج رویایی رسیده اند و به صورت هیجانی دست به انتخاب می زنند.

 

این ملاک ها اگرچه ملاک های عرفی جامعه ما هستند ولی در عرف این ملاک ها نه به صورت جزئی بلکه به صورت کلی مورد توجه قرار گرفته است. در حالی که روانشناس یا مشاور ازدواج، همه این موارد را با فاکتورهای جزئی مورد ارزیابی قرار می دهد تا بتواند بررسی درست شخصیتی از زوجین ارائه دهد. یعنی در واقع مشاور تلاش می کند دیدگاه ها و اهداف زوجین را در زندگی مورد بررسی قرار بدهد و طرف مقابل را با این دیدگاه ها و اهداف آشنا کند.

 

شناخت روی این موضوعات در همان ابتدای تشکیل زندگی مشترک مهم است چون فقط با شناسایی این جزئیات است که زوج ها می توانند به نتیجه برسند که می توانند با هم ادامه مسیر بدهند یا نه. مثلا اگر زوجی می خواهند به یک هدف مشترک برسند مشاور این موضوع را طوری بررسی می کند که ببیند آیا این زوج سرعت حرکتشان برای رسیدن به آن هدف یکی هست یا خیر؛ اگر یکی نباشد توصیه می کند تا در مورد آن هدف بیشتر صحبت بکنند تا در آینده مشکلی برایشان پیش نیاید.

 

زن و مرد در مرحله اول به لحاظ رفتاری، خانوادگی، سبک زندگی و تحصیلات باید مورد بررسی قرار بگیرند، که اگر این مرحله مثبت بود در مراحل دیگر باید به لحاظ ذهنی، و تفکراتی که دارند بررسی شوند تا نکات مشترک و غیر مشترک ذهنی شان مشخص گردد بعد از این هم نوع نگاه به زندگی و سرگرمی و تفریحاتی که می خواهند داشته باشند و لحظات مشترکشان مورد ارزیابی قرار می گیرد. به نظرم همه اینها مرحله به مرحله است و باید به صورت اجمالی بررسی شوند.

 

مشاور ازدواج هیچ وقت به شما نمی گوید که این کار را بکنید یا نکنید. وظیفه مشاور آگاه کردن است. او می گوید که نتیجه چنین ازدواجی چه خواهد بود تا شما خودتان دست به انتخاب بزنید. اما به هیچ وجه دو طرف را مجبور به انجام کاری نمی کند

 

استقلال مالی چقدر مهم است؟

 

استقلال مالی شرط اول ازدواج است. یعنی وقتی زوجی پیش مشاور می روند پیش فرض مشاور این است که این زوج با توجه به استقلال مالی شان تصمیم به ازدواج گرفته اند مگر اینکه خلاف این امر ثابت شود. فرهنگ عمومی خانواده های ما به گونه است که اگر زوج استقلال مالی نداشته باشد حتما دخالت های نادرست و گاه و بیگاه خانواده ها در زندگی مشترک یک زوج به وجود خواهد آمد که این موضوع می تواند به زندگی آنها لطمه بزند بنابراین ما توصیه می کنیم که زوج ها حتما قبل از ازدواج به استقلال مالی برسند و در طول زندگی مشترک این مستقل بودن را حفظ کنند.

 

با این اوصاف جای عشق و وابستگی های عاطفی کجاست؟ بعضی ها می گویند چون محبتی میانشان شکل گرفته و عاشق هم هستند، می توانند با مشکلات مالی بعد از ازدواج کنار بیایند. واقعیت این است که کسی منکر عشق نیست. اما مشاوران به افراد توصیه می کنند زمانی که به شدت درگیر یک رفتار عاطفی هستند تصمیم نگیرند. چون در این درگیری عاطفی نمی توانند نکات منفی را ببینند و سعی می کنند همه موضوعات منفی را توجیه کنند.

 

البته مشاور ازدواج هیچ وقت به شما نمی گوید که این کار را بکنید یا نکنید. وظیفه مشاور آگاه کردن است. او می گوید که نتیجه چنین ازدواجی چه خواهد بود تا شما خودتان دست به انتخاب بزنید. اما به هیچ وجه دو طرف را مجبور به انجام کاری نمی کند.

 

موضوعات مهمی مثل ازدواج و طلاق نگاه عاقلانه ای می خواهد. مشاوران وظیفه دارند درباره آینده ازدواج با زوج ها صحبت کنند ولی حرف را تحمیل نمی کنند. بنابراین کسانی که تصمیم به مشاوره می گیرند بهتر است که بی طرفانه به مطب مشاوره بروند و اجازه دهند تا روند مشاوره به خوبی و در مسیر خودش طی شود وگرنه دیگر نیازی به انجام مشاوره نیست.

 

ازدواج جداً ممنوع!

 

گفتیم که مشاوران هیچ وقت توصیه به عدم ازدواج نمی کنند اما این حکم، یک استثنا دارد. یعنی موارد خاص. مثلاً وقتی تست های شخصیت شناسی و... که در تمام دنیا مرسوم است را انجام می دهند و نتیجه این تست ها مناسب نیست، پیشنهاد می کنند با یک فرد مشکل دار ازدواج نکنید. کار آنها شناختن رفتارهای پنهان دو طرف است. در اکثر موارد با مشاوره می شود رفتارهای منفی را پوشش داد و یا از بین برد. اما در برخی موارد نتیجه ازدواج کاملا مشخص است.

 

مثلا جوانی که سوءظن دارد اصلا توصیه نمی شود ازدواج کند. مشاور با کسی در این رابطه تعارف ندارد. سوءظن با معیارهای یک ازدواج پایدار تداخل دارد. این بیماری چیزی نیست که خود طرف به آن معترف باشد. مثلا فکر می کند که دارد همسرش را در جامعه محافظت می کند در حالیکه این بیماری است و خانواده را متلاشی می کند. بنابراین اگر مشاور در بررسی های سلامت روانی و شخصیتی به چنین موارد برخورد کرد حتما درباره آینده این ازدواج شفاف سازی می کند. به همین دلیل است که توصیه می شود 6 تا 9 ماه دختر و پسر با هم در مراوده باشند و بعد از آن دوباره به مشاور مراجعه کنند.

موافقین ۰ مخالفین ۰

یک روانشناس خوب چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟

روانشناس خوب،معرفی روانشناس خوب،ویژگی های روانشناس خوب

ویژگی های شخصیتی یک روانشناس خوب

 

یک روانشناس خوب خصوصیت هایی دارد که وی را در برابر سایر روان شناسان برجسته میکند . روان شناسی که بتواند رفتاری حرفه ای و درست داشته باشد میتواند به بهبود مراجعین خود کمک شایانی کند.

همان گونه که پیشتر گفتم روان شناسان در زمینه های مختلفی کار میکنند که درمان یکی از قسمت های آن است. خصوصیت هایی که در این نوشته می خوانید در مورد روان شناسانی است که کار درمانی انجام می‌دهند .

 

در این نوشته سعی کردم خصوصیت های یک دکتر روانشناس را بنویسم تا همکاران گرامی بدانند که چطور میتوانند یک روانشناس موفق و خوب باشند و نسبت به بهبود کار خود سعی کنند. از طرف دیگر مردم هم آگاه شوند که آیا کسی که روان درمانیشان را انجام میدهد شایستگی دارد یا نه.

  

– نشان دادن دلسوزی و هم دردی

شما بعنوان مراجع و کسی که تقاضای کمک دارید کاملاً متوجه شیوه برخورد درمانگر خود خواهید شد. شما به این نکته مهم پی خواهید برد که روان شناس شما عمیقا اظهار همدلی و هم دردی با شما دارد یا خیر. همدلی و هم دردی چیزی ورای کلمات و جملات است و در این مورد شما باید با دل و جان خود هم دردی را حس کنید.

 

یک روانشناس خوب علاوه بر دارا بودن دانش کافی در زمینه روان شناسی و قابلیت بکارگیری آن معلومات تخصصی در روند درمان، می بایست دیدی خالی از قضاوت، پیشداوری و مملو از درک و همدلی داشته باشد. این درک و همدلی باید به گونه ای باشد که مراجع به آسانی حرف ها و مشکلات خود را بیان کند و از مقاومت برای ابراز مشکلات خود بپرهیزد. در واقع یک متخصص روان شناسی می بایست روابطی عمیق ولی سالم با اشخاص برقرار کند؛ تا آن ها بستری مناسب برای بیان مشکلات شان فراهم ببینند و به وی اعتماد کنند.

 

روانشناس خوب،معرفی روانشناس خوب،ویژگی های روانشناس خوب

یک متخصص روان شناسی می بایست روابطی عمیق ولی سالم با اشخاص برقرار کند

 

- یک روانشناس باید شنونده ی خوبی باشد.

روان شناس بیش تر از آن که سخن بگوید می شنود. برای اینکه بتوانید به درمانجو یا همان مراجع خود کمک کنید اول باید به مشکلات وی پی ببرید بهترین راه شناسایی و اگاهی هم گوش دادن است. پس در برخورد با درمانجو باید سرتاپا گوش باشید. روان شناس باید یک شنونده ی فعال باشد و گفته های درمانجو را به خوبی بررسی و تحلیل کند.

 

- داشتن مهارتهای ارتباطی قدرتمند 

حل شدن مشکلات بسیاری از مراجعین در گرو حل تعارض آن ها با خانواده و اشخاص وابسته است که هیچوقت نتوانسته اند حرفشان را از طریقی درست به آن ها بیان کنند. گاهی ضروری است روان شناس، مداخلاتی در جهت برقرار شدن رابطه درست بین افراد خانواده، انجام دهد. در این مورد روان شناس خود باید مهارت در برقرای رابطه مؤثر را داشته باشد.

 

- برخورداری از سلامت روان و اهمیت دادن به سلامتی خود

خوشبختانه یا متأسفانه موقع برخورد با روان شناس، نظر مردم جامعه در درجه نخست به سلامت روانی خود روان شناس است. این کاملاً طبیعی است. چه طور میشود به روانشناسی که در کنترل خشم دچار مشکل است و وضعیت تهاجمی دارد اعتماد کرد. رسم بر این است که روانشناسی که وارد حرفه ی درمانی می شود در ابتدا مورد تحلیل قرار می گیرد. امید است در آینده شاهد چنین حرکتی در ایران هم باشیم.

 

روانشناس خوب،معرفی روانشناس خوب،ویژگی های روانشناس خوب

روان شناس خوب توصیۀ مستقیم نمی کند

 

- رفتار و گفتار روانشناس باید سنجیده باشد.

روان شناس باید فن بیان خوب داشته باشد و بتواند مراجع را بسوی خود جذب کند. درصورتی که مراجع با روانشناس حس راحتی کند روند درمان و کیفیت گفتگو بهبود می یابد. فن بیان مهارتی است که یک روانشناس خوب باید به خوبی آن را بیاموزند. به یاد بسپارند اصلاً درمانجو یک جلسه ی خشک و بی روح را دوست ندارد. یک روان شناس خوب کسی است که اعتماد به نفس دارد و شایستگی خود را در رفتار و گفتارش آشکار میکند .

 

- روان شناس باید رازنگهدار باشد.

رازداری را میتوان برجسته ترین خصوصیت یک روانشناس بالینی خوب دانست. روانشناس هیچوقت گفته ها و رازهای درمانجوی را برای افراد دیگر اشکار نمی کند. آن چه در اتاق روانشناس گفته و شنیده میشود همان جا می ماند و از اتاق بیرون نمی رود. پس چنانچه کسی پیش روانشناس برود و بگوید به همسرش خیانت کرده یا سرقت کرده نباید نگران باشد زیرا روانشناس رازنگهدار خواهد بود. تنها زمانی روانشناس گفته های مراجع را برای سایرین بیان میکند که یک مرجع قضایی مثل دادگاه برای روشن شدن یک پرونده مثل قتل به گفته ها احتیاج داشته باشد. من بر این باورم که روان شناسان در جلسه ی روان درمانی از کشیشانی که اقرار به گناهان را می شنوند هم رازدارتر هستند!

 

- روان شناس خوب مهارت های بین فردی خوبی دارد.

نخستین و واضح و روشن ترین مهارتی که هر روانشناسی باید داشته باشد این است که بتواند با سایرین به خوبی رابطه برقرار کند. وی به احساسات و افکار سایرین توجه میکند و با مراجع خود گرم و دوستانه برخورد میکند و در جلسه درمان بر مراجع تمرکز میکند نه خود.

 

- روان شناس خوب مدام به دنبال افزایش دانش و توانایی خود است.

علم روانشناسی مثل دیگر علوم هر روز شاهد پیشرفت های جدیدی است به همین علت هر روانشناسی باید خود را ملزم به مطالعه و اموزش مستمر برای ارتقای توانایی ها و مهارت های خود کند. پس باید به توانایی های افرادی که خود را عالم و همه چیزدان می دانند تردید کرد .

 

روانشناس خوب،معرفی روانشناس خوب،ویژگی های روانشناس خوب

یک روانشناس باید شنونده ی خوبی باشد

 

- روان شناس خوب هدف های درمانی مشترکی را انتخاب میکند .

یکی از مهم ترین خصوصیت های یک روان شناس کارامد این است که با همکاری مراجع خود اهداف درمانی مشخصی را تعیین و برای دستیابی به آنها سعی کند. به عبارت دیگر، شما میدانید  که قرار است در جلسات مشاوره چه هدف هایی دنبال شوند.

 

- روان شناس خوب توصیۀ مستقیم نمی کند.

یک روان شناس خوب در مشاوره روانشناسی به شما توصیه مستقیم نمی کند( مگر در وضعیت اضطراری) و سعی میکند توانایی حل مسأله را اموزش دهد تا خودتان بتوانید مشکلتان را حل کنید.

 

وی با همکاری شما مشکل مطرح شده را تحلیل و به شما کمک میکند که بهترین انتخاب را داشته باشید ولی بجای شما انتخاب نمی کند. این ضرب المثل قدیمی در جلسات مشاوره کاربرد زیادی دارد:روان شناس خوب کسی است که به شما ماهیگیری یاد بدهد نه ماهی!

  

- روان شناس باید شکیبا و بردبار باشد.

بگذارند درمانجو هر چقدر که می خواهد سخن بگوید روانشناس باید به یاد بیاورد که  باید شنونده ی خوبی باشد برای درک مشکل مراجع و تشخیص اختلال نباید شتاب کند تعجیل کردن و کم حوصلگی را کنار بگذارد. تشخیص شتاب زده امکان دارد خطا باشد. همان گونه که میدانید بعضی از اختلالات روان شناختی نشانه های نزدیک به هم دارند پس شکیبایی رمز پیروزی است.

 

- روان شناس به دنبال درمان است نه درآمدزایی.

هر کسی برای طی کردن زندگی خود نیازمند این است که درامد داشته باشد روان شناسان هم بر پایه ی خدمات درمانی که به درمانجو می‌دهند از وی پول می گیرند. روانشناس خوب تمرکز و توجه خود را روی فرآیند درمان مراجع می گذارد نه اینکه نگاه خود را به ساعتش بیاندازد که با پایان جلسه از وی پول بخواهد.

موافقین ۰ مخالفین ۰

خود هیپنوتیزم و هیپنوتیزم درمانی را بهتر بشناسیم

هیپنوتیزم,هیپنوتیزم‌درمانى

هیپنوتیزم‌درمانى اساسا روشی است برای برنامه‌ریزی مجدد در نحوه‌ی تفکر

 

خود هیپنوتیزم و هیپنوتیزم‌درمانى روش‌های موفقی در کاهش استرس و باز نمودن ذهن به ‌روی ایده‌های جدید و فرآیند‌های فکری، به‌ویژه هنگامی که با مشکلات رفتاری مانند اعتیاد‌های خاص سروکار دارید، هستند.

این مقاله بخشی از یک سری مقالات است که به تکنیک‌های تمدد اعصاب، به‌‌ویژه تکنیک‌هایی که مناسب کنترل و کاهش استرس است می پردازد. اگر درمورد میزان استرس خود یا عزیزانتان نگرانید از پزشک یا مشاور حرفه‌ای کمک بگیرید. استرس‌هایی که بدون درمان رها شوند، برای سلامت و تندرستی خطرناکند.

خود هیپنوتیزمی و هیپنوتیزم‌درمانى روش‌های موفقی در کاهش استرس و باز نمودن ذهن به ‌روی ایده‌های جدید و فرآیند‌های فکری، به‌ویژه هنگامی که با مشکلات رفتاری مانند اعتیاد‌های خاص سروکار دارید، هستند.

هیپنوتیزم‌درمانى اساسا روشی است برای برنامه‌ریزی مجدد در نحوه‌ی تفکر. منابع خود هیپنوتیزمی شامل سی‌دی، نوارها، mp۳ و مکتوبات فراوانی می‌شود که در دسترس هستند. پیش از استفاده از هرکدام از این ابزارها مطمئن شوید که مطالب توسط متخصصان هیپنوتیزم و افراد قابل اطمینان تهیه شده باشد. پیش از هرگونه تلاش برای خود هیپنوتیزمی این مقاله را به طور کامل بخوانید و فرآیندهای پیچیده را درک کنید.


تاریخچه‌ایی مختصری از هیپنوتیزم مدرن
پیرامون موضوع هیپنوتیزم تردیدها و بدگمانی‌های زیادی وجود دارد، به ویژه در فرهنگ‌های غربی. ریشه‌ی این شک و تردید تا حدی در این است که هیپنوتیزم را شکلی از سرگرمی تلقی می‌کنند.


فرانتس آنتون ‌مسمر، اغلب به عنوان پدر تئوری هیپنوتیزم مدرن شناخته می‌شود و احتمالا مسئول برخی از شک‌ها و تردیدهای پیرامون این موضوع است. مسمر، پزشک آلمانی، علاقه‌ی زیادی به نجوم داشت و باور داشت که نیروهایی نامرئی وجود دارند، کانالی برای انرژی، که بین همه اشیاء جهان منتقل می‌شود. این "انرژی کیهانی" از اجرام آسمانی نشآت می‌گیرد که می‌تواند تحت تاثیر رفتار دیگری، مهار ‌شود. مسمر نتیجه این انتفال انرژی را "مسمریسم" نامید آنچه که کلمه‌ی اصلی "مسمریس" را توضیح می‌دهد. اکنون ما می‌دانیم که تئوری مسمر کاملا بی‌معنی بوده، اما ایده‌هایش ممکن است همچنان روی چگونگی هیپنوتیزم و هیپنوتیزم‌درمانی که امروزه مورد توجه است، تاثیر گذار باشد.

اما امروزه هیپنوتیزم به ‌عنوان روشی برای درمان شماری از بیماری‌های شایع مانند کاهش استرس و بالطبع کاهش فشار خون، میگرن‌، اختلالات خواب و مبارزه با اعتیاد مانند ترک سیگار پذیرفته شده است. علاوه بر این، خودهیپنوتیزمی و هیپنوتیزم‌درمانى می‌تواند برای کمک به تقویت حس عزت نفس و اعتماد به‌ نفس و غلبه بر مشکلات مرتبط با آن مانند ترس از صحبت‌کردن درجمع استفاده ‌شود. امروزه هیپنوتیزم در دانشگاه تدریس می‌شود و یکی از محبوب‌ترین و شناخته‌ شده‌ترین تکنیک‌های پزشکی است.


هیپنوتیزم چگونه عمل می‌کند؟
زیگموند فروید معتقد است ذهن انسان به سه ناحیه مجزای از نظر هوشیاری تقسیم می‌‌شود: هوشیار، نیمه‌هوشیار ‌(ناخودآگاه)، ناهوشیار. اندیشیدن درمورد هر بخش از ذهن در مقیاسی عمیق می‌تواند سودمند باشد. فروید باور داشت که آگاهی ذهن بالاترین و کم عمق‌ترین بخش ذهن است و مسئول حس‌هایی است که ما مستقیما از آن‌ها آگاهیم مانند میزان استرس.

ذهن نیمه ‌هوشیار (ناخودآگاه) بیشتر اوقات زیر هوشیاری است، یعنی سطحی عمیق‌تر، از ‌این‌رو به‌آسانی دردسترس نیست و نحو‌ه‌ی احساسات ما یا واکنش‌های ما را در موقعیت‌ها و رویدادهای مشخص براساس آنچه که درگذشته از طریق تجربه آموخته‌ایم، کنترل می‌کند. همچنین عملکردهای ضروری بدن مانند تنفس را تنظیم و کنترل می‌کند.

ذهن ناهوشیار عمیق‌ترین بخش ذهن ماست که دسترسی به آن خیلی مشکل‌تر است، که شامل خاطرات و حوادث آسیب‌زاست.هیپنوتیزم منجر به یک حالت آرامش می‌شود و در بخش‌های عمیق‌تر ذهن‌ نفوذ کرده و به بازنویسی یا مجددا برنامه‌ریزی کردن ناخودآگاه ذهن می‌پردازد. خود هیپنوتیزمی از طریق تمدد اعصاب ذهنی و فیزیکی عمل کرده و به افراد اجازه می‌دهد تا از ذهن هوشیار خود بگذرند و با افکار و عقاید مثبت اما ناخودآگاه خود آشنا شود. به محض"بیداری" از حالت هیپنوتیزم، افکار و خیالات جدید در ناخودآگاه و در نهایت بر ذهن خودآگاه تاثیر گذاشته، به نوبه خود، منجر به تغییر رفتار می‌شود.

هیپنوتیزم‌درمانى مدعی یک "راه‌حل سریع" نیست و روش‌های آن به پشتکار و تمرین نیاز دارد تا ذهن ناخودآگاه برخاسته و پیام‌های جدید را بکار گیرد.


از خود هیپنوتیزمی و هیپنوتیزم‌درمانی استفاده کنید
موفقیت در خود هیپنوتیزمی و هیپنوتیزم‌درمانیِ تجویز شده مستلزم ذهنی باز است. برای انجام آن نیاز است که:

-بخواهید که هیپنوتیزم شوید.
-بیش ‌از حد دیرباور نباشید.
-از هیپنوتیزم شدن وحشت‌زده نباشید.
-فرآیندهای پیچیده را بیش از حد تجزیه و تحلیل نکنید.

همچنین باید درباره‌ی اینکه چرا می‌خواهید از خود هیپنوتیزمی بهره ببرید و چه پیام‌هایی را می‌خواهید به خودتان انتقال دهید، فکر کنید و اینکه چه افکاری را می‌خواهید در ذهن ناخودآگاه خود جای دهید. روی برخی از گفته‌های کوتاه در طی فرایند هیپنوتیزم کار کنید.

 

هیپنوتیزم مدرن,حالت هیپنوتیزم

رسیدن به یک حالت هیپنوتیزمی کمی شبیه به یک خواب است

 

گفته‌هایی از این قبیل:
خالص و صادق بودن، در غیر این صورت در دسترسی به ایده‌ها یا دست یافتن به سطح ناخودآگاه، موفق نخواهید بود.
مثبت بودن، گفته‌های شما باید ماهیتی مثبت داشته باشد.
ساده بودن، گفته‌های شما بسیار سلیس باشد و نه شامل چندین عبارت طولانی.

برخی از عبارات خود هیپنوتیزمی عبارتند از:
- برای از بین بردن استرس در محل کار می‌توانید از این جمله استفاده کنید: "من در محل کار آرام هستم."


- برای کمک به یک عادت اعتیاد آور مانند سیگار کشیدن، می‌توانید از این جمله استفاده کنید: "من غیر سیگاری هستم."


- برای کمک به کاهش عصبانیت خود قبل از یک رویداد یا سخنرانی عمومی می‌توانید این جمله را انتخاب کنید: "من یک سخنران مطمئن هستم."

به یاد داشته باشید این گفته‌ها پیام‌هایی هستند به ناخودآگاه شما، از کلمه‌ی "من" استفاده کنید، روی کارهای خاص تمرکز کنید و همیشه گفته‌های خود را به عنوان حقایق زمان حاضر بیان کنید. برای شروع روی یک یا دو عبارت متمرکز شوید، به حافظه بسپارید و در ذهن روی آن‌ها تمرکز کنید.

گام‌هایی در راستای خودهیپنوتیزمی
پیش از اینکه برای نخستین بار خود هیپنوتیزمی را امتحان کنید، درمورد آن را با یکی از نزدیکانتان صحبت کنید، زیرا برایتان سودمند است. رسیدن به یک حالت هیپنوتیزمی کمی شبیه به یک خواب است و حتی گاهی بهتر است که به دیگران بگویید که می‌خواهید بخوابید. بدین ترتیب به احتمال زیاد پریشان و مضطرب نخواهید شد، در غیر این صورت ممکن است آشفته شوید. بخشی از مرحله خود هیپنوتیزمی این است که نسبت به محیط اطرافتان کمتر آگاه خواهید بود، مانند زمانی که خواب هستید، بنابراین در موارد اضطراری نزدیکانتان قادر خواهند بود که شما را "بیدار" کنند.

۱. برای شروعِ این فرایند باید از نظر فیزیکی آرام و راحت باشید. سعی کنید از تکنیک تمدد اعصاب پایه‌ای مانند موردی که در صفحه تکنیک‌های تمدد اعصاب ذکر شده است، استفاده کنید.

2. موضوعی را بیابید که می‌توانید تصور و توجه خود را روی آن متمرکز کنید، در حالت ایده‌آل این موضوع شما را اندکی ملزم می‌کند که به دیوار و سقف مقابل خود بنگرید.

3. ذهن خود را از همه‌ی فکرها پاک کنید و تنها روی موضوع خودتان تمرکز کنید. قطعا دست یافتن به آن بسیار سخت خواهد بود، اما اجازه دهید که افکار تخلیه شوند.

4. از چشمان خود آگاه باشید، به پلک‌های خود فکر کنید که سنگین شده و به‌ آرامی بسته می‌شوند. همانطور که چشم‌های شما بسته می‌شود، روی تنفس خود تمرکز کنید، عمیق و یکسان نفس بکشید.

5. به خودتان تلقین کنید که هر گاه نفسم را بیرون می‌دهم، آرام‌تر می‌شوم. نفس کشیدنتان را آرام کنید و اجازه دهید که با هر نفس عمیق‌تر و عمیق‌تر آرام شوید.

6. از چشم ذهن خود برای تصویرسازی یک شی که حرکات آرام بالا و پایین یا مایل دارد، کمک بگیرید. شاید دسته‌ی آونگ یا زمان سنج اونگى و یا هرچیزی که نوسانی منظم، آرام و پیوسته دارد. با چشم ذهنتان، جسمی را که به عقب و جلو یا بالا و پایین در نوسان است، تجسم کنید.

7. در ذهنتان باملایمت، به‌آرامی و یکنواخت از ده شمارش کنید، بگویید من بعد از هر شماره آرام می‌شوم. "۱۰ من آرام می‌شوم"، "۹ من آرام می‌شوم" و ادامه.

8. خودتان را باور کنید و به خودتان یادآور شوید زمانی که شمارش را تمام کنم به حالت هیپنوتیزمی دست خواهم یافت.

9. هنگامی که به حالت خود هیپنوتیزمی دست‌یافتید، زمان آن است که روی گفته‌های شخصی خود که آماده کرده‌اید، تمرکز نمایید. روی هر عبارت تمرکز کنید، در چشم ذهتان تجسم کنید، در فکرتان آن را تکرار کنید. آرام و متمرکز بمانید.

10. آرام باشید و بار دیگر ذهن را پیش از اینکه از حالت هیپنوتیزمی بیرون بیاید، پاک نمایید.

11. به‌آرامی اما با انرژی فزاینده‌ای تا ۱۰ بشمارید. فرآیندی را که پیش از شمارش تا حالت هیپنوتیزم بیدار استفاده کردید را معکوس نمائید. از پیام‌هایی مثبت بین هر شماره استفاده کنید، همانطور که عدد ۱ را می‌گوئید، در ذهنتان تداعی کنید که وقتی بیدار شوم احساسی مانند یک خواب شبانه‌ی کامل خواهم داشت.

12. وقتی به ۱۰ رسیدید کاملا بیدار و به‌هوش خواهید شد! به‌آرامی به ذهن هوشیار خود اجازه دهید که به وقایع روزانه برسد و به احساس تازه شدن ادامه دهد.

هرچه بیشتر روند خود هیپنوتیزمی را تمرین و تکرار کنید، موفق‌تر خواهید شد و آسان‌تر به حالت هیپنوتیزم دست خواهید یافت.


به یاد داشته باشید هیپنوتیزم درمانی برای بسیاری از افراد موثر بوده و می‌تواند برای شما نیز موثر باشد، قدرت آن در اعتقاد و باور آن است.

موافقین ۰ مخالفین ۰

چگونه روابط زناشویی صمیمانه ای داشته باشیم؟

 

آموزش روابط زناشویی

آموزش روابط زناشویی

 

آموزش روابط زناشویی-چگونه روابط زناشویی صمیمانه ای داشته باشیم؟

همه می دانند که روابط زناشویی حیاتی ترین جزء همه ی ازدواج هاست. پس اگر یکی یا هر دوی زوجین علاقه و رغبت خود را در روابط زناشویی ازدست دادند چه می شود؟ تحقیقات نشان داده است که درصد انبوهی از چنین ازدواج هایی با شکست مواجه می شود.(بعد از مسایل مالی، مشکلات در روابط زناشویی دومین دلیل برای طلاق شناخته شده است)

 

چگونه میتوان کانون سرد خانواده را که به علت مشکلات رابطه جنسی بوجود آمده، مجدداً گرم کنید؟چگونه میتوان آقایان را در روابط زناشویی به اوج لذت جنسی رساند؟

در روابط زناشویی نقاط تحریک پذیر آقایان کجاست؟چگونه باید با شوهر تان برخورد رفتاری موثر جنسی داشته باشید؟

هدف از ثبت و درج این مطلب ایجاد روابط صمیمانه با زوج و استحکام روابط زناشویی بین زن و شوهر و کانون خانواده است.

رابطه جنسی نقش بسیار مهمی در ازدواج دارد، ولی با اینحال زوج های زیادی بدون توجه عمیق به به روابط زناشویی زندگی میکنند.در این بحث از دیدگاه مرد و زن نحوه صحیح روابط زناشویی را بررسی می کنیم.ناامید نشوید. راه های زیادی برای جلوگیری از آن وجود دارد. در اینجا سه راه برای جان بخشیدن دوباره به زندگی جنسی و روابط زناشویی برای شما فراهم آمده است.پس اگر می خواهید کانون خانواده تان راحفظ کنید،مراحل زیر را دنبال کنید.

 

به خودتان متکی باشید

فرقی نمی کند که همسرتان چقدر دوستتان داشته باشد و بخواهد در روابط زناشویی ارضائتان کند؛ تحریکات و شور جنسی او به هیچ وجه شبیه به شما نیست. به همین دلیل غیرمنطقی است اگر انتظار داشته باشید هر زمان شما تحریک شدید در اختیارتان باشد.باید یاد بگیرید که چطور گهگاه نیازهایتان را کنترل کنید.احتمالاً تصور خواهید کرد که عادلانه نیست و مطمئناً عصبانی خواهید شد.

البته باید که زوج ها تا آنجا که می توانند در زندگی جنسی و روابط زناشویی خود با همسرشان انرژی لازم را صرف کنند، اما بااینحال باز هم ممکن است زمان هایی وجود داشته باشد که شما آمادگی رابطه ی جنسی را داشته باشید در حالیکه همسرتان ندارد. این مسئله ای کاملاً نرمال و طبیعی در روابط زناشویی است و باید آن را بپذیرید. هرچه تلاش همسرتان برای فهمیدن شما و نیازهایتان باید بیشتر شود، تلاش شما نیز در درک این تفاوت ها باید افزایش یابد. قسمتی از این درک و پذیرفتن با اتکای گاه و بیگاه شما به خودتان برای ارضای میل جنسیتان نشان داده می شود. اگر اطمینان داشته باشید که همسرتان واقعاً دوستتان دارد و به شما توجه می کند، انجام اینکار با راحتی بیشتری صورت خواهد گرفت.

 

تنوع، مزه ی زندگی است

احتمالاً زندگی جنسی شما دچار یکنواختی شده است. حتی مهیج ترین فرد در روابط زناشویی هم اگر رابطه جنسی برایش تکرار مکررات شود، از آن دلزده خواهد شد. اگر این مورد را در روابط زناشویی خودتان با همسرتان هم مشاهده می کنید، پس وقتش رسیده که کمی تنوع وارد این رابطه کنید. برای جلوگیری از یکنواختی جنسی، باید کمی خلاق باشید.

 

* مکانی جدید انتخاب کنید : همیشه یک گوشه خاص برای معاشقه جنسی خود انتخاب نکنید

* لباس زبر های مناسب و جدید بخرید

* عطر خوشبو استفاده کنید

* حتما مسائل بهداشتی و نظافتی را رعایت کنید : آرایش و زدودن موهای زائد بسیار مهم است و نشانه اهمیت دادن به شریک زندگی خود می باشد .

 

*معمول است که مرد در روابط زناشویی پیش قدم می شود . بد نیست برای تنوع زن نیز گاهی پیش قدم شود.

 

*در روابط زناشویی رفتار تحریک آمیز داشته باشید : عشوه و ناز زنانه جنسی قبل از نزدیکی سبب تحریک شدید مرد می شود.

 

*در روابط زناشویی با آرامش و مهربانی با او رفتار کنید:خشن و عجول نباشید . سعی کنید با کلام ، نگاه ، حرکات و رفتار خود به ارامی همسر را تحریک کنید . بگذارید او نشانه های عشق و محبت را در شما ببیند و به ارامی به او نزدیک شوید ...

 

*در روابط زناشویی بوسه قدیمی ترین نقطه شناخته شده برای تحریک است: که شامل بوسیدن لب ها ، صورت ، لاله گوش ، گردن و یا هر قسمتی از بدن همسر باشد که پیدا کردن نقطه های حساس تر مدتی طول می کشد و به نسبت بلوغ و فهم جنسی مرد و زن نقاط مربوطه شناخته می شود

 

* گفتار های عاشقانه :در روابط زناشویی تحریک فقط به نوع فیزیکی محدود نمی شود و نوع روانی نیز دارد که باید به صورت همزمان استفاده شود صحبت های عاشقانه که هنگام رسیدن زن و شوهر به هم رد و بدل می شود بسیار پر اهمیت است.

 

* لمس و نوازش با حوصله :سطح داخلی ران ( مرد و زن ) و لب های فرج ( زن ) ، بیضه و نواحی اطراف آن (مرد) ، گرفتن و فشردن کمر ( زن و مرد ) ، کلیتوریس زن که تحریک و نوازش آن حکم آلت مرد را دارد.

 

 

آموزش روابط زناشویی

آموزش روابط زناشویی

 

*همانند گنجشک آمیزش نکنید و در روابط زناشویی همسر خود را با آرامش آماده و راضی سازید : سعی کنید در اولین مرحله همسر خور را در شرایط نعوظ کامل قرار دهید : در مردها با تحریک آلت تناسلی و مالش و نوازش آن حالت نعوظ فراهم می شود ( بلند شدن و سفتی آلت تناسلی در مرد را نعوظ مرد گویند البته اختلال نعوظ عارضه ی شایعی است که نیاز به درمان دارد ) . در خانمها نعوظ یعنی تحریک و سفتی کلیتوریس و نوک پستان.

 

*فراهم کردن تحریک لازم در همسر:در روابط زناشویی مرد با فکر و یا در نظر آوردن نقاط شهوت انگیز و یا عوامل روانی نعوظ به او دست داده و اغلب در این حالت تحریک شده به حساب می آید آنچه در روابط زناشویی بر زن لازم است تحریک موضعی نیست بلکه تحریک موقعی است و آن زمانی است که مرد در حالیکه دخول انجام می دهد نعوظ وی کاهش می یابد و دخالت زن با تحریک مرد در حالی که عضلات مهبل را بر روی آلت مرد فشار داده رانها را بهم نزدیک می کند و امکانا با دست مالیدن به پشت مرد در امتداد ستون فقرات وی ، نعوظ مرد برگشته و مرد را راضی می سازد

*در روابط زناشویی مرد باید در آغاز رابطه جنسی ذهن و فعالیت خود را متوجه تحریک و آماده کردن زن نماید. و البته زن نیز باید به آماده سازی مردش در این مرحله توجه داشته باشد.

 

*مرد هر چه بیشتر بتواند با مهارت زن را تحریک کند زن در ادامه هر کاری مرد طالب باشد انجام می‌دهد. این مسئله برای خانم ها نیز صادق است.

 

* در روابط زناشویی زمان دخول بهترین زمان برای سخنان محبت‌آمیز است: در این لحظه از همسر خود قدردانی کنید و او را بهترین بنامید که این خود سبب افزایش روابط زناشویی و استحکام زندگی می شود.

 

 

آموزش روابط زناشویی

آموزش روابط زناشویی

 

*به همسر خود بفهمانید که رابطه جنسی با او سبب آرامش او می شود ،و می خواهید با این عمل عشق و محبت خود را بیشتر به او ثابت کنید و هدف فقط ارضاء جنسی-جسمی نیست بلکه روح معنوی شما نیز با این عمل ارضاء می شود.

 

*قبل از شروع روابط زناشویی بهتر است با همسر خود از قبل هماهنگ کنید که اسپرم کجا ریخته شود ،چرا که این مطلب سبب آرامش خاطر بیشتر طرفین و تحریک بیشتر می شود.

 

*شوهر باید زمانی که مطمئن نشده که زن به اوج لذت و ارضا شدن نزدیک نشده از ارضاء خود جلوگیری کند: دیدن ارگاسم و ارضاء زن برای مرد بسیار ارزشمند و تحریک کننده است . سعی کنید اول زن به اوج لذت برسد و مرد با کمی فداکاری و خویشتن داری بعد از زن ارضاء شود . وقتی اول زن ارضاء شود تمایل جنسی مرد بیشتر میشود و می تواند براحتی خود را به اوج لذت برساند ولی وقتی مرد اول ارضاء شود زن او را ناتوان جسمی می بیند و تصور بر آن دارد که مردش به او در این لحظه توجه کمتری دارد و این مسئله می تواند باعث تاخیر و حتی عدم ارضاء زن شود . به محض شروع ارضا از طرف زن، مرد نیز می‌تواند خود را ارضا کند. اختلال زود انزالی در مردان باید مورد درمان قرار بگیرد و بهترین شیوه ارضا‌شدن، همزمانی آن بین طرفین است.

 

* توجه به این نکته مهم است که معمولاً مردها پس از ارضا شدن در روابط زناشویی یا می‌خوابند، یا پشت به زن می‌کنند. در صورتی که کاری که باید انجام دهند این است که شروع به بغل کردن و نوازش زن کنند. و به او آرامش دهند تا استراحت کند.

 

* شایسته است که زن شربتی گوارا تهیه نموده و بعد از پایان ، برای همسر خود بیاورد.

 

*در آخر بعد از انجام رابطه جنسی بهتر است از همسر خود تشکر کنید.

و...هزاران کار دیگر هست که می توانید برای از بین بردن یکنواختی موجود در روابط زناشویی تان انجام دهید.

اگر همه چیز عمل نکرد، صادق ومهربان و قاطع باشید.

زوج های زیادی بوده اند که بی علاقگی و نارضایتی یکی از زوجین از رابه زناشویی باعث جدایی آنها شده است. البته شما هم ممکن است به فکر اینکار بیفتید.اما بدانید طلاق یا برقراری رابطه ی جنسی با افرادی غیر از همسر تان (خیانت به همسر) ، راه حل های مناسبی نیستند. درست است که عشقبازی با غیر می تواند مشکلتان را حل کند، اما بدانید که در طولانی مدت مشکلات بیشتری نیز برایتان ایجاد می کند و باعث خراب تر شدن ازدواج تان هم می شود. حتی اگر ازدواجتان هم سالم باقی بماند، درد و رنجی که همسرتان از عشقبازی شما با کس دیگری متحمل می شود، بی اندازه است.

طلاق هم راه حل خوبی به شمار نمی رود. اگر به جای پیدا کردن راه حل و برطرف کردن مشکل، از آن فرار کنید(پاک صورت مسئله)، ممکن است زوج دیگری پیدا کنید که او نیز از نظر جنسی با شما ناهماهنگ و ناسازگار باشد، و بهتر است از خود بپرسید این کار را تا کجا ادامه خواهید داد؟

قبل از اینکه بار و بندیلتان را جمع کنید و همسرتان را ترک کنید، ببینید آیا همسر تان از این جریان خبر دارد؟ اطلاع دارد که شما از رایطه زناشویی تان با او ناراضی هستید؟

کار را به دعوا نکشانید. تقصیرها را به گردن او نیندازید، انتقاد نکنید، فقط خیلی آرام به او در مورد مشکلات تان صحبت کنید بگویید که به خاطر اختلافاتی که در روحیات جنسی شما وجود دارد، می خواهید کاری کنید که به بهبود رابطه تان منتهی میشود و برای این کار همکاری بیشتر او کمک میکند و باید برای بهتر شدن ارتباطشان هردو فعالانه رفتار نمایند و برای این امر باید حتی با کنار گذاشتن خجالت و تعصبات به متخصصین مربوطه مراجعه نمایند.افکار خود را با او در میان بگذارید. این را به صورت یک تهدید مطرح نکنید. فقط میزان امیدواری خود را با او در میان بگذارید. به او فرصتی دوباره برای اصلاح و سازگار شدن بدهید، و منتظر نتیجه ی آن شوید.

موافقین ۰ مخالفین ۰

چه زمانی باید به روانپزشک یا روانشناس مراجعه کنیم؟

درمان مشکلات روانی

درمان مشکلات روانی مانند مشکلات جسمی به سرعت انجام نمی‌گیرد و این فرایند بسیار زمان‌بر است

 

درمان مشکلات روانی مانند مشکلات جسمی به سرعت و سهولت انجام نمی‌گیرد و این فرایند بسیار زمان‌بر و نفس‌گیر است. فردی که طی سالیان متمادی عادات بد و رفتارهای نادرست را با خود حمل کرده و با آنها زندگی کرده است وقتی بخواهد به یکباره همه این عادات را ترک کند با مشکل مواجه می‌شود. در کنار این نمی‌توان انتظار داشت درمان درباره افرادی که مبتلا به افسردگی حاد یا حالات نزدیک به جنون هستند به‌طور کامل و محسوس صورت پذیرد.

با وجود این، درباره بسیاری از این بیماری‌ها ضرورت مداخله روانشناس یا روانپزشک و کمک گرفتن از او به‌شدت احساس می‌شود، چنانکه اگر این مداخله در زمان مشخص و با روش درست و علمی صورت نگیرد و بیماری درمان نشود نه تنها بیماری در وجود فرد برطرف نمی‌شود، بلکه رشد کرده و به بیماری‌های روانی حاد تبدیل می‌شود. با بیرشک روانشناس و استاد دانشگاه درباره زمان مراجعه به روانشناس یا روانپزشک و تفاوت این دو به گفت‌وگو نشستیم.

افراد دقیقا چه زمانی باید به روانپزشک یا روانشناس مراجعه کنند؟
در کشورهای پیشرفته مراجعه به روانشناس و روانپزشک امری ضروری و بدیهی است و همه افراد به آن علاقه داشته و تقریبا هر کسی برای امور مختلف زندگی خود حداقل سالی یک‌بار برای مشاوره به دکتر روانشناس مراجعه می‌کند. در کشورهای پیشرفته افراد برای تصمیمات مهم زندگی مانند تصمیم ازدواج یا مهاجرت و یا انتخاب شغل حتما به مشاور مراجعه می‌کنند و این کار یک امر بدیهی تلقی می‌شود. بر این اساس نمی‌توان گفت زمان دقیق مراجعه به روانشناس و یا روانپزشک درباره مشکلات و مسائل روحی و روانی دقیقا چه زمانی است، زیرا درباره افراد مدرن و امروزی این مراجعه هر زمانی و با هر بهانه‌ای می‌تواند باشد.

به‌طور کلی باید گفت مشاوره گرفتن و مراجعه به روانپزشک اقدامی مفید و مثبت است که در بدبینانه‌ترین حالت اگر فایده‌ای برای فرد نداشته باشد ضرری هم ندارد و حتی توصیه می‌شود همه افراد هرساله علاوه‌بر چکاب جسمی، چکاب روانی نیز شوند تا با رجوع به یک روانشناس و یا روانپزشک بتوانند از وضعیت روانی خود مطلع شوند. مشکلات روانی هم مانند مشکلات جسمی اگر درمان نشده و به حال خود رها شوند عود کرده و به وضعیت وخیم‌تری می‌رسند. افرادی که بیماری‌های روانی حاد مانند انواع پرخاشگری‌ها یا جنون‌های رفتاری دارند یک دفعه و به صورت ناگهانی به این اختلالات مبتلا نشده‌اند. این افراد با ابتلا به بیماری‌های روانی کوچک مانند پرخاشگری‌های مقطعی یا افسردگی‌های فصلی و درمان نشدن این اختلالات به مرور زمان دچار این اختلالات حاد می‌شوند که گاه درمانی برای آن وجود ندارد.

درباره بیماری‌های روانی مانند افسردگی، وسواس یا پرخاشگری آیا هر نوع تغییر حالت یا تغییر رفتاری نیازمند مراجعه به پزشک است؟
درباره هر تغییر حالتی نیازی به مراجعه به پزشک نیست، زیرا مولفه‌های مختلفی بر رفتارها و خلقیات افراد در طول روز تاثیر می‌گذارد که حتی درباره افرادی که به پختگی شخصیت رسیده‌اند نیز این اتفاق می‌افتد. با وجود این، اگر احساس کنیم چند روزی است که خلق افسرده مان اذیتمان می‌کند یا افکارمان باعث افسردگی و تاثیر بر عملکردمان می‌شود بهتر است به یک متخصص در این زمینه مراجعه کنیم. در بسیاری از مواقع نیازمند مداخله دارویی نیستیم و مشاور می‌تواند با صحبت کردن مشکل را برطرف کند، در حالی که درباره بسیاری از مشکلات روانی ترکیبی از مشاوره و دارو می‌تواند موثر واقع شود.

 

چکاب روانی 

 

توصیه می‌شود همه افراد هرساله علاوه‌ بر چکاب جسمی، چکاب روانی نیز بشوند

 

درباره کدام مشکلات روانی فرد باید حتما به روانپزشک مراجعه کند و اگر به حال خودش رها شود تبعات بدی به همراه دارد؟
وقتی رفتارهای فرد با نرم عادی و آن چیزی که در جامعه رایج است و همه از آن تبعیت می‌کنند تفاوت داشته باشد تقریبا همه متوجه این تفاوت‌ها می‌شوند. برای مثال فردی که افسردگی یا پرخاشگری بی حد و مرز دارد و نمی‌تواند رفتارش را کنترل کند برای هر کسی که در اطرافش وجود دارد رفتارهایش خطرناک است. در کنار این وقتی خود فرد احساس کند خلق افسرده او برایش مشکل‌ساز است و افکاری در ذهنش وجود دارد که به‌شدت منفی و خطرناک است این فرد باید خودش به سرعت به پزشک مراجعه کند. به‌طور کلی باید گفت هرقدر زودتر برای درمان مشکل روانی مراجعه کند و بیماری فرد زودتر تشخیص داده شود به همان نسبت بیماری زودتر درمان می‌شود و درباره برخی بیماری‌های روانی اگر فردی دیر مراجعه کند بیماری تبعات بد و طولانی مدتی بر جای می‌گذارد که گاهی این تبعات قابل درمان نیست. کمک‌هایی که یک متخصص به حل مشکلات روانی می‌کند بسیار درست و اصولی است و او می‌تواند به خوبی فرد بیمار را راهنمایی کند که به چه کسی مراجعه کند و چه خدماتی دریافت کند. افرادی هم وجود دارند که احساس می‌کنند در زندگی‌شان مهارت‌های لازم ارتباطی ندارند و نمی‌توانند در روابط خود موفقیت‌آمیز ظاهر شوند و همچنین افرادی که تجربیات منفی زیادی از گذشته دارند و نمی‌توانند با یادآوری آنها به زندگی عادی بپردازند و نیاز دارند که با مداخله یک روانپزشک این مشکلات را برطرف کنند.

بین روانشناس و روانپزشک چه تفاوت‌هایی وجود دارد؟ آیا فردی که مشکلات روحی دارد باید بین این دو انتخاب کند یا تفاوتی ندارد که برای هر مشکل روانی به کدام‌یک مراجعه کند؟
نخستین تفاوت در روش کار روانشناسان و روانپزشکان در این است که روانشناسان روی فایل‌های ذهن افراد تاثیر گذاشته و طرح‌واره وجودی آدم‌ها را تغییر می‌دهند، این در حالی است که روانپزشکی راه دارودرمانی را پیش گرفته و به روی شیمی خون و مغز اثر می‌گذارد. تفاوت روانپزشک با روانشناس در این است که روانپزشک پزشکی است که بعد از اتمام دوره پزشکی عمومی تخصص خود را در زمینه مسائل روانی گرفته است. کار روانپزشکان بیشتر تشخیص است و درمانی که توسط این افراد صورت می‌گیرد مبتنی بر درمان‌ دارویی است. روانشناسان بالینی بدون استفاده از دارو و درمان شیمیایی با تشخیص انواع اختلالات روانی به فرد کمک می‌کنند مشکل خود را برطرف کند.

این درمان بدون دارو عموما از طریق مشاوره روانشناسی و تمرین مهارت‌های گوناگون در موقعیت‌های مختلف زندگی صورت می‌گیرد. برای اینکه فردی بداند برای مشکلات مختلف روانی خود به کدام‌یک از این دو باید مراجعه کند، تشخیص این امر اصولا بر عهده فرد نیست و در نخستین مراجعه‌ای که فرد به هریک از این دو می‌کند خود آن روانپزشک یا مشاور تشخیص می‌دهد که مشکل فرد مورد نظر مربوط به کدام‌یک از این دو حیطه بوده و با چه روشی صورت می‌گیرد. در صورتی که درمان او نیازمند مداخله دارویی باشد خود روانشناس یا مشاور، فرد را به روانپزشک ارجاع می‌دهد در حالی که اگر فردی که بیمار به او مراجعه کرده روانپزشک باشد و مشکل فرد نیازی به دارو نداشته و بیشتر مبتنی بر گفت‌وگو درمانی باشد این پزشک فرد بیمار را به مشاور ارجاع می‌دهد تا مراحل درمان او به شکل بهتری انجام شود.

برای دانستن تفاوت روانشناس و روانپزشک باید بدانیم یک روانپزشک پیش از هر کاری یک پزشک بوده و کار او تجویز دارو است، لازم به ذکر است که روش دارو درمانی به تنهایی اثربخش نبوده و این دو شاخه مکمل هم هستند. اگر بیماران مراجعه‌کننده به روانشناسان قادر به تغییر رفتار و نگرش خود نباشند، در این وضعیت به روانپزشک ارجاع داده می‌شوند و برای رسیدن به ثبات راه دارو درمانی روی آنها انجام می‌گیرد. افراد در صورت داشتن مشکل در زمینه‌های تعلیم و تربیت، شیوه‌های صحیح تفکر و رفتار، افسردگی، رفع احساسات بد و منفی و... به روانشناس مــــراجعـــه می‌کنند.

موافقین ۰ مخالفین ۰

مدیتیشن چیست؟


مدیتیشن چیست,مدیتیشن, مدیتیشن یعنی چه

معنی مدیتیشن

 

واژه مراقبه (مدیتیشن) از ریشه لاتین و به معنای «التیام» است. مدیتیشن یا مراقبه به معنای تمرین برای رسیدن به حالتی است که در آن فرد با نادیده گرفتن محرک های پیرامون ، خودآگاهانه و به صورت ارادی ، ذهن خویش را وا می دارد که سکوت کند و نتیجه این سکوت رسیدن به آرامش است.

مدیتیشن چیست؟
مدیتیشن به معنای متمرکز کردن ذهن است. این تمرکز میتواند بر روی یک صدا، عبارت یا دعا، شئ، تصویر، آگاهی از خویشتن، نحوه تنفس، فرائض دینی و... صورت گیرد. هدف از این کار آگاهی از لحظه حال، رسیدن به آرامش، و کاهش استرس است. مدیتیشن موجب ارتقای شخصیت و رشد روحانی و معنوی می شود.

 

هدف از مدیتیشن:

مدیتیشن می تواند به آرامش افراد در استرس، به حفظ سلامتی و به بهبودی بیماران کمک کند. کسانی که مدیتیشن را به صورت مرتب انجام می دهند، هم کمتر دچار اضطراب و افسردگی می شوند و هم شادمانی و رضایت بیشتری از زندگی دارند. مدیتیشن آرامش عمیقی ایجاد می کند که در آن احساس توازن و تعادل فکری خواهید کرد. دستاورد این تعادل فکری افزایش بصیرت، ارتقای افکار، و خونسردی در برخورد با مشکلات است. آرامش و خود شناسی بیشتر و پذیرش بهتر دیگران روابط اجتماعی را نیز دگرگون می کند. مدیتیشن با ایجاد شرایط رهایی از استرس می تواند به کاهش علائم بسیاری از بیماریها کمک کند.

 

فواید مدیتیشن:

ریلکس بودن و کمتر اضطراب داشتن

متمرکز بودن و کمتر پراکنده بودن

آرامتر بودن، فارغ از نگرانی‌های مداوم

کسب درک  بهتر از خودمان، زندگی‌مان و دیگران 

افزایش احساسات مثبتی مانند عشق و شفقت.

بیشتر ما خواهان ذهنی آرامتر، شفاف‌تر و شادتر هستیم. اگر مضطرب یا در حالتی منفی باشیم ، این ما را ناراحت می‌کند. این امر به صورتی نامطلوب بر سلامت ما تأثیر می‌گذارد و می تواند بر موقعیت کاری، زندگی خانوادگی و روابط دوستانه ما تأثیر بگذارد.

 

اگر ما سرشار از اضطراب یا کم حوصله‌ایم، شاید در جستجوی روشی ـ مثل مدیتیشن ـ باشیم تا به ما کمک کند. مدیتیشن به ما کمک می‌کند تا بر نقاط ضعف ناشی از احساساتمان غالب شویم بدون آنکه هیچ تأثیر منفی بر ما بگذارد.

 

لازم است که رویکردی واقعی بر مدیتیشن یا ذهن آگاهی داشته باشیم. این ابزاری است که با به‌کار گرفتن آن می‌توانیم به نتایج مثبت برسیم، البته این درمان سریع برای همه چیز نیست. هرگز با یک علت نمی‌توان به نتیجه رسید، لازم است که چندین علت و شرایط در کنار هم گرد آیند. مثلاً اگر فشار خون ما بالاست مدیتیشن می‌تواند به ما کمک کند، البته این نتیجه با تغییر رژیم غذایی ، ورزش و دارو به‌دست خواهد آمد.  

 

مدیتیشن چیست,مدیتیشن, مدیتیشن یعنی چه

مدیتیشن یعنی چه

 

سه نوع مختلف از ساده ترین و متداول ترین انواع حرکات در مدیتیشن پزشکی، بصورت زیر است:

۱- چهار زانو نشسته، و هر پا را زیر زانوی مخالفش جـمع کنـیـد. سـتون فــقراتتان را صاف نگه داشتـه و مهره های پائینیتان را کمی بـسمت جلو خم کنید.

 

۲-  نشـسته و پـاها را صاف به سمت بیرون بگذاریـد. یعنی یک پا را زیر ران مخالفش گذاشته و پای دیـگـر را روی قوزک پای اول قرار دهید. با این کار پا درحالت استراحت قرار میگیرد. ستون فقراتتان را صاف کنید. این نیمی از حرکت لوتوس است.

 

۳-  این نوع هم شبیه بنوع اول است اما پای بالایی روی ماهیچه ساق پای دیگر قرار  می گیرد بــه جای اینکه زیر ران گذاشته شود. حتماً دراین حرکت مهره های پائینیتان را به جلو متمایل کنید.

 

تاریخچه مدیتیشن:

مدیتیشن سالهای سال است که انجام می شود. مذاهب مختلف در سر تا سر جهان روشهای متنوعی از تمرینات مدیتیشن را ارائه داده اند. از جمله مراسم مذهبی مسیحی، تمرینات نشسته بودایی، حرکات چرخشی صوفیان، و....

گذشته از مراسمهای مذهبی متداول و زمینه های فرهنگی و هیپنوتیزم درمانی، مدیتیشن را می توان به صورت فردی برای غلبه بر استرس و درد به کار برد.

 اگر قصد خرید فن کویل را دارید و درخصصوص تعیین ظرفیت مناسب فن کوئل تردید دارید، پیشنهاد می‌کنیم با تیم فنی و مهندسی ماناست تماس بگیرید. چراکه مهندسین ماناست با داشتن سال‌ها تجربه در زمینه نصب و راه‌اندازی انواع پروژه‌های ساختمانی و تهویه مطبوع به خوبی می‌توانند شما را راهنمایی کنند.

انواع مدیتیشن:

به طور کلی دو نوع مدیتیشن وجود دارد.

١- مدیتیشن از طریق تمرکز

٢- مدیتیشن از طریق تفکر

در مدیتیشن از طریق تمرکز فرد توجه خود را بر روی تنفس، تصویر واقعی یا خیالی، یک صدا، کلمه یا عبارتی که به آرامی یا با صدای بلند تکرار می شود (مانترا)، و یا بر حرکات مشخص مانند حرکات تای چی، یوگا ، چی کونگ متمرکز می کند. به دنبال تمرکز، نگرانی و اضطراب محو شده احساس آرامش جای آن را می گیرد. این آرامش اثرات فیزیولوژیک مفیدی بر بدن دارد.

 

در مدیتیشن از طریق تفکر، فرد از تمامی توجه خود برای آگاهی استفاده می کند. تفکر درحالت آرامش و به منظور شناخت خویشتن صورت می گیرد و آگاهی از افکار ، احساسات طبیعی، قوه ادراک و احساس به دست می آید. از این طریق سکون و آرامش ذهن ، تسلط بر خویشتن و خونسردی حاصل می شود.

 

روشهای مختلف مدیتیشن آمیزه ای از فرهنگها و مذاهب هستند ولی اساس همه آنها را این دو روش تشکیل می دهد. برای مثال می توانید ازیکی از روشهای ساده مدیتیشن پنج دقیقه ای روزانه نوشته سلن ییگر selen yeager استفاده نمائید.

 

در این روش ساده، فقط کافیست شما مکانی آرام وبدون مزاحمت پیدا کنید وبنشینید فراموش نکنید که پشت شما باید مستقیم وبدون خمیدگی(قوز)باشد دستان خود را به حالتی کاملا آرام و راحت در کنار خود قرار دهید، اجازه دهید تا چشمان شما به طرف پایین نگاه کند البته از خیره شدن به زمین خودداری نمایید وبسیار آرام وعمیق ومنظم نفس بکشید، با تمرکزو احساس سرشاراز شکر گزاری ازآفریدگار یا قدرت بی انتها ادامه دهید.

 

اگر کمی افکارشما شناور است اشکالی ندارد،اگر احساس سنگینی چشم داشتید چشمان خود را ببندید، بسیار آرام باشید واین تمرین را هر روز ادامه دهید اگر دو بار در روز این تمرین را انجام دهید و زمان آنرا به بیست دقیقه برسانید بسیار موثرتر خواهد بود.نگران نباشید به راحتی آنرا انجام خواهید داد و تاثیر شگفت انگیز آنرا خواهید دید.

 

مدیتیشن چیست,مدیتیشن, مدیتیشن یعنی چه

معنی مدیتیشن

 

مراحل مدیتیشن

 

آسودگی از شکایت های روان تنی

نوآموز در مرحله اول باید معتقد باشد که هدف او از این تمرینات چیست زیرا در صورت اعتقاد به این تمرینات نتیجه خوب حاصل می شود.

 

همانطور که در بخش ورزش و تناسب اندام نمناک گفته ایم در یک مکان یا محیطی مناسب که نه زیاد نرم باشد و نه زیاد سخت و ناهموار تمرینات را انجام دهید . خود را در کانون انرژی های مثبت که رو به قبله است قراردهید و فضا را کاملاً روحانی و معنوی کنید.

 

قرار ملاقات و کارهای خود را در محل انجام تمریناتانجام ندهید. قبل از شروع تمرین در ذهن خود زمان خاصی را برای انجام مدیتیشن تعیین کنید. تمرین زمان 15 دقیقه تا 30 دقیقه را انتخاب و در ذهن خود آنرا تکرار نمایید.

 

در صورت علاقه می توانید این زمان را تا یک ساعت افزایش دهید. با انجام این امور فکر و روح خود را تصفیه کنید و برای خود تصاویر تخیلی و خرافی نسازید تا بتوانید بر شادی ها و اندوه های گذرا وتعلقات پوچ غلبه نمایید.

 

مدیتیشن شمارش نفس ها

هدف اصلی مدیتیشین انجام کاری در زمانی، معین است . در این مرحله دم و بازدم خود را باید به شکل ریتم خاص در آورده و تعداد بازدم ها را بشمارید و کاملا به تنفس خود توجه کنید و اگر افکارتان پراکنده شد به آرامی به این فعالیت بازگردید.

 

اگر افکار و ادراک شما آگاهانه بود شما از دستورات اصلی این تمرین منحرف شده اید بنابراین شمارش را تا عدد چهار ادامه داده و دوباره از یک شروع کنید . زمانی که احساس نمودید به شمارش یا هر چیز دیگر می اندیشید از مسیر اصلی منحرف شده اید پس دوباره به شمارش بازگردید .

 

زمانی که احساس نمودید تنفستان تغییر کرده یعنی دوباره از مسیر اصلی منحرف شده اید. فکر کنید آرام و راحت د رکف دریاچه ای با آبی زلال نشسته اید می دانید که حبابهای بزرگ چقدر آرام تاسطح آب بالا می آیند .

 

احساس و درک خود را چون حبابی در فضای دریا تصور کنید که از این فضا عبور کرده و از آن خارج می شود برای کامل کردن این مرحله از پنج تا هفت یا هشت ثانیه زمان نیاز است زمانی که فکر یا احساسی در شما پدید می آید خیلی ساده آنرا می بینید تا وقتی از آب گذشته و از فضای دید شما خارج گردد سپس تصور حباب دوم را آغاز نمایید تا الی آخر.

 

راحتی خیال

در این روش تعمق و تامل بر حرکاتی که خود به خود در جسم ایجاد می شوند ، است. در مکان یا وضعیتی راحت دستهای خود را روی سینه یا شکم بگذارید . این تمرین را می توانید به صورت نشسته روی زمین یا نشسته بر روی یک صندلی راحت انجام دهید و انگشتان خود را کاملا باز کنید تا انگشتانتان یکدیگر را لمس نکنند .

 

حرکات سینه و شکم را بید با انگشتان خود کاملا حس کنید و با قدرت بررسی کنید هرگاه احساس نمودید با استفاده از کلمات در حال تفسیر ادراک خود هستید شما از اصول مدیتیشن منحرف شده و باید به آرامی دوباره خود را به جای اصلی بازگردانید یا اگر در حرکات تنفسی خود تغییری حس کردید یا فکرتان درگیر اتفاقاتی که در درونتان شد فوراً به جای اولیه برگردید .

 

تفاوت این مدیتیشن اینگونه است که به جای چشم از انگشتان و بجای شی طبیعی از حرکات منظم جسم خود استفاده می کنند.دو هفته اول به هر جلسه پانزده دقیقه زمان اختصاص دهید و برای هفته سوم و چهارم زمان را به بیست و پنج دقیقه افزایش دهید و پس از یک ماه در صورت مفید بودن این روشرا در برنامه خود قرار دهید.

 

مدتیشن مانترا ( یا ذکر گفتن )

از نظر روانشناس بالینی بیشتر از انواع دیگر این مدتیشن مورد استفاده قرار می گیرد که در آن بصورت ذکر بارها عبارت یا جمله ای که مانترا می نامیم را به کار می بریم. در این مرحله نوآموز اینگونه تمرینات را باید زیر نظر استاد انجام دهد زیرا در صورتی که خود این کار را انجام دهد مشکلات فراوانی برای او ایجاد می شود.

موافقین ۰ مخالفین ۰

نوجوان سالم کیست؟

نوجوان سالم,ویژگی های نوجوان سالم,نوجوان سالم چگونه است

 

در این نوشتار قصد داریم تا به یک معضل فکری که ذهن بسیاری از نوجوانان را به خود درگیر کرده پاسخ دهیم. این مسئله پاسخ به سوال «نوجوان سالم کیست؟» است. در طول این نوشته به شرح این موضوع می‌پردازیم. در همین اول کار ضروریست بیان کنیم: هدف و مقصود از نوجوان سالم، نوجوانی است که از نظر روانی فردی سالم باشد، همچنین روش های کنترل هوش هیجانی کودکان و نوجوانان را از دست ندهید.

ویژگی های نوجوان سالم:

بسیاری از نوجوانان، تضادها و دگرگونی‌های زیادی در این مدت تجربه می‌کنند اما نباید از راه اصلی خود، دور شوند و نباید تغییرات مانع هدف اصلی او شود. نوجوانی که به او نوجوان سالم می‌گویند، پیش از هر عملی خوب فکر می‌کند و در انجام آن کار تنها از احساساتش پیروی نمی‌کند، یعنی عقل خود را فدای احساسش نمی‌کند.

ویژگی‌ها و صفات "نوجوان‌ سالم" چیست

 

 

1. ایمان و اعتقاد به خدا:
نوجوان سالم هیچگاه نباید ایمان و اعتقاد به خدا را از یاد ببرد، چرا که خدا، جهان نامتناهی را خلق و قدرت زندگی به انسان ها عطا کرده، او بسیار مهربان و رئوف است، مثل و مانند ندارد و در تمامی افعال روزانه، یاری دهنده ماست.

 


2. تکریم و احترام به والدین و کسانی که سن‌ بالاتری دارند:
طبق حدیثی که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده، ایشان فرموده‌اند: و اما حق مادرت این است که آگاه باشی تو را چگونه حمل می‌‌کرد در حالی که هیچکسی تو را اینگونه حمل نکرده، بله مادرت تو را درون شکم خو حمل کرد و عصاره قلبش را به تو هدیه داد که هیچکس به دیگری نمی‌دهد ، او با تمام وجود از تو حفاظت کرد و از اینکه برهنه بماند ترسی نداشت، زیرا تمام دغدغه‌اش برهنه ماندن تو بود، او هیچ نگرانی از گرما نداشت، اما تمام تلاشش، ایجاد سایه برای تو بود.

 

برای تو از خواب خوش چشم ‌پوشید و تو را از سرما و گرما در امان داشت، تمامی این زحمات برای این است که تو برای او باشی، هر چند در توانت نیست که حق او را شکرگزار باشی، فقط با کمک و لطف خدا می‌توانی شکرگزار او باشی.


3. اراده و کوشش برای رسیدن به موفقیت
عوامل حرکت صعودی یک کشور موارد مختلفی است و نمی توان تنها به ذکر یک مورد بسنده کرد و دیگر موارد را نادیده گرفت. ترقی و پیشرفتی که در زمان حال در جامعه ما یا دیگر جوامع بوجود آمده به‌ خاطر کوشش‌های بی‌ وقفه تک ‌تک افراد آن جامعه است. اگر کشوری مثل ژاپن در علوم گوناگون پیشرفت می‌کند و در زمینه‌های مختلف، حرف‌هایی برای گفتن دارد، به‌ علت کوشش‌ها و زحمات تمامی افراد جامعه است. در توان هیچکس نیست که تمام پیشرفت‌ها را به‌ نام خود ثبت کند و تنها می‌تواند خود را جزئی از این موفقیت ها بداند.


برخی از مواقع برای رسیدن به پیشرفت، حرف از امکانات و منابع مالی به میان می آید. ثروت و امکانات می‌تواند زمینه ساز، موفقیت باشند اما عامل اصلی محسوب نمی شود. بسیاری از کشورها، غنی از منابع زمینی نیستند اما با بهره بردن از نیروی عقل و کوشش فراون، توانسته اند روز به‌ روز وضعیت کشور خود را بهبود بخشند و به نقطه اوج تکنولوژی برسند.

 

مقالات کاربردی برای افزایش دانش و مهارت در زندگی.

 

 

نوجوان سالم,ویژگی های نوجوان سالم,نوجوان سالم چگونه است

 

4. برگزیدن دوست و رفیق مناسب:
رفت و آمد و ارتباط با دوستان سالم و با خدا، باعث ارتقا شخصیت جمعی و بالا رفتن ارزش‌ و اخلاق معنوی در فرد می‌شود. برگزیدن هم نشینانی که از لحاظ درسی و اخلاقی در سطح خوبی قرار دارند، از مهمترین عوامل موفقیت در آینده فرد می‌باشد. با رفیقان مناسب و قابل اطمینان می توان در بخش‌های گوناگون ارتباط گرفت و در زمینه های مختلف همکاری کرد.

 

البته دورهمی‌های دوستانه می تواند به نوجوان در راستای تقویت روحیه اجتماعی، اخلاقی و سطح نگاه به مسائل روزمره کمک کننده باشد. اما به شرطی که دوستان نوجوان مانند این حدیث باشند: مومن آینه برادر مومن دیگر است و باید در پوشاند عیب‌های همدیگر سعی و کوشش کنند، چرا که، تلاش در جهت پوشاند عیوب دیگران موجب ارتقای خلق و خوی فرد نیز می‌شود. از جهتی همنشینی با افرادی که درون مایه ضعیفی دارند به ‌طور معمول باعث گرفتاری و انحراف فرد می‌گردد. رفیق منحرف آینده فرد را به ‌کلی به تباهی می‌کشاند و او را در راه کژی، خلاف و فساد اخلاقی سوق می دهد که انتهایی ندارد و روز به ‌روز پایین‌تر سقوط می‌کند.


5. رعایت بهداشت فردی و اجتماعی:
بهداشت فردی در واقع، تشکیل شده از راه‌ و روش‌هایی برای جلوگیری از تولید یا انتشار بیماری‌ها و پاک نگهداشتن اعضای بدن.


راحت‌ترین عمل برای رعایت بهداشت، شستن دست ها و تمام بدن است. البته تمییز نگه‌ داشتن مو، ناخن و شستن لباس‌ها هم می‌تواند در زمره آسان‌ترین اعمال قرار بگیرد و سلامت و بهداشت فرد را تا حد زیادی حفظ کند.


بهداشت فردی از اصلی‌ترین موارد سلامت فرد و سلامت جامعه است. با رعایت موارد معمولی و آسان در زندگی روزمره می‌توان از بسیاری از مشکلات و مسائل جلوگیری کرد. بهداشت اجتماعی مانند: به ‌تن کردن البسه پاکیزه، کوتاه کردن مو و دیگر موارد است.


6. انجام تفریحات سالم
فرد نوجوان برای رشد و رسیدن به کمال روحی و جسمی هم به انجام کارهای بدنی نیاز دارد و هم به شور و نشاط روح. تفریحات سالم می بایست به نحوی برای جوانان مهیا شوند که هم زمان آنان را پر کرده و هم آن‌ها را از بیکاری و سرگردانی حفظ کند همچنین موجب ارتقا جسم و روح آنان شود. طبق حدیثی که از حضرت علی علیه السلام روایت شده ایشان دو نوع سرگرمی‌ را ذکر کرده اند: "علـِّموا اولادکم ، السباحة و الرمایة."
" هیچکس لیاقت اشک ریختن ندارد، کسی که این لیاقت را داشته باشد، باعث آن نخواهد شد" 

لازم است بدانید که چقدر خندیدن برای روح و جسم مفید است.

شاید در این سن به انجام کارهایی مانند رفتن به استخر و سونا و جکوزی بسیار خوب و تاثیر گذار باشد:

سونا و جکوزی دو فضای هیجان انگیز، مفید و دوست داشتنی است که به واسطه ویژگی های درمانی و تفریحی بسیار پرطرفدار بوده، و هر شخصی را به داشتن یک سونا و جکوزی آپارتمانی در ویلا یا خانه خود وسوسه می کند. جکوزی را می توان یک پکیج ضروری جمع و جور در کنار استخر دانست که از ۹۰ درصد تجهیزات استخر مانند پمپ استخر، فیلتر شنی استخر و ملزومات تصفیه و گندزدایی بهره می برد. اما سونا به واسطه کاربرد و اثرات متفاوت خود دارای ملزومات و تجهیزات تاسیساتی متفاوتی است.

 

7. مسئولیت پذیری
یک نوجوان سالم در همه حال از مسئولیت استقبال می‌کند و از زیر مسئولیت‌های خود شانه خالی نمی‌کند. نوجوانی که از نظر شخصیتی سالم است، دارای ویژگی‌های خواستن/ دانستن/ توانستن است. هیچ‌گاه در انتظار چیزی نیست. او هیچوقت دیگران را مسبب شکست های خود نمی داند. بلکه تنها خود و نوع دیدگاهش را عامل شکست های خود دانسته و به‌ خوبی از تمام شکست‌ها به عنوان پلی برای موفقیت‌های آینده استفاده می‌کند.


ابزارهای توانایی نوجوان سالم
نوجوان سالم حتما ابزار زیر را در جعبه ابزار توانایی ها و مسئولیت های خود دارد:
• از خود اطلاعات و آگاهی دارد و در اصل با تمامی نکات مثبت و منفی خود آشنایی دارد.
• وی دارای شخصیتی آراسته، با ادب و وجدان است.
• از یک نیروی تخیل قوی درونی استفاده می‌کند که اهداف دست ‌نیافتنی را، دست‌ یافتنی می‌ بیند.
• دارای اراده قوی است. مسائل و مشکلات نمی ‌توانند او را  از رسیدن به اهداف خود بازدارند.
 

نوجوان سالم,ویژگی های نوجوان سالم,نوجوان سالم چگونه است

 

 

دکمه کنترل یک "نوجوان سالم"

ممکن است نوجوانان بر اثر همنشینی با دیگران دچار شک و تردید شده و رفتارهای اشتباهی از خود نشان دهند. نوجوان سالم با آگاهی کامل مسئولیت تمامی کارهای خود را برعهده می‌گیرد. نوجوان در ذهن خود در پی یک دکمه بزرگ به اسم کنترل است در زمان بروز یک رفتار غلط، از ادامه آن پیشگیری می‌کند. به عبارت صحیح‌تر نوجوان سالم خود را کنترل می‌کند. توصیه می شود برای افزایش تمرکز این روش ها را در کودکان و نوجوانان امتحان کنید.

موافقین ۰ مخالفین ۰

هیپنوتیزم

هیپنوتیزم درمانی,آموزش هیپنوتیزم,اموزش هیپنوتیزم,خود هیپنوتیزم

 

هیپنوتیزم چیست؟

چکیده و اصل هیپنوتیزم در ایجاد و خلاقیت یک تمایل و توانایی خلاصه می شود که باید در فرد هیپنوتیزم شونده پدید آید. او باید بتواند از صحبتهای هیپنوتیزور و در ذهن روشن و فعال خود تصویری زنده و واضح بسازد و تمام تخیلات و تمرکز ذهنی خود را تنها در این راستا تجهیز و تمرکز بخشد. مطالبی که هیپنوتیزور به او ارائه می دهد ممکن است حقایقی قطعی یا سمبولیک باشند.هیپنوتیزم یک تغییر گورای روانیست که با تغییر در درک، تصویرسازی، تلقین پذیری و تمرکز همراه است و سوژه درجاتی از انفکاک یا جدا شدن را تجربه می کند.

 

باورهای نادرست درباره هیپنوتیزم:

هیپنوتیزم-هنوز برخی تصور می کنند به هنگام هیپنوتیزم ، یک فرد مقتدر و ماهر به طور فعال ، فردی را که حالت تسلیم به خود گرفته ، کنترل می کند. این تصور از واقعیت علمی به دور است. تصور وجود یک هیپنوتیزور با قدرت زیاد و اسرار آمیز در مقابل فردی ضعیف و مقهور ، به قرن هجدهم باز می گردد که هیپنوتیزم با استفاده از " نیروهای مرموز " و مغناطیسی صورت می گرفت. هیپنوتیزور در آن عصر، انسانی با قدرت جادویی و غول آسا بود که با وسایل اهریمنی، اراده و روح انسان های دیگر را کنترل و اداره می نمود.

نظریه جدید درباره هیپنوتیزم وهیپنوتیزور با این باورهای قدیمی فاصله بسیار زیادی دارد. هم اکنون بسیاری از روان پزشکان و روان شناسان از این نظریه طرفداری می کنند که : هیپنوتیزور تنها نقش راهنما و هدایت کننده را در برقراری حالت هیپنوتیزم ایفا می کند و " کار اصلی" را در این جریان خود فرد تحت هیپنوتیزم انجام می دهد.

هیپنوتیزم شدن، نشانه ضعف روحی نیست!

همانطور که دکتر اشپیگل اظهار می دارد:

هیپنوتیزم شدن نشانه سطح بالایی از هوش  و استعداد  و نمایانگر قدرت و قابلیت فرد در انجام تمرکز است. 

 


آیا همه افراد هیپنوتیزم می شوند؟
پاسخ کلی مثبت است یعنی اگر قرار باشد یک فرد را هیپنوتیزم کنند بالاخره می توان وی را با یک تکنیک خاص به خلسه فرو برد ، اگرچه ممکن است این امر وقت زیادی بگیرد و تکنیکهای متعددی را مجبور باشیم پیاده کنیم . در واقع به لحاظ تئوری همه انسانها می توانند خلسه هیپنوتیزم را تجربه کنند . اما به لحاظ عملی انسانها ابه چهار دسته کلی تقسیم می شوند :
1 – 5 % تا 10 % افراد جامعه را می توان هیپنوتیزم کرد.
2 – 30 % تا 35 % فقط خلسه سبکی را تجربهمی کنند.
3 _ حدود 30% تا 35% می توانند خلسه متوسطی را تجربه کنند.
4 – گروهی که 20 % تا 25% افراد جامعه را تشکیل داده و می توانند خلسه های عمیقی را تجربه کنند.
البته به شرایط فرهنگی جامعه عادات خاص مردمان و ... می توان انتظار داشت که فراوانی هر دسته کمی فرق می کند .

 

 

چه کسانی را می توان راحتتر هیپنوتیزم کرد ؟

افراد و گروههای زیر معمولا می توانند سریعتر و عمیقتر به خلسه روند :

الف : نوجوانان و جوانان نسبت به کودکان کم سن و افراد مسن.
ب : خانمها نسبت به آقایان راحتتر هیپنوتیزم می شوند.
ج : افرادی که تصویرسازی خوبی دارند و راحتتر رویا پردازی می کنند ، از همین رو با زیگران ، هنرمندان ، کسانی که شعر می گویند ، با موسیقی سروکار دارند و نقاشی می کشند و .... افراد مناسبی برای تجربه هیپنوتیزمند.
د : اشخاصی که کارهای ریتمیک می کنند و به لحاظ شغلی وظیفه انجام عملی مشخص را دارند.
هـ : افراد باهوش و باقدرت خلاقه و تصویرسازی بالا از یک سو و از طرف دیگر افرادی که ساده دل بوده و تلقین پذیری بالایی دارند ، در واقع افراد دو سر طیف جامعه هیپنوتیزم پذیری بالایی دارند .
و : افرادی که شخصیت وابسته یا دارند و اشخاصی که تحت تربیت آمرانه رشد کرده اند.
ز : اشخاصی که ورزشهای رزمی می کنند.

 


چه کسانی سخت هیپنوتیزم می شوند ؟

الف : افرادی که بدبینند و افرادی که توانایی تصویرسازی پایینی دارند . اشخاص وسواسی که به جزئیات توجه می کنند .
ب : افرادی که عادت کرده اند برای هرپدیده و موضوعی دلیلی واضح داشته باشند ، نظامیان رده بالا شطرنج بازان ، هیپنوتیزورها ، اشخاص مسن ، افرادی که هیپنوتیزور را از کودکی دیده اند و نمی توانند تصور کنند که تحت کنترل و تسلط همان طفل کوچک قبل و هیپنوتیزور فعلی درآیند مثل پدر و هیپنوتیزور عمو و دایی و ... ااختلاف سنی زیادی دارند .


ج : افرادی که بهره هوشی پایینی دارند افرادی که تختلالات روانی دارند که مانع تمرکز در آنها می شود مثل افراد مضطرب و ... که البته در این افراد با رفع حالات زمینه ای می توان شرایط را عوض کرد و فلسفه خوبی در آنها برقرار کرد .

د : چگونه می توان میزان هیپنوتیزم پذیری یک فرد را برآورد کرد ؟ با ارزیابی کلی شرایط عمومی یک سوژه به لحاظ جنس ، سن ، هوش ، شغل و ... می توان یک برآورد کلی به عمل آورد ولی تمام این مورد توضیح داده شده نسبی بوده و ممکن است یک فرد علی رغم شرایطی که دارد، بر خلاف انتظار پاسخ متضادی به تکنیکهای هیپنوتیزم بدهد.

 

هیپنوتیزم درمانی:

 

 

نحوه ایجاد هیپنوتیزم و امکانات درمانی آن

 

تعریف هیپنوتیزم درمانی-" هیپنوتیزم درمانی" یک روش درمانی است که در یک مرحله یا مراحلی از آن از هیپنوتیزم استفاده می شود.بیمار در صورت تشخیص پزشک معالجش و تمایل خودش می تواند از هیپنوتیزم در برنامه درمانش استفاده کند. برای انجام موفقیت آمیز هیپنوتیزم درمانی بیمار باید:

- ذهن خود را از کلیه افکار انحرافی خالی و پاک کند.

- به اصالت علمی هیپنوتیزم و قابلیت عملی هیپنوتیزور اعتقاد و ایمان داشته باشد.

- به اندازه کافی قدرت تمرکز و تصور داشته باشد.

- به برنامه ای که هیپنوتیزور برای درمان بیماری و یا رفع مشکل او مطرح کرده، مطمئن باشد.

 

 

در مورد و شرایط زیر هیپنوتیزم اثرات درمان کننده اثبات شده ای دارد:

 

- نقش هیپنوتیزم در درمان پرخوری و چاقی

-نقش هیپنوتیزم در ترک اعتیاد به دخانیات ، الکل و بسیاری از مواد مخدر

- درمان بی خوابی

- معالجه حالات اضطرابی

- درمان حالات هیجانی

- نقش هیپنوتیزم در معالجه افسردگی

- درمان ضعف و فقدان اعتماد به نفس

- نقش هیپنوتیزم در ایجاد انگیزه و امید

- درمان وسواس و رفتارهایی که فرد به صورت اجباری انجام می دهد

- درمان عادت جویدن ناخنها

- معالجه عدم قدرت درتمرکز فکری

- نقش هیپنوتیزم در درمان لکنت زبان در مواردی که نقص عضوی در کار نباشد

- نقش هیپنوتیزم در درمان حالاتی که فرد در شناخت هویت خود دچار مشکلاتی شده است

- درمان انواع ناتوانی ها و مشکلات جنسی

 

 

هیپنوتیزم درمانی می تواند به دو شکل متفاوت صورت بگیرد:

 

1- دگر هیپنوتیزم درمانی

در دگر هیپنوتیزم درمانی، درمانگر پس از صحبت کردن با بیمار و ایجاد آمادگی ذهنی و روحی در او، در صورت نیاز بیمار به القای خُلسه هیپنوتیزمی، او را به عمق مناسبی که برای برنامه درمانی اش مناسب باشد، می رساند و در این شرایط به هیپنوتیزم درمانی می پردازد.

 

 

هیپنوتیزم درمانی,آموزش هیپنوتیزم,اموزش هیپنوتیزم,خود هیپنوتیزم

هیپنوتیزم درمانی

 

2- خود هیپنوتیزم درمانی

در روش خود هیپنوتیزم درمانی کافی است بیمار طی 2 یا 3 جلسه ، طریقه استفاده از خود هیپنوتیزم و نحوه درمان و تلقین به خود را بیاموزد. پس از آن می تواند با روشی که یاد گرفته خودش را در خلسه هیپنوتیزمی  قرار دهد و در این شرایط، به صورت ذهنی ، متن تلقین را مرور کند و یا به نوار صوتی که پس از چند دقیقه سکوت. (مدت لازم برای رسیدن او به حالت خود هیپنوتیزم) متن تلقین را پخش می کند ، گوش دهد. در این وضعیت ، بیمار بدون نیاز به مراجعات مکرر به مطب پزشک و صرف هزینه گزاف ، خودش این برنامه درمانی را انجام می دهد.

برای آموزش خود هیپنوتیزم به افراد عادی جامعه، بایستی به نکات زیر توجه شود:

1- آموزش خود هیپنوتیزم راه رسیدن سریع به حالت آرامش است.

2- کسانی که برای آموزش خود هیپنوتیزم مراجعه می کنند ، از سلامت روانی و حداقل هوش متوسط بهره مند باشند.

3- داوطلبان فراگیری خود هیپنوتیزم به این نکته توجه داشته باشند که برای رسیدن به عمق مناسبی از خلسه باید:

الف- استعداد ذاتی داشته باشند.

ب- با هیپنوتیزور همکاری لازم را بکنند.

4- باید به کسانی که مایلند خود هیپنوتیزم را بیاموزند، این نکته مهم را تذکر داد که آنها در حالت خود هیپنوتیزم بیدار و هوشیار بوده و نسبت به صداها و وقایعی که در محیطشان می گذرند، آگاهی دارند و در پایان جلسه معمولاً آنها را به یاد می آورند.

5- آموزش خود هیپنوتیزم با هوش ، قدرت خلاقیت و انگیزه داوطلب رابطه مستقیم دارد. بنابراین کسانی که عقب ماندگی ذهنی یا آشفتگی روانی دارند ، با احتمال زیاد به هیپنوتیزم و خود هیپنوتیزم نمی رسند.

6- کسانی که در مدی تیشن، یوگا، ریلاکس شدن و ... پیشرفت خوبی داشته اند ، خیلی سریع تر و بهتر می توانند خود هیپنوتیزم را یاد بگیرند.

7- کسانی که خود هیپنوتیزم را یاد می گیرند، هر قدرکه بیشتر تمرین کنند، هم زودتر به خُلسه هیپنوتیزم می رسند و هم عمق خلسه آنها بیشتر می شود .

 

شما هر طور که بخواهید ، همانطور خواهید شد! در جهان پهناور ذهن، به همان صورتی که شما فکر می کنید، نیروهای محرکه و انگیزه دهنده شما، به همان گونه سرنوشت شما را رقم خواهند زد ؛  شما  به طریقی خواهید رفت که به آن باور دارید و تا موقعی که زنده هستید، اراده شما بی صدا نخواهد گشت. پس در تمام جریان زندگی خود به این کلام هوشمندانه توجه داشته باشید:

هرگونه که فکر کنم ، همان گونه زندگی خواهم کرد.

موافقین ۰ مخالفین ۰

تفاوت روانشناس، مشاور و روانپزشک چیست؟

یک متخصص روانشناسی ضمن تشریح وظایف و عملکرد متخصصان مختلف حیطه روانی گفت: در حال حاضر متخصصان زیادی همچون مشاور، روانشناس، روانپزشک یا متخصص مغز و اعصاب در حیطه روان انسان‌ها فعالیت می‌کنند و همین موضوع موجب سردرگمی نیازمندان به خدمات روانشناسی و مشاوره در کشور شده است.

گوهریسنا انزانی در گفت وگو با ایسنا اظهارکرد: امروزه همزمان با رشد و پیشرفت دنیا، تغییرات زیادی در حال اتفاق افتادن است؛ تغییراتی که زمینه‌ساز تفاوت میان والدین و فرزندان و از سویی دیگر موجب افزایش مشکلات فردی و اجتماعی، آسیب‌های روحی و روانی شده است که اگر متوقف نشوند جامعه را دچار آسیب‌های اجتماعی مانند طلاق، خودکشی، اعتیاد، ترک تحصیل و ... اشتباه می‌کنند.

وی با بیان اینکه در جامعه امروزی مشاوره از اهمیت بالایی برخوردار است، گفت: با تخصصی شدن تمامی علوم نیاز به مشاوره و روانشناسی در کشور افزایش یافته است.

به گفته دکتر انزانی با پیشرفت جامعه برچسب زنی به کسانی که از خدمات مشاوره ای استفاده می‌کنند کاهش پیدا کرده است و دیگر جامعه افرادی را که به مشاور یا روانشناس مراجعه می‌کنند را «دیوانه» خطاب نمی‌کند. این دیدگاه باعث شده است تا افراد بیشتری برای پیشگیری یا رفع مسائل زندگی خود با سهولت بیشتری از خدمات روانشناسی و مشاوره بهره‌مند شوند.

این متخصص روانشناسی با بیان اینکه روانشناسان یا روانپزشکان بدون قضاوت و بدون درگیر کردن احساسشان می‌توانند راهکارهای منطقی و مناسبی را به مراجعان خود ارائه کنند، تاکید کرد: با توجه به شرایط کنونی جامعه، به نظر می‌رسد نیازمندان به متخصصان روانشناسی اغلب اوقات در این سردرگمی که در چه حیطه‌ای باید از چه متخصصی خدمات روانی دریافت کنند به سر می‌برند زیرا متخصصان زیادی همچون مشاور، روانشناس، روانپزشک یا متخصص مغز و اعصاب در حیطه روان انسان‌ها فعالیت می‌کنند به همین دلیل باید بتوان تعریف دقیقی از کارکرد هر رشته داشت تا در صورت بروز بحران، افراد آگاه باشند که باید از چه متخصصی کمک بگیرند.

انزانی افزود: بخشی از جامعه نوع تخصص متخصص مغز و اعصاب با متخصص اعصاب و روان و روانشناس را با مشاور اشتباه می‌گیرند این درحالیست که متخصص مغز و اعصاب در زمینه بیماری‌های مغز و اعصاب بر سیستم مرکزی اعصاب و اعصاب محیطی تخصص دارد و بیمار در صورت بروز مشکلاتی مانند سردرد، اختلالات خواب، مشکلات عروقی، مغزی، ام اس، صرع، پارکینسون یا سکته باید به او مراجعه کند.

وی در ادامه گفت: از آنجایی که متخصص مغز و اعصاب با متخصص اعصاب و روان به کرات اشتباه گرفته می‌شود، باید توجه کرد که متخصص اعصاب و روان یا روان پزشک در تشخیص، ارزیابی، درمان و پیشگیری اختلالات رفتاری، عاطفی و ذهنی تخصص دارد. او تنها کسی است که می‌تواند دارودرمانی انجام دهد و در صورت نیاز بستری فرد در بیمارستان روانپزشکی، هماهنگی‌های لازم را انجام دهد و گاهی از شوک درمانی یا سایر درمانهای روانپزشکی کمک می‌گیرد. در واقع متخصص اعصاب و روان روانپزشکی است که دوره عمومی پزشکی را گذرانده سپس تخصص در زمینه روانپزشکی را کسب کرده است و برای اختلالاتی همچون افسردگی، اضطراب، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، وسواس و... راهکارهای مناسب را ارائه می‌دهد این درحالیست که روانشناسی علم مطالعه ذهنی و کارکرد ذهنی احساسات، هیجانات، انگیزش و رفتار انسان است.

انزانی تاکید کرد: روانشناسان در مورد هر مسئله‌ای از منبع علمی و پژوهشی استفاده می‌کنند. در واقع تغییر رفتار، رشد و درمان فرایندی مداوم، مستمر و طولانی مدت است که باید با تلاش خود فرد برای توانگری و خودسازی دائم انجام شود. تکنیک‌های روانشناسان بر پایه علم و پژوهش است و طی گذر زمان با مطالعه و انجام تمرینات مربوطه شاید بتوانند مشکلات و مسائل پیش آمده را کاهش دهند.

این روانشناس در ادامه به تشریح تفاوت‌های روانشناس و مشاور پرداخت و گفت: مشاور از فنون علوم روانشناسی برای کمک به افراد در زمان تصمیم‌گیری در مراحل متفاوت زندگی بهره می‌گیرد اما درمان اختلالات مانند اضطراب، افسردگی و.. را انجام نمی‌دهد. معمولا مراجعانی که به مشاور مراجعه می‌کنند مشکل حاد و جدی ندارند و نیازمند دریافت راهنمایی برای مشکلات خود هستند اما روانشناسان مشکلات جدی‌تر را بررسی می‌کنند و به گروههای متفاوتی تقسیم می‌شوند.

 انزانی اضافه کرد: روانشناس عمومی، شناخت مسائل روانشناسی و علل رفتار انسان را مد نظر دارد و در امر آموزش و پرورش شناخت کودکان عادی و استثنایی، مسائل روانی و اجتماعی، استرس و مشکلات مالی فعالیت می‌کند. روانشناس می‌تواند در حوزه خانواده (ساختار و فرآیند تحول خانواده، شناسایی علل ناهنجار زوجین، تکنیک حل مشکلات و...)، تربیتی (یادگیری، تربیت معلم، شناخت مشکلات دانش آموزان عقب مانده و تیزهوش و...)، صنعتی و سازمانی (مطالعه علمی رابطه بین دنیای انسان و کار، مشاوره به مدیران و کارکنان و...) فعالیت کند.

به گفته وی در روانشناسی بالینی، روانشناس به شناخت ناهنجاریهای رفتار انسان، ناتوانی‌های شناختی احساسی، رفتاری، تغییر و درمان ناهنجاری‌ها، راه‌های پیشگیری از آن می‌پردازد. این گروه خدمات بالینی انجام می‌دهند، پژوهش می‌کنند، آموزش‌هایشان پیشرفته‌تر است، در مراکز توانبخشی و پیشگیری فعالیت می‌کنند، کارگاه‌های آموزشی تخصصی برگزار می‌کنند و می‌توانند در حیطه روانشناسی بالینی، کودک و نوجوان، اختلالات را تشخیص دهند. همچنین در روان درمانی چگونگی احساس و رفتار هر فرد  بررسی می‌شود. هدف از این کار تغییر در افکار، احساس، رفتار و تغییر در نگرش هر فرد است. حال آنکه در روانکاوی با یافتن ریشه مشکل و تمرکز بر مشکلات  کودکی هدف رفع مشکلات و مسائل اساسی است. در گروه روان‌سنجی نیز ارزیابی، ارزشیابی، سنجش و اندازه گیری صفات، ویژگی شخصیتی انسانی با ابزار مختلف مانند تست یا آزمون‌های روانی انجام می‌شود.

انزانی با بیان اینکه در تیم روانشناسی، روانشناسان متفاوت بالینی، عمومی، تربیتی، روان‌سنج، روانپزشک و مشاور فعالیت می‌کنند، گفت: باید توجه کرد که افرادی که به عنوان مشاور، روان شناس و روانپزشک فعالیت می‌کنند باید دارای مجوز سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور باشند زیرا با توجه به افزایش روانشناسان زرد که خدمات آن‌ها به جامعه اثر کوتاه‌مدت مثبتی دارد اما به مرور زمان اثرات جبران ناپذیری را بر افراد ایجاد می‌کنند، توجه به این نکته ضروری است که روانشناسان حقیقی باید حداقل در مقطع کارشناسی ارشد یا دکترا دارای مدرک علمی باشند.

 

در صورت نیاز به مشاوره روانشناسی بهتر است ابتدا ویژگی های یک دکتر روانشناس خوب را بدانید. در سایت دکتر بهشتیان مقاله ای در این زمینه وجود دارد که توصیه می کنم این مقاله را مطالعه کنید.

موافقین ۰ مخالفین ۰

چطور همسر خوبی باشیم؟

ویژگی های همسر خوب

 

روانشناسان بالینی توصیه می کنند زنان به مسائلی که ممکن است مردان از آنان پنهان کنند، توجه داشته باشند تا بتوانند به بهترین وضع ممکن زندگی را اداره کنند.

زندگی میدان جنگ نیست؛ این جمله را از همان روز شروع یک ارتباط و بعد از آن به خاطر داشته باشید. حتی در سخت ترین لحظات زندگی  هدف اصلی تان را فراموش نکنید. ازدواج راهی برای ساختن زندگی بهتر، کامل تر و همراه با آرامش است. پس به جای نقشه کشیدن های هر روزه و گرفتن باج مادی یا عاطفی از او، راه حل عاقلانه ای را برای حل اختلافات و مشکلات جست و جو کنید. کم نیستند مردهایی که به خاطر بی توجهی همسرشان یا درک نشدن توسط او، در جای دیگری به دنبال محبت می گردند. حال اگر می خواهید مرد زندگی تان بیش از پیش عاشق شما شود، توجه به نکات زیر می تواند کمک کننده باشد.


شریک شکست های هم باشید
قرار نیست به همسرتان بچسبید و تمام استقلال تان را از دست بدهید اما نباید فراموش کنید در یک خانه مشترک زندگی می کنید؛خانه ای که نه تنها در آن تصمیم های مشترک گرفته می شود، بلکه اعضایش در کنار هم شادی، غم، ترس و اشتیاق را تجربه می کنند. اگر می خواهید همسری ایده آل باشید، باید به شریک زندگی تان این احساس را القا کنید که در هر لحظه در کنارش هستید و شریک موفقیت ها و شکست هایش هستید. مردی که این حس را در همسرش نمی بیند، با دیدن حمایت های دیگری سفره دلش را باز می کند و گاهی با حل شدن در یک رابطه تازه به زندگی اش آسیب می زند تا حدی که میتواند رابطه ای را به طلاق ختم کند.


تحقیرش نکنید
هرقدر هم که با هم صمیمی باشید، باز هم نباید از این دیوار شیشه ای که میان تان هست بگذرید. در افراد بالغ، صمیمیت در دل خود احترام متقابل را هم دنبال دارد و در یک زندگی عاشقانه، این احترام صد چندان می شود. پس قبل از توهین به همسرتان یا ناراحت کردنش، از خود بپرسید او و این رابطه تا چه اندازه برای شما ارزش دارد. یادتان نرود تنها یک کلمه می تواند سرنوشت رابطه میان شما را دگرگون کند، مسئولیت شناس باشید و تک تک حرف ها و کارهای تان را، زیر ذره بین بگذارید. این واقعیت را نادیده نگیرید که بسیاری از همسران خائن ، همان کسانی هستند که مدام مقابل جمع تحقیر می شوند و احساس می کنند که همسرشان برای غرور و هویت آنها ارزشی قائل نیست.


روی همسرتان برچسب نچسبانید
درست است که بی خیالی شما ممکن است باعث نادیده گرفتن واقعیت شود و کار را از کار بگذراند، اما حسادت و شکاک بودن، آسیب های بیشتری را به همراه می آورد. ترس همسرتان از قضاوتی که در موردش دارید و از طرف دیگر، حس اینکه شخصیتش را لگدمال می کنید و به شعورش احترام نمی گذارید، می تواند او را به مردی خائن و بی تفاوت تبدیل کند. پس حرمت ها را از بین نبرید و تا از چیزی با خبر نشده اید، روی همسرتان برچسب نچسبانید. یادتان نرود مردهایی که چنین همسری دارند، گاهی تنها برای تلافی چنین تصمیمی می گیرند.


دائم نگویید که می روم
هر مردی احتیاج دارد که بداند تنها و تنها به خاطر خودش دوست داشته می شود و از پس راضی کردن همسرش بر می آید. این تصور به آنها احساس غرور و قدرت می دهد، پس این حس را از همسرتان نگیرید. زنانی که مدام همسرشان را از نبودشان می ترسانند، همان کسانی هستند که شریک زندگی شان را به نبود خود عادت می دهند. مردی که سال ها در ذهن خود تصویر رفتن همسرش را تجسم کرده، سرانجام روزی به این تصویر عادت می کند و برای آرام کردن ترس هایش و گرفتن آرامشی که از او سلب شده، به دنبال پایگاه دیگری می گردد.


به رفت و آمدش دقت کنید
از یاد نبرید که انرژی اطرافیان و حتی تصویری که از آنها در ذهن تان شکل می گیرد، در آینده زندگی شما تاثیر گذار است. بررسی ها ثابت کرده افسردگی، خشم و حتی عادت های کلامی ما تحت تاثیر اطرافیان مان قرار دارد و می توانیم قاطعانه بگوییم که بودن در کنار زوج هایی که مدام با هم جنگ دارند یا آداب زندگی آرام و سالم را نمی دانند، می تواند به رابطه شما آسیب بزند. از طرف دیگر، رابطه افراطی همسرتان با افراد مجردی که در دنیای دیگری سیر می کنند یا مردهایی که دلبستگی به همسرشان ندارند، می تواند گاهی روی رفتار او تاثیر بگذارد و به زندگی تان آسیب بزند.

 

 

  

 

معیارهای همسر خوب

 

هر مردی احتیاج دارد که بداند تنها و تنها به خاطر خودش دوست داشته می شود

 

قدرت همسرتان را ستایش کنید
توجه داشته باشید اگر همسرتان را به خاطر قدرتش ستایش کنید، او احساس قدرت و برتری می کند. آنان دوست دارند همیشه قوی به نظر برسند، بنابراین زنان باید از قدرت همسران خود تعریف و تمجید کنند، زیرا مردان به توجه همسرشان نیاز دارند. به عنوان مثال از او بخواهید در کنسرو را باز کند یا در جابه جایی وسایل سنگین کمک کند. این درخواست، احساس نا امنی را در شما از بین می برد و به او اعتماد به نفس می بخشد. در اینجا به جای دستور تنها با یک تحسین ساده به او انرژی می دهید.


همسری مرتب باشید
مردها دوست دارند همیشه همسرشان را مرتب ببینند و مطمئن باشند که او بیمار نیست، زیرا آنان دوست دارند خانواده ای قوی داشته باشند. همچنین مردان دوست دارند همسرانی قوی و پر انرژی داشته باشند. توجه به این خواسته موجب می شود هم سلامت بمانید و هم این که به نگرانی های او و خواسته هایش توجه کنید.


وقتی به خودتان می رسید به شوهرتان این پیام را می دهید که می خواهید برای او زیبا باشید. یک روانشناس خوب در این مواقع می گوید: «مغز آقایان طوری خلق شده که به محرک های بصری واکنش نشان می دهند. وقتی شما را در لباسی زیبا و جذاب می بینند، این به آنها می فهماند که شما او را می خواهید و دوست دارید.»


غذای محبوب او را بپزید
این ضرب المثل معروف و قدیمی حقیقت دارد: «بهترین راه برای تصاحب دل یک مرد از طریق شکم اوست.» اینکه بدانید او چه غذاهایی دوست دارد بدون اینکه از او بپرسید نشان می دهد که چقدر او را خوب می شناسید. زوج هایی که به من مراجعه می کنند و می گویند که به خوبی از جزئیات یکدیگر آگاهند، بهترین زندگی ها را دارند.


تعریف و تمجید از او
در طول تاریخ آقایان باید می جنگیدند و غذا تأمین می کردند تا زنان را جذب کنند و برای خودشان نگه دارند و در نتیجه وقتی نوبت به رقابت می رسد، آنها تمایل دارند ویژگی های مردانه خود را به رخ بکشند. بگذارید همسرتان بداند که شما چه فکری در مورد او می کنید: مرد خانه، حل کننده مشکلات، همه فن حریف، جذاب و خوش تیپ همه از توصیفاتی هستند که ممکن است از او داشته باشید. اندرا بروش، روانشناس بالینی می گوید: «تعریف و تمجید واقعی در مورد ظاهر و قدرت بدنی شوهرتان تأیید می کند که شما او را تحسین می کنید و این برای او برابر با عشق است.».


تشکر از او برای چیزهای کوچک
دفعه بعدی که شوهرتان بچه ها را به مدرسه می رساند، قدردانی خود را از او نشان دهید. یک مشاوره ازدواج و خانواده می گوید: «ما در زندگی شتاب زیادی داریم و گاهی کارهای خوب را نادیده می گیرید و آقایان یادشان می رود که چه نیازی به شما دارند، ولی آنها هم احساس دارند. بنابراین از ته دل از او تشکر کنید.» تشکر وقدردانی باعث می شود که رفتار او بهتر شود و انرژی خوبی به رابطه شما تزریق شود.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰