مطالب مفید روانشناسی

مطالب مفید روانشناسی

۱۶ مطلب در شهریور ۱۳۹۸ ثبت شده است

چگونه با افسردگی پاییزی کنار بیاییم؟

پاییز فصلی پر از زیبایی و رنگ هاست؛ اما در کنار این زیبایی برای بسیاری از افراد، ناراحتی و افسردگی و خستگی فراوانی با خود به همراه دارد. با وجود اینکه در این فصل، معمولا هوای خوب و دلنشین، نم باران و برگ‌های زرد و نارنجی حس زیبا و رمانتیکی در اکثر افراد ایجاد می‌کنند، اما باز هم حس افسردگی بیشتر از همیشه به سراغ مان می‌آید.

در ادامه این مقاله با چند راهکار کاربردی آشنا خواهید شد تا پاییز امسال، لبخند روی لب هایتان نقش بسته و با افسردگی خداحافظی کنید.

چگونه با افسردگی پاییزی کنار بیاییم؟

سحرخیز باشید

کمبود نور آفتاب با کوتاه شدن روز‌ها و متعاقبا طولانی شدن شب‌ها، می‌تواند باعث ایجاد اختلالات عاطفی فصلی شود و در نتیجه احساس افسردگی به شما دست دهد. طبق مطالعات به دست آمده، یک روش عالی برای جلوگیری از به وجود آمدن این حالت، این است که صبح‌ها بین ساعت ۶ الی ۱۰، هنگامی که بیشترین و قوی‌ترین میزان نور را شاهد هستیم، به مدت حداقل ۳۰ دقیقه به بیرون از خانه بروید.

در یک روز معمولی، تابش نور خورشید در خارج از منزل شما حدود ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ برابر بیشتر از داخل منزل است. پس برای مبارزه با افسردگی فصل پاییز، صبح‌ها کمی زودتر از خواب بیدار شده، خانه را ترک کنید و با یک پیاده روی ساده، روز خود را بسازید.

خواب خود را تنظیم کنید

در پاییز نیز مانند بهار، هوس خواب در افراد بسیار بیشتر می‌شود. از آنجا که در پاییز، شب‌های طولانی تری داریم، سطح ملاتونین یا همان هورمون خواب در بدن افزایش یافته و در نتیجه باعث می‌شود کل روز احساس خواب آلودگی داشته باشید و از سوی دیگر، شب‌ها نیز بیقرار باشید. ما اغلب با غلبه بر سیستم طبیعی خواب خود مثل نوشیدن قهوه یا مصرف قرص‌های آرامش بخش، این مشکل را بیشتر می‌کنیم!

برای از بین بردن این حالت، کافی است یک برنامه مشخصی برای زمان خوابیدن و بیدار شدن خود داشته باشید. همچنین می‌توانید شب‌ها کمی قبل از خواب، از دمنوش‌های گیاهی آرامش بخش استفاده کنید.

مواد غذایی مفید میل کنید

چگونه با افسردگی پاییزی کنار بیاییم؟

وجود روز‌های کوتاه و کمبود نور خورشید، تولید سروتونین یا همان هورمون شادی را در بدن ما به میزان چشمگیری کاهش می‌دهد. این موضوع باعث می‌شود تا ما به مصرف کربوهیدرات‌های تقویت کننده‌ای مثل پاستا و سیب زمینی و برنج روی آوریم و در نهایت چندین کیلوگرم افزایش وزن پیدا کنیم! پیشنهاد می‌کنیم در این فصل سبزیجات، مرکبات و بسیاری از میوه‌ها که منبع غنی ویتامین C، فیبر، آنتی اکسیدان و بتاکاروتن هستند را بیشتر مصرف کنید.

همچنین مصرف خوزاکی‌هایی که حاوی آنتی اکسیدان و فیبر هستند، تاثیر فراوانی در جلوگیری و درمان افسردگی پاییزی دارد.

زمانی را با دوستان خود سپری کنید

مطالعات بیشماری ثابت کرده‌اند که داشتن یک یا چند دوست خوب می‌تواند افسردگی را از بین ببرد. ممکن است حال و هوای پاییز، حس شور و شوق شما را از بین برده و ترجیح دهید بیشتر زمان خود را در خانه و جلوی تلویزیون بگذرانید. ما به شما پیشنهاد می‌کنیم این حس را کنار بگذارید و زمانی را به دوستان خود اختصاص دهید. با آن‌ها بیرون رفته و سعی کنید بیشتر در فضا‌های شاد و خودمانی حضور پیدا کنید. یک عصرانه دلنشین در کافه مورد علاقه تان، رفتن به سینما یا کنسرت خواننده محبوب تان می‌تواند اثربخش باشد.

یک هدف تعیین کنید

با تمام شدن تابستان و دور بودن عید و سال نو، شاید کمی سخت باشید، اما صبر کنید به هر طریقی که شده در خودتان انگیزه ایجاد کنید. برا تحقق این امر، روانشناسان توصیه می‌کنند با اهداف کوچک مثل خواندن کتاب یا انجام کاری که سال هاست می‌خواهید انجام دهید، اما به دلایل مختلفی نتوانسته‌اید انجام دهید. پس از این مرحله می‌توانید یک گام فراتر بردارید؛ برای مثال یک کلاس ثبت نام کنید و مهارت جدیدی بیاموزید.

خوردنی‌های جدید و هیجان انگیز را امتحان کنید

چگونه با افسردگی پاییزی کنار بیاییم؟

خوردن یک نوشیدنی ترکیبی که سرشار از انواع ویتامین‌ها و مواد معدنی باشد، حال و هوای شما را بهتر خواهد کرد. شاید این متد تاثیر خیلی طولانی مدتی نداشته باشد، اما مطمئنا می‌تواند حال و هوای یکی از روز‌های پاییزی شما را بهتر و شادتر کند.

غذا‌های مفید میل کنید

بدن، هورمون شادی را از یک ماده شیمیایی به نام تریپتوفان می‌گیرد که این ماده به طور طبیعی در مواد غذایی مثل لبنیات، ماهی، موز، خرما، سویا، بادام و بادام زمینی مشاهده می‌شود. متخصصان تغذیه عقیده دارند که ترکیب غذا‌هایی که سرشار از تریپتوفان هستند با کربوهیدرات‌های سبوس‌داری مثل نان جو، برنج قهوه‌ای یا نان سبوس‌دار، می‌تواند در تولید انسولین به بدن کمک کرده و در نهایت، میزان تریپتوفان را در مغز افزایش دهد.

خنده درمانی را امتحان کنید

خندیدن برای تقویت هورمون‌های شادی بسیار مهم و مفید است. اگر سرگرم فضای مجازی هستید، به جای دنبال کردن خبر‌های ناراحت کننده، مدتی هم فقط کلیپ و محتوای خنده دار را دنبال کنید. اگر به سینما می‌روید، فقط به تماشای فیلم‌های کمدی بروید. رفتن به تئاتر‌های خنده دار یا حتی موزیکال را در اولویت قرار دهید.

بدن خود را سم زدایی کنید

بعد از تمام خوردنی‌هایی که در تابستان خوردید، وقت آن رسیده تا قدری به بدن خود استراحت داده و احساس سبکی کنید. مصرف غذا‌ها یا نوشیدنی‌های ناسالم، با تحت تاثیر قرار دادن سطح تریپتوفان، فعالیت اسید آمینه مورد نیاز برای تولید سروتونین یا هورمون شادی در بدن را دچار مشکل خواهد کرد؛ بنابراین پیشنهاد می‌کنید به مدت یک هفته به خوردن غذا‌های سالم و نوشیدنی‌های طبیعی بپردازید تا تفاوت را احساس کنید.

ورزش کنید

چگونه با افسردگی پاییزی کنار بیاییم؟

برای تقویت روحیه خود و مقابله با حس و حال غم انگیز پاییز، ورزش کنید. ورزش کردن نه تنها در پاییز، بلکه همیشه و همیشه روحیه شما را بهتر خواهد کرد. اگر می‌توانید هرروز یا یک روز در میان به باشگاه رفته و یک ورزش خاص و پرهیجان را دنبال کنید. همانطور که پیش از این نیز اشاره کردیم، پیاده روی، آن هم پیاده روی صبحگاهی را نیز فراموش نکنید.

ویتامین D مصرف کنید

نور خورشید، منبع اصلی ویتامین D مورد نیاز برای بدن است؛ هنگامی که مدت زمان تاریکی هوا بیشتر از روشنایی آن باشد و در واقع نور کمتری دریافت کنید، بدن شما دچار کاهش ویتامین D خواهد شد. این موضوع اثرات مخربی در سیستم کلی بدن شما خواهد داشت. در نتیجه سعی کنید در این مدت، میزان مصرف ویتامین D را به حد چشمگیری افزایش دهید.

مدیتیشن کنید

طبق مطالعات انجام شده در کشور آمریکا، مدیتیشن یکی از اصلی‌ترین روش‌های جلوگیری از افسردگی است. یک روش ساده برای انجام مدیتیشن، این است که یک شمع روشن کرده و به مدت ۱۰ دقیقه به آتش و شعله آن نگاه کنید. این کار به ذهن شما اجازه می‌دهد که از هرگونه اندیشه و فکر منفی دور و در امان باشد.

سفر کنید

چگونه با افسردگی پاییزی کنار بیاییم؟

بسیاری از روانشاناسان به عبارتی به نام "سندرم بعد از تعطیلات" معتقدند؛ به این معنا که پس از تعطیلات و خوش گذرانی‌های تابستانی، ممکن است احساس خستگی، ضعف و در نهایت افسردگی داشته باشید. برای از بین بردن این حالت، می‌تواند در هر فرصتی که به دست آوردید استفاده کرده و به مسافرت برویدو این سفرها، هر قدر هم که کوتاه باشند، تاثیر فراوانی بر روحیه و عواطف شما خواهند داشت.

مصرف آهن را افزایش دهید

آیا مدتی است که احساس خستگی و افسردگی در خود حس می‌کنید؟ ممکن است به غیر از حال و هوای پاییز، کمبود آهن باعث به وجود آمدن این اوضاع شده باشد. تحقیقات وزارت بهداشت ثابت کرده‌اند که از هر ۱۰ نفر، تنها ۱ نفر به میزان کافی آهن مصرف می‌کند! ممکن است میزان آهن بدن شما در حالت فقر نباشد، اما آهن زیادی هم نداشته باشید؛ اما کافی نیست. باید میزان بیشتری آهن مصرف کنید.

در حالت ایده آل، افراد به صورت روزانه به ۲ وعده غذایی غنی از آهن احتیاج دارند؛ بهترین منابع غنی آهن عبارتند از: گوشت قرمز، ماهی، تخم مرغ، نان، غلات، سبزیجات و میوه خشک.

از طبیعت لذت ببرید

طبق مطالعات انجام شده، لذت بردن از فضای باز و طبیعت می‌تواند تاثیر بسزایی در روحیه و حال و هوای شما داشته باشد. محققان معتقدند پیاده روی در طبیعت (از پارک گرفته تا جنگل) می‌تواند سبب افزایش روحیه شود؛ در مقابل آن نیز پیاده روی در سطح شهر می‌تواند شما را بیشتر در حالت افسردگی قرار دهد؛ بنابراین برای قدم زدن و پیاده روی، به یک پارک جنگلی هر چند کوچک در اطراف خود رفته و از رنگ‌های زیبای پاییزی لذت ببرید.

طب سوزنی را فراموش نکنید

چگونه با افسردگی پاییزی کنار بیاییم؟

طب سوزنی می‌تواند اندروفین را در بدن آزاد کرده و در مبارزه با حال و هوای غم انگیز پاییزی بسیار موثر باشد. متخصصین طب سوزنی معتقدند که سوزن‌ها مانند سوئیچ در مدار بدن عمل می‌کنند و انرژی راکد را آزاد کرده و به جریان می‌اندازد. انجام طب سوزنی سبب بهبود کیفیت خواب و افزایش آرامش می‌شود.

منبع: برترین ها

موافقین ۰ مخالفین ۰

هیپنوتیزم؛ بهترین ابزار برای درمان اختلالات اضطرابی

هیپنوتیزم بالینی

رئیس کمیته آموزش انجمن بین‌المللی هیپنوتیزم گفت: هیپنوتیزم آچار فرانسه نیست که بتواند هر مشکلی را حل کند؛ اما برای اختلالاتی مانند دردها، اختلالات اضطرابی و فوبی‌ها بهترین ابزار است.

عنایت‌الله شهیدی در سمینار بزرگ هیپنوتیزم و روان که در تالار رودکی دانشگاه فردوسی برگزار شد، اظهار کرد: زمانی که هیپنوتیزم برای ذهن اتفاق می‌افتد و ما در این حالت قرار می‌گیریم، در مغز نیز این اتفاق رخ می‌دهد. هیپنوتیزم یک ایفای نقش است که سوژه می‌پذیرد بازی کند، اما نمی‌توانیم بگوییم یک ایفای نقش است، حتما باید اتفاقی در مغز رخ داده باشد که این اتفاقات رفتاری هم شکل بگیرد.

وی افزود: می‌توان به جای تمرکز، جذب را به کار برد؛ زیرا تمرکز کاری ارادی است، اما اگر به طور مثال فیلمی جذاب باشد، من را جذب می‌کند و آن زمان هیپنوتیزم است. نمی‌توانیم از روی متن از قبل تهیه شده بخوانیم و هیپنوز کنیم، باید حس و حالی به حرف‌ها دهیم و جذاب باشیم که خود به خود به سمت ریلکس شدن پیش برود.

شهیدی با بیان اینکه «هیپنوتیزم یک ارتباط فردی بین دو فرد است که باید به گونه‎ای این رابطه برقرار شود که اثرگذار باشد»، عنوان کرد: این تفاوت هیپنوتیزم حرفه‌ای و ناشی است. اینشتین هیپنوتیزور نبود، اما هیپنوتیزم‌پذیری بالایی داشت. افرادی با هیپنوتیزم‌پذیری بالا، تخیل و تجسم بهتری دارند. زمانی فکر می‌کردند هیپنوتیزم ناشی از ضعف بوده، در حالی که حاصل عملکرد یک ذهن سالم است. اگر ذهنی ضعیف باشد، هیپنوتیزم‌پذیری آن‌ها پایین است. فردی با بهره هوشی پایین، هیپنوتیزم‌پذیری خوبی ندارد.

رئیس کمیته آموزش انجمن بین‌المللی هیپنوتیزم ادامه داد: اگر کسی شما را هیپنوتیزم می‌کند، نیروی ذهن شما است که می‌تواند خود را هیپنوتیزم کند، اما بلد نیست این کار را انجام دهد و بنابراین هیپنوتیزور این کار را برای شما انجام می‌دهد. اینشتین می‌گوید مشکلات در همان سطح آگاهی که ایجاد شدند، حل نمی‌شوند، بنابراین ما سطح دیگری از آگاهی می‌خواهیم که هیپنوتیزم می‌تواند آن سطح دیگر آگاهی باشد.

وی با اشاره به اینکه «مهم‌ترین و بزرگ‌ترین معضلی که در شناخت‌درمانی با آن مواجه می‌شویم، ذهن نقاد سوژه ما است»، تصریح کرد: ما نیاز داریم از ذهن نقاد بگذریم و هیپنوتیزم بهترین راه است. تفاوت بین کسی که هیپنوتیزم‌پذیری بالا و پایین دارد، تنها عملکردی نیست، بلکه ساختاری نیز هست. در هیپنوتیزم ضخامت قسمت جلویی جسم پینه‌ای بیشتر بوده و کار آن ارتباط بین دو نیمکره مغز است. در هیپنوز ارتباط بهتری بین دو نیمکره برقرار می‌شود.

شهیدی اضافه کرد: تا حدود ۲۰ سال پیش تصور این بود که هر وظیفه و کار انسان با بخشی از مغز ارتباط دارد، اما مطالعات روی مغز نشان داده که کوچک‌ترین عمل مغز، تمام مغز را درگیر می‌کند. برای هر کار کل مغز درگیر می‌شود و این شامل هیپنوز نیز هست. وقتی جسم پینه‌ای بزرگ‌تر و عملکرد آن قوی‌تر باشد، ارتباط بین تمام بخش‌های مغز را بهتر برقرار می‌کند.

رئیس کمیته آموزش انجمن بین‌المللی هیپنوتیزم خاطرنشان کرد: تفاوت‌ها در مورد هیپنوتیزم و غیر هیپنوتیزم در مغز، تفاوت در هیپنوتیزم‌پذیری بالا است. فردی با هیپنوتیزم‎پذیری بالا حتی اگر هیپنوتیزم هم نشده باشد، همواره این ویژگی‌ها را دارد و اگر هیپنوز شود، این وضعیت بیشتر است. در هیپنوتیزم‎پذیری پایین این وضعیت برعکس است.

وی بیان کرد: مطالعه مغز همیشه مشکلاتی دارد. همیشه با روش‌های غیر مستقیم مطالعه می‌کنیم. مشکل دیگر این است که آسان نیست بفهمیم آنچه می‌گوییم به دلیل هیپنوتیزمی است که انجام شده یا تلقین مطالعه مغز است. آنچه در هیپنوز بیشتر فعال می‌شود، شکنج حلقوی قدامی است. موج تتا نیز در هیپنوز از همه مهم‌تر بوده و بیش از همه افزایش می‌یابد. تا فردی هیپنوتیزم نشود، نمی‌تواند به حداکثر توانایی خود برسد که مثال آن در ورزش است. هیپنوز آچار فرانسه نیست که بتواند هر مشکلی را حل کند، اما برای اختلالاتی مانند دردها، اختلالات اضطرابی و فوبی‌ها بهترین ابزار است.

 

منبع: ایسنا

موافقین ۰ مخالفین ۰

افراد بعد از طلاق چه مراحلی را سپری می‌کنند؟‌

یک روانشناس گفت: طلاق روی روح، روان، جسم، اندیشه و احساس فرد تاثیر می‌گذارد، بنابراین فرد به یک زمان چند ماهه تا چند ساله نیاز دارد، تا بتواند بهبود پیدا کند.

عواقب بعداز طلاق که شاید ندانید

 

زهرا زین الدینی روانشناس و مشاور درباره عاقبت افراد بعد از طلاق اظهار کرد: طلاق مانند ازدواج یک انتخاب است، همانطور که ما انتخاب می‌کنیم زندگی خود را به شراکت بذاریم با همسرمان، در طلاق هم وقتی می‌بینیم که این شراکت منصفانه نیست، انتخاب می‌کنیم که از این رابطه خارج بشویم.

زین الدینی بیان کرد: طلاق را می‌توانیم به یک عمل جراحی تشبیه کنیم، ممکن است ما فقط جراحی روی دست‌مان انجام داده باشیم، اما بدلیل داروی بیهوشی که دریافت کرده‌ایم، تمام اجزا بدن ما کنش‌های خودش را برای موقت از دست خواهد داد، به عنوان مثال شما ممکن است جهت‌یابی‌تان به زمان و مکان را از دست بدهید، درد داشته باشید و فعالیت‌های روزمره خودتان را نتوانید داشته باشد و طلاق دقیقا عین عمل جراحی است، کاملا زندگی فرد را دگرگون خواهد کرد.

این روانشناس گفت: طلاق روی روح، روان، جسم، اندیشه و احساس فرد تاثیر می‌گذارد، بنابراین فرد به یک زمان چند ماهه تا چند ساله نیاز دارد، تا بتواند بهبود پیدا کند، و زندگی جدید خودش را که سرشار از آزادی، نشاط و هدفمندی است، بسازد.

او ادامه داد: بعد از درست سپری‌کردن دوره بازسازی پس از طلاق، ممکن است زندگی فرد به سطحی برسد که حتی خیلی بهتر از قبل باشد، البته در صورتیکه بتواند دوره بهبودی را بخوبی سپری کند، به عنوان مثال یکی از مواردی که فرد باید رعایت کند، این است که وارد رابطه عاطفی دیگری نشود، چون آمادگی لازم را ندارد و ممکن است ضربه عاطفی دیگری را تجربه کند.

 

زین الدینی با بیان اینکه در طول دوره بازسازی فرد از یکسری مراحل عبور خواهد کرد تا به احساس آزادی و شادی برسد، افزود: این مراحل شامل، انکار کردن شرایط پیش‌آمده، احساس ترس از شرایط جدید، سازگاری به شکل ناسالم، احساس شدید تنهایی، از دست دادن دوستیها، احساس گناه و طرد شدن، احساس غمگینی، احساس خشم، رهاکردن گذشته، احساس خودارزشمندی و عزت نفس، مرحله انتقال و حل کردن علت‌های از هم‌پاشیده شدن رابطه قبلی خود، صداقت با خود و دیگران، مرحله عشق، اعتماد، تمایلات جنسی، استقلال، هدفمندی و آزادی.

این روانشناس با اشاره به اینکه برای عبور از هر مرحله باید زمان خاصی در نظر گرفته شود و فرد باید بسیار صبور باشد تا بتواند تک تک مراحل را بدرستی طی کند و با موفقیت از آن خارج شود، اضافه کرد: گاهی اوقات ممکن است فرد در یک زمان در چندین مرحله باشد، یعنی همزمان هم احساس خشم از همسر سابقش داشته باشد و گاهی اوقات هم ممکن است احساس غمگینی و احساس تنهایی به‌طور همزمان داشته باشد.

زین الدینی خاطرنشان کرد: این مسیر بسیار سخت و پر فراز و نشیب است، معمولا اطرافیان درک و حمایت لازم را ندارند و البته بهتر است برای گذر کردن از این مراحل افراد کمک حرفه‌ای دریافت کنند و بدانند که بعد از طی مسیر می‌توانند زندگی دلخواه‌شان را برای خود بسازند و احساسات بسیار خوبی را تجربه خواهند کرد.

 

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

موافقین ۰ مخالفین ۰

مشاوره چه کمکی به زوجین می‌کند؟

زهرا زین الدینی روانشناس و مشاور، درباره اینکه مشاوره در هنگام بروز اختلاف چه کمکی به زوجین می‌کند، اظهار کرد: زندگی زناشویی یکی از جهانی‌ترین نهاد‌های بشری است، که از دو نفر با توانایی‌ها، استعداد‌های متفاوت، با نیاز‌ها و علایق مختلف و در یک کلام با شخصیت‌های گوناگون تشکیل شده است.

 

مشاوره چه کمکی به زوجین می‌کند؟

 

زین الدینی بیان کرد: خانواده، مهمترین نهادی است که جامعه خود را تغذیه کرده و در سلامت و بیماری، در شرافت و انحراف، در سازگاری و نابهنجاری آن مؤثر است.

او ادامه داد: به اعتقاد بسیاری از جامعه‌شناسان، ارضای نیاز‌های عاطفی مهمترین کارکردی است که می‌تواند بقای خانواده را تنظیم کند و اگر مسائل و مشکلات ناشی از تعارضات زناشویی در یک جامعه شدت پیدا کنند، استحکام خانواده را به خطر می‌اندازند و این امر تهدیدی برای استحکام جامعه و نظام اجتماعی به شمار می‌رود.

این روانشناس با بیان اینکه ازدواج یکی از مهم‌ترین حوادثی است که در زندگی رخ می‌دهد، اضافه کرد: ازدواج در شکل‌گیری شخصیت و جهت‌گیری انسان نقش قاطع دارد، علاوه بر پاسخگویی به نیاز‌های جنسی و عاطفی فرد، نیاز‌های اقتصادی، ارتباطات اجتماعی و فرهنگی او را تنظیم می‌کند به همین دلیل هنجاری پذیرفته‌شده در تمام جوامع محسوب می‌شود.

زین الدینی با اشاره به اینکه ازدواج یکی از مراحل مهم در زندگی هر فرد است، افزود: داشتن یک ازدواج موفق و یا ناموفق بر روی سلامت جسمانی و سلامت روانشناختی فرد تاثیر مستقیم می‌گذارد و تحقیقات نشان می‌دهد سال‌های اول زندگی مشترک، سخت‌ترین سال‌های یک رابطه زناشویی است.

او ادامه داد: افراد در سال‌های اولیه زندگی‌شان، تعارض‌های بیشتری را تجربه خواهند کرد و در صورتیکه ندانند چگونه این اختلاف‌ها را حل و مدیریت کنند، ممکن است به رابطه‌شان آسیب‌های زیادی وارد کنند.

این روانشناس با بیان اینکه ازدواج موفق، یک پدیده روبه رشد و تحولی است، تصریح کرد: همانگونه که کودک وقتی بدنیا می‌آید تمام توانمندی، ظرفیت و مهارت‌هایش باید در فرایند زمان رشد و تحول نماید، تا به مرور در اثر تعامل فعال با زندگی و محیط پیرامونش و با تکیه بر "یادگیری" مداوم تجلی پیدا کند، ازدواج نیز پدیده‌ای است تحولی که از چهار مرحله عبور می‌کند.

زین الدینی گفت: برخی ازدواج‌ها پیش از آنکه مراحل تحولی خود را پشت سر بگذارند به اتمام می‌رسند، در حالی که برخی دیگر از ازدواج‌ها در عین حال که پایدار می‌مانند و به حیات خود ادامه می‌دهند، اما در یک مرحله خاص از حرکت باز می‌ایستند و تثبیت‌شده، و گیر می‌افتند. این مراحل عبارتند از: ۱-درگیری عاطفی، ۲- ماه عسل، ۳-تعارض و چالش، ۴-حل مساله و سازگاری پویا.

او اضافه کرد: زوجین معمولا در مرحله تعارض به روانشناس مراجعه می‌کنند و در صورتیکه بتوانند با کمک روانشناس به خوبی از این مرحله گذر کنند، وارد مرحله سازگاری می‌شوند و رابطه شاد و موفقی را تجربه خواهند کرد.

این روانشناس خاطرنشان کرد: زوج‌درمانی با حضور هر دو نفر برگزار می‌شود، البته ممکن است روانشناس با هر یک از زوجین جلسات انفرادی نیز داشته باشد و همچنین جلسات زوج‌درمانی یکسری قوانین مشخص نیز دارد که روانشناس در ابتدا آن‌ها را توضیح خواهد داد.

 

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

موافقین ۰ مخالفین ۰

روانشناسی نقاشی کودکان

روانشناسی نقاشی کودک

 

روانشناسی نقاشی کودکان و خردسالان بسیاری از حرفه ای ها را در زمینه آموزش و پرورش جذب کرده و علاقه مند می کند.

 

محققان، روانشناسان، معلمان و والدین تحقیقات مختلفی را برای روشن ساختن مفهوم و تفسیر نقاشی های کودکان انجام داده اند.

 

از طریق بررسی و تحلیل نقاشی کودکان ، می توان بینش آنها را در مورد توسعه اجتماعی / احساسی، فیزیکی و فکری هر کودک به دست آورد.

 

کودکان معمولا از طریق روش های فکری، جسمی و احساسی جهان اطراف را کشف می کنند. مداد، قلم مو و کاغذ بهترین روش برای انتقال ترس ها و امیدهای آنهاست. پیشرفت نقاشی کودکان در طی یک دوره زمانی می توانند رشد فکری آنها را نشان دهد و همچنین توانایی ها و مهارت های علمی آنها را مشخص کند.

  

کودکان از طریق نقاشی های خود، نظرات و تفسیرهایشان را بیان می کنند. نقاشی های کودکان بخشی از طبیعت درونی آنها است. هنگامی که نقاشی می کنند، مواد، مداد رنگی، الگو، اندازه و موقعیت آنچه را که می خواهند بکشند با دقت انتخاب می کنند که هر کدام نشان دهنده بعدی از درون آنهاست و می تواند اطلاعات دقیقی ارائه دهد.

 

نقاشی های کودکان در فرهنگ های مختلف متفاوت است. تحقیقات نشان می دهد کودکان در فرهنگ های مختلف نه تنها در جزئیات طراحی سبک، بلکه در استراتژی های اولیه نیز متفاوت هستند. فرهنگ، نقش اساسی در توسعه نمادهای نهادینه دارد. همچنین می تواند یک ابزار ارتباطی باشد. کودکانی که هنوز توانایی کافی برای بیان لغات انتزاعی ندارند، از روش های ارتباطی مانند نقاشی استفاده می کنند.

 

از طریق نقاشی کودکان با افراد خانواده ارتباط برقرار می کنند و مهارت های زندگی را توسعه می دهند و حس اعتماد را ایجاد می کنند. نقاشی های کودکان دارای نظمی است که به توسعه مهارت های حرکتی کمک می کند. گستردگی دیدکودک، علایق، احساساتی مانند شادی، خشم، غم و اندوه همچنین شیوه زندگی و روش های تربیتی تاثیر زیادی بر محتوای آن دارد.

  

روانشناسی نقاشی کودکان، حاکی از آن است که کودکانی که نقاشی های بهتری دارند از درصد هوش عاطفی بالاتری برخوردارند.

 

بخش ناخودآگاه روح می تواند از طریق نقاشی ظاهر شود. طراحی یک ارتباط مستقیم با بخش ناخودآگاه دارد و حاوی اطلاعات روانشناختی زیادی است که عمق روان کودک را می توان از طریق آن احساس کرد. کودکانی که نقاشی می کنند بچه های خوشحال تری هستند. آنها ترس، آرزو، درد و غیره را از طریق نقاشی بیان می کنند. همچنین اطلاعاتی در مورد رابطه جهان و دیگر افراد بیان می کنند.

 

نقاشی های کودکان

 

 

آثار هنری کودکان نشان دهنده یک دیدگاه از شخصیت خودشان است. کودکان ابزار نقاشی را به طوری تصادفی انتخاب نمی کنند، این انتخاب خلق و خوی شخصیتی آن ها را نشان می دهد. ضخامت مداد، اندازه ورق انتخاب شده، نشان دهنده خصوصیات درونی اوست. هرچه ورق بزرگتر باشد کودک می خواهد بیشتر خود را نشان دهد، در حالی که انتخاب یک برگه کوچکتر نشان می دهد کودک رضایت بیشتری دارد. در اینجا به تفسیر چند مورد از نقاشی کودکان می پردازیم.

 

طراحی یک شخص در اندازه بزرگ نشانه پرخاشگری است اما در اندازه کوچک نشانه احساس بی کفایتی، شرم، ترس و افسردگی است. اگر سر شخص را بسیار بزرگ بکشد نشان از مغرور بودن است. بچه های معمولی سر را متناسب با بدن طراحی می کنند.

  

کودکانی که بیشتر صحبت می کنند، تهاجمی هستند و دهان را با اندازه بزرگ طراحی می کنند. اما بچه های معمولی متناسب با بدن نقاشی می کنند. کودکانی که فکر می کنند مدام تحت کنترل هستند اندازه چشم ها را بزرگتر نقاشی می کنند. چشم در اندازه کوچک نشان از ضعف احساسات و وابستگی است و اگر چشم حذف شود نشان از عدم تمایل به حضور در جامعه و ارتباط برقرار کردن با دیگران است.

 

بزرگ نشان دادن بینی تاکید بر پرخاشگری در کودک است. کودکانی که گردن را بلند می کشند، نشان از سختی در دستیابی به اهداف و خواسته هایشان است.کودکان مشکل دار اصولا گردن را به طور کامل حذف می کنند.

 

کشیدن دست نشان از تمایل به ارتباط برقرار کردن با محیط و کمک به همنوع است.کوچک کشیدن یا حذف آن نشان از احساسات ناامن و بی نظمی است.

 

اگر تمام بدن سایه دار باشد نشان از اضطراب کودک و اگر قسمتی از بدن سایه دار باشد اضطراب در آن قسمت از بدن کودک را نشان می دهد.

 

فشار قلم خبر از تنش عضلانی کودک می دهد. این پدیده در کودکان پسر منعکس کننده عجولی است. خطوط خفیف سطح انرژی پایین، شرم و افسردگی را منعکس می کند.

 

نقاشی کودکان باید توسط متخصصین تجزیه تحلیل شود. استراتژی های مورد استفاده در نقاشی کودکان اطلاعات زیادی در اختیار متخصصین و والدین می گذارد که منجر به حل مشکلات درونی آنان می شود.

 

منبع: بیتوته

موافقین ۰ مخالفین ۰

زوجین به گوش باشید؛ توهین به یکدیگر ممنوع!

 

حسن اکبرزاده روانشناس و مشاور، درباه آسیب‌های توهین کردن به همسر در زندگی مشترک اظهار کرد: توهین کردن رفتاری‌ در جهت تخریب شخصیت طرف مقابل است که می‌تواند کلامی یا رفتاری باشد و زمانی که از زندگی مشترک صحبت می‌کنیم، با یک فرآیند ارتباطی روبرو هستیم.

این روانشناس بیان کرد: توهین کردن اغلب به صورت یک فرآیند است، یعنی از آن جایی که ارتباط زوجین بنا به مسائل و مشکلات مختلف زندگی منحرف شده،  حرمت  شکنی‌ها و توهین‌ها آغاز می‌شود و تابوی احترام در رابطه زناشویی می‌شکند.

او با بیان اینکه بدترین حالت حرمت شکنی مربوط به زمانی‌ است که بی احترامی به خانواده‌های یکدیگر نیز سرایت کند، افزود: بسیاری از زوجین در جلسات مشاوره عنوان می‌کنند که با مذاکره و توافق توانسته‌اند بی احترامی و توهین به یکدیگر را مدیریت کنند و همدیگر را ببخشند، اما موضوعی که در این میان آزارشان می‌دهد و انگار زخم آن‌ها را عمیق‌تر می‌کند و کنترل آن از دست زوجین خارج است، توهین به خانواده‌هاست.

اکبرزاده با بیان اینکه تخریب رابطه زناشویی از جمله اثرات منفی توهین همسران به یکدیگر در یک رابطه مشترک است، تصریح کرد: نابودی صمیمیت زوجین، کاهش اعتمادبه نفس طرف مقابل، بی رغبتی نسبت به انجام فعالیت‌های مشترک، سردی در رابطه عاطفی-احساسی زوجین، عدم رسیدگی به امور مشترک و فردی، شاد نبودن، ترس از قضاوت شدن مدام، کم حرف شدن، گوشه گیر شدن، احتیاط بیش از حد، اجتناب از جمع‌های خانوادگی و اجتناب از حضور در منزل را می‌توان از جلمه سایر آسیب‌های توهین کردن زوجین به یکدیگر دانست.

او افزود: همچنین از دیگر آسیب‌های توهین به همسر در زندگی مشترک، تلاش برای پنهان کاری، بروز رفتار‌های متعارض، خشم از طرف مقابل، پرخاشگری، آسیب به خود و طرف مقابل با عدم رعایت اصول بهداشتی، تغذیه‌ای، ارتباطی و بالا رفتن احتمال خیانت با توجه به عدم همدلی است.

اکبرزاده خاطرنشان کرد: در صورت تکرار رفتار توهین آمیز، نهایتا با فردی مواجه هستیم که دچار افسردگی شده است، از فعالیت‌هایش لذتی نمی‌برد یا اصلا فعالیتی ندارد، سیستم خواب و تغذیه‌اش برهم ریخته است و مدام احساس خستگی می‌کند و ناامید است و به مرگ و خودکشی فکر می‌کند که با توجه به اثرات چرخشی یک رابطه مشترک طولی نمی‌کشد که همه این علائم در خود فرد توهین کننده نیز بروز پیدا می‌کند.

 

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

فواید دروغ گفتن به خودمان!

دروغگویی

 

با استفاده از ترفندهای روانشناسی موجود شما می‌توانید خودتان را گول بزنید و احساسی را در خود نهادینه کنید که درد کمتری در زندگی داشته باشید. همه ما در مورد اثر دارونما چیزهایی شنیده‌ایم. ایده موجود در اثر دارونما این است که فکر می‌کنید داروی مصرفی به شما کمک می‌کند در حالیکه واقعا اینگونه نیست. ذهن شما یک ابزار قدرتمند است.

 

مطالعات انجام شده نشان می‌دهد که چنین اثری می‌تواند به شما کمک کند از این قدرت ذهنی استفاده کنید و از مزایای موجود بهره مند شوید. بر اساس مطالعه منتشر شده در مجله Pain، حتی زمانی که اطلاعاتی در مورد نحوه کارکرد اثر دارونما دارید نیز می‌توانید از مزایای آن استفاده کنید. شما می‌توانید از این یافته‌ها برای بهبود همه جوانب سلامتی خود استفاده نمایید. محققان کار خود را با ۹۷ شرکت کننده که دارای درد مزمن بودند آغاز کردند.

 

آن‌ها شرکت کنندگان را به دو گروه تقسیم نمودند. گروه اول برنامه‌های مدیریتی همیشگی را دنبال کردند. به گروه دوم یک بطری پر شده از قرص داده شد که هیچ ماده شیمیایی در آن وجود نداشت و تنها از سلولز پر شده بود. از این گروه خواسته شد قرص را روزانه مصرف کنند. بر روی بطری‌ها علامت تقلبی بودن و واقعی نبودن این داروها مشخص شده بود. پس این افراد به خوبی می‌دانستند که این داروها واقعیت ندارند. بعد از سه هفته، افراد به سوالاتی که در مورد دردهای آنان بود پاسخ دادند. نتایج به دست آمده محققان را نیز شگفت زده کرد. افرادی که از داروهای غیر واقعی استفاده کرده بودند کاهش درد ۳۰ درصدی را گزارش کردند.

 

افرادی که هیچ قرصی را مصرف نکرده بودند بهبود حداقلی داشتند. دکتر تد کاپچوک در این باره چنین می‌گوید: این یافته‌ها درک ما از اثر دارونما را به کلی تغییر داد. به جای اینکه بیماران را گول بزنیم تا درد کمتری حس کنند، این تحقیقات نشان داد که اثر دارونما حتی با آگاهی بیمار از واقعی نبودن دارو نیز می‌تواند بهبود خوبی ایجاد نماید. تحقیقات ما به خوبی نشان داد که حتی بدون گول زدن افراد نیز می‌توان به اثرات قابل توجهی دست پیدا کرد. بیماران در مورد اتفاقات رخ داده شگفت زده بودند و دوست داشتند بدانند چه چیزی باعث ایجاد چنین اثری در بدن آن‌ها شده است. آن‌ها احساس نیرومندی می‌کردند.

 

این کشف شگفت انگیز ، احتمالات زیادی را به هنگام بهبود سلامت کلی بدن ایجاد می‌کند. سایر بیماری‌هایی که نشانه‌های آن بر اساس درک خود فرد ایجاد می‌شود نیز می‌تواند با این رویکرد درمان گردد. علاوه بر این، شما می‌توانید از الگوی مشابهی برای ایجاد حس مثبت و سایر موارد استفاده کنید. در این شرایط حتی به قرصی نیاز نخواهید داشت. به عنوان مثال تنها با باور کردن اینکه تمرینات ورزشی در صبح زود می‌تواند به سلامت بدن شما کمک کند اثرات مثبتی دریافت خواهید کرد. اما به خاطر داشته باشید که اثر دارونما نمی‌تواند تومور سرطانی را بهبود ببخشد یا لخته‌های موجود را بهتر کند اما این اثر می‌تواند حس بهتری در فرد ایجاد نماید.

 

منبع: بیتوته

موافقین ۰ مخالفین ۰

با مدیتیشن به مغز خود هدید دهید

 

 

به نقل از Holosync  تکنولوژی اثبات شده است که مدیتیشن "مراقبه" عمر را طولانی می کند، شادی بیشتری ایجاد می کند، آرامش درونی را افزایش می دهد، سطح استرس را پایین می آورد، و ضوح ذهنی را افزایش می دهد مشکلات طولانی مدت عاطفی مانند ترس، عصبانیت، افسردگی، خشم، ‌سوء مصرف مواد را حل می کند مدیتیشن یکی از بهترین هدیه هایی است که می توانید به مغز خود جایزه بدهید.
 
با این همه اخبار بد، از اقتصاد گرفته تا سیاست، مردم در زیر فشاری از استرس دارند خفه می شوند.مراقبه بهترین راه حل برای بالا بردن آستانه تحمل است.

متاسفانه بسیاری از افراد زمان و صبر لازم را برای بدست آوردن هنر مراقبه ندارند. افراد بسیاری در سر تا سر جهان از جمله معلمان رشد شخصیتی مانند جک کانفیلد از نویسنده نیویورک تایمز و سوپ مرغ که پر فروش ترین کتاب بوده است از این هنر سود می برند.
 
شما با مراقبه می توانید:
1- به طور چشمگیری سلامت روانی، عاطفی و معنویتان را افزایش دهید.
2- زندگی شادتری بدون توجه به شرایط گذشته و حال داشته باشید.
3-  خلاقیت شما را افزایش می دهد، هوش و عملکرد مغزی شما را ارتقا می دهد.
4-  به طور قابل توجهی به بهبود حس کلی از خود و آرامش درونی تان کمک می کند.
5-  به شما کمک می کند جایگاهتان را در جهان پیدا کنید و به رضایت درونی و موفقیت برسید.

 

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

موافقین ۰ مخالفین ۰

ترفندهایی برای حفظ احترام متقابل میان زوج‌های جوان

زهرا امام روانشناس و مشاور در گفت‌وگو خبرنگار درباره چگونگی احترام به همسر اظهار کرد: ازدواج امری مقدس به حساب می‌آید، برای داشتن یک زندگی پایدار، دانستن و داشتن یکسری مهارت‌ها الزامی است، چراکه اولین ستون زندگی مشترک احترام زوجین به یکدیگر است.

 

 

او با بیان اینکه برای احترام قائل شدن در زندگی مشترک دانستن چند راهکار الزامی است، افزود: خودتان و همسرتان را در یک تیم ببینید، به تفاوت‌های فردی یکدیگر توجه کنید، به صحبت‌های هم به صورت فعال گوش دهید، در زندگی مشترک هدف‌های مشترک داشته باشید، در مواقع ضروری با همسرتان همدلی کنید.

این روانشناس تأکید کرد: هنگامی که بحثی در میان زوجین پیش می‌آید، بهتر است در فضایی امن و به دور از تنش مشکل را حل کنند.

امام ادامه داد: همواره به خود احترام بگذارید. به خاطر داشته باشید کسی که به خود احترام نمی‌گذارد، نمی‌تواند به همسر خود نیز احترام بگذارد. هنگامی که در زندگی مشترک دچار خطایی می‌شوید، حتما به موقع عذرخواهی کنید و در مقابل خانواده‌های یکدیگر و سایر افراد حتما به یکدیگر احترام بگذارید.

او افزود:  رازدار یکدیگر باشید، همواره در زندگی مشترک مسئولیت کار‌های خود را بپذیرید، حساسیت‌ها و خط قرمز‌های همسر خود را بشناسید و سعی کنید رو‌ی حساسیت‌ها و خط قرمز‌های یکدیگر نروید. خواسته‌های همسرتان را بشناسید و درصدد برآورده شدن آن‌ها باشید و در رفتار و کلام خود به همسرتان احترام بگذارید.

 

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

موافقین ۰ مخالفین ۰

نبود عزت نفس در زندگی مشترک چگونه باعث تخریب می شود؟

یکی از مهم‌ترین مسائلی که می‌تواند در برقراری ارتباط سالم موثر باشد و روابط سازنده‌تری را بسازد، وجود عزت نفس در یک فرد است. اگر کسی به اندازه کافی خود را باور نداشته باشد و به توانایی‌ها و حتی عیوبش واقف نباشد، نباید انتظار داشته باشد در زندگی مشترکش موفق باشد.

اگر کسی خود را نشناسد و به خود احترام نگذارد، طلب کردن این احترام از فرد مقابلش محال است.

 

حتی این احتمال وجود دارد که فردی که عزت نفس کافی ندارد، زندگی با شریکی را انتخاب کند که در آن، مطابق با باورهای اشتباهی که نسبت به خودش دارد، با او برخورد ‌شود. در این مقاله به شما می‌گوییم که چطور عزت نفس پایین می‌تواند روی زندگی یک فرد تاثیر منفی بگذارد‎.‎

 

عزت نفس چیست ,عزت نفس ,  افزایش عزت نفس

 

- بسیاری از انسان‌ها همسر خود را بر اساس خود ایده آلشان انتخاب می‌کنند و نا آگاهانه چرخه‌های غلطی از روابط شکل می‌گیرد و عزت نفس فرد بیشتر آسیب می‌بیند.

 

در شرایطی که خانم با عزت نفس بالا شوهری با عزت نفس پایین داشته باشد مرد دچار احساس بی‌کفایتی و بی عرضگی بیشتری می‌کند و اگر کفایت مردی در زندگی مشترکش زیر سوال برود و برای فرار از اضطراب مدام تسلیم شود در دراز مدت اصطلاحاَ فردی تو سری خور و دارای اختلال می‌شود.

 

گاهی ممکن هست مردان برای محافظت از کفایتشان از نیروی بدنی خود استفاده کنند و زن را مورد آزار قرار دهد و گاهی ممکن هست مرد وارد روابط موازی دیگری شود چرا که همسر خودش مرد نمی‌خواهد، ابر مرد می‌خواهد.

 

اگر آقا عزت نفس بالا و خانم عزت نفس پایین داشته باشد چرخه معیوب دیگری شکل می‌گیرد زن‌ها عمیقاَ نیاز دارند دوست داشته شوند زنی با عزت نفس پایین مدام توسط شوهرش با زنان دیگر مقایسه می‌شود و احساس می‌کند همسرش او را دوست ندارد و در این رابطه حتی حال آقا هم بد می‌شود و از ازدواج خود احساس نارضایتی می‌کند.

 

اگر هردو خانم و آقا دارای عزت نفس پایین باشند در مسائل مهم زندگی مثل فرزندپروری یا ایجاد مرز و حریم برای زندگی مشترک دچار اشکال و آسیب می‌شوند.

 

-اکثر افرادی که سریعا بعد از ازدواج دچار چالش می‌شوند و با مشکلات نه چندان جدی اما عمیقی روبرو می‌شوند، کسانی هستند که ازدواج را به چشم یک نجات دهنده می‌دیدند.

 

این افراد گمان می‌کردند خوشبختی و سعادت در گرو آمدن کسی است که به زندگی‌شان می‌آید و با وجودش او را از باتلاق غم نجات می‌دهد. این فرد به قول معروف منتظر شاهزاده سوار بر اسبی است که بیاید و او را به زندگی رویایی‌اش ببرد. این باور غلط ناشی از عزت نفس پایین افراد است. چرا که فردی که خوشبختی زندگی‌اش را وابسته به بودن فرد دیگری بداند و خودش برای شادی و سعادت زندگی‌اش تلاشی نکند، نباید انتظار هیچ نجات دهنده‌ای را داشته باشد.

 

وجود چنین چشم اندازی در یک فرد باعث می‌شود به این رؤیا پایبند باشد و توقع‌اش را از شریک احساسی خود بالا ببرد.

 

البته که چنین چیزی محقق نمی‌شود. حتی اگر این شریک احساسی با تمام استانداردها و توقعات فرد سازگار باشد، این احتمال وجود دارد که فرد، تلاش‌های او را زیر سؤال ببرید و درنهایت، رابطه عاطفی خود را خراب کند‎.‎

 

عزت نفس چیست ,عزت نفس ,  افزایش عزت نفس

 

-فردی که عزت نفس کافی و سالمی ندارد، خود را دوست داشتنی نمی‌بیند و همین امر باعث می‌شود که تصور کند هیچ‌چیزی، آسان یا به‌صورت طبیعی و دلخواه برایش اتفاق نمی‌افتد.

 

بدین صورت هرموقعیت خوبی که برایش پیش می‌آید را نادیده می‌گیرد. شاید به این دلیل که خود را لایق یک رابطه درست نمی‌بیند و دائم در تلاش است تا یک رابطه را شروع کند. متاسفانه خودکم بینی در فرد باعث می‌شود او به یک فرد وسواسی و ترحم‌طلب تبدیل ‌شود که همین امر می‌تواند توانایی‌اش برای ایجاد یک مسیر عاطفی بادوام را از بین ببرد. ‎

 

- اگر شریک زندگی تان بر همه جنبه های زندگی شما تسلط دارد و در همه چیز دخالت می کند و حریم شخصی را رعایت نمی کند این طبیعی است که به مرور زمان اعتماد به نفس تان را از دست بدهید افراد پرخاشگر و خودخواه همیشه طوری رفتار می کنند که همه چیز را در اختیار و اراده خود داشته باشند.‏

 

- تنش و درگیری در رابطه ها تا اندازه ای طبیعی است. گاهی ممکن است یک نفر مسئول یک تنش یا اختلافی باشد اما اگر همواره احساس می کنید متهم هستید، همه تقصیر و خطا در هر موقعیتی به گردن شما می افتد این مساله به شدت در خودباوری شما تأثیر دارد. وقتی همیشه مقصر شناخته شده اید احتمال اینکه دفعه های بعد نیز خود را مقصر بدانید بسیار زیاد است.‏

 

- حساسیت بیش‌از‌حد یکی از دردناک‌ترین جنبه‌های عزت نفس پایین است. این افراد از انتقاد سریع عصبانی می‌شوند یا با هر حرف مستقیمی احساس نابودی می‌کنند. همین امر باعث می‌شود در مقابل هر انتقادی جبهه گیری کنند و احساس ضعفی که دارند منجر می‌شود هیچ موقع خود را کامل نبینند و در این راستا کوشش نکنند‎.

 

- افرادی که بارها شاهد خیانت بوده‌اند یا در روابطی مانده‌اند که بارها شخصیت و انسانیت‌شان خرد شده است، از عزت نفس پایینی برخوردار هستند.

 

اگر رابطه فرد کاملا امن و قابل‌اعتماد باشد، احتمالا خسته و دلسرد می‌شود و شاید از آن فرار کند. احتمالا این افراد عادت کرده‌اند که برای اصلاح رابطه ناامن خود تلاش کنند، به همین دلیل است که تنها به‌سمت چنین روابطی جذب می‌شوند. 

 

منبع: بیتوته

موافقین ۰ مخالفین ۰